یکی از مهمترین وجوه تمایز انسان از دیگر موجودات، قدرت تفکر و خلاقیت اوست. قدرت دستکاری در ذهن و پدیدههاست، قدرت کشف و تولید ابزار و اندیشههای جدید است. همه انسانها کم و بیش خلاقاند و این توانایی همچون انواع هوش با درجات متفاوت در همه ما وجود دارد. مهم آن است که بتوانیم آن را شکوفا کنیم توسعه دهیم و به خدمت بگیریم. تفکر خلاق میتواند بهترین سلاح مبارزه با مشکل نیز قلمداد شود. افرادی که تفکر خلاق را در خود شکوفا نکردهاند تا به کوچکترین مشکلی میرسند، تصور میکنند به آخر خط رسیدهاند، در صورتی که انسانهای خلاق این نگرش منفی را تسلیم شدن قبل از جنگ میپندارند، زیرا معتقدند مشکل نه تنها مزاحمت نیست، بلکه مبارزهای برای کشف راهحل است.
تفکر خلاق میتواند به ما بیاموزد که حتی وقتی با حادثهای ناگوار برخورد کردیم، چگونه احساس منفی خود را به احساس خوب و مثبت تبدیل کنیم.
● انواع تفکر
۱) تفکر واگرا
۲) تفکر همگرا
تفکر خلاق با تفکر واگرا رابطهای مستقیم دارد. افراد با تفکر واگرا سعی میکنند پدیدهها و امور و افکار را آن چنان که هستند بهراحتی نپذیرند، بلکه نگاه متفاوتتری داشته باشند و از قالبهای فکری همسان دور شوند. به عبارتی پدیدهها را با چشم دیگری نگاه میکنند.
اما فکرهای نو در تفکر همگرا کمتر راه پیدا میکند. افراد امور و پدیدهها را آن چنان که هستند، میبینند و میپذیرند.
● مراحل تفکر خلاق
۱) آمادگی:
در این مرحله افراد به امور و پدیدههای مختلف زندگی دقت و توجه بیشتری میکنند، به حدی که گاهی پدیدههای زندگی مدتهای طولانی ذهن شخص را به خود مشغول میکند.
۲) مطالعه:
در این مرحله فرد با بررسی و مطالعه بیشتر، روابط بین پدیدهها را بهتر درک میکند.
۳) تغییر:
در این مرحله شخص به نوع روابط بین پدیدهها که ذهن او را به خود مشغول کرده، پی میبرد و با طرح سؤالهای مختلف در ذهن، به نقدوبررسی آن میپردازد.
۴) پختگی:
در این مرحله شخص با گذار از مراحل قبلی، به درک و شناخت عمیقتری از روابط بین پدیدهها میرسد و گویی پدیدهها، جزیی از وجودش شده است.
۵) اشراق:
در این مرحله شخص به پاسخهای ناگهانی دست پیدا میکند، معمولاً با کلماتی نظیر «یافتم» متجلی میشود.
۶) وارسی:
در این مرحله فرد به بررسی بهترین ایدهای که در مراحل قبلی به آن رسیده است، میپردازد تا صحت و سقم و درستی آن را مشخص کند.
۷) اجرا:
در این مرحله فرد افکار یا ایدههایی را که مورد تأیید واقع شدهاند، به اجرا درمیآورد.
● ویژگیهای افراد
۱) راههایی را جستوجو میکنند که از طریق آن بتوانند فکر خود را به سوی ایدههای نو و تازه هدایت کنند.
۲) به همه جوانب یک موضوع توجه دارند.
۳) در حل یک مسأله تمرکز حواس بیشتری از خود نشان میدهند.
۴) فکرهای بکر (دست نخورده و نو) را بیشتر از دیگران از خود نشان میدهند.
۵) به راهحلهایی میاندیشند که ممکن است از دید دیگران اهمیت چندانی نداشته باشد.
۶) از ربط ایدهها و تجربیات مختلف، نتایج جدیدی میگیرند.
۷) افکار و عقاید خود را به راحتی مطرح میکنند و از مواجهه با عقاید مختلف استقبال میکنند.
۸) برای حل مسائل و مشکلات، راههای مختلف را بررسی و تا رسیدن به نتیجه دلخواه تلاش میکنند.
۹) خود را محدود به نظرات دیگران نمیکنند، حصار هر آن چه بود و هست را میشکنند.
۱۰) همواره کنجکاو و در جستوجوی اطلاعات جدید و نو هستند.
۱۱) از قدرت تصویرسازی ذهنی بالایی برخوردارند، تا حدی که به تفکرات خود، عینیت میبخشند.
۱۲) مثبتنگر و پرانرژی هستند.
۱۳) معمولاً برای هر سؤالی، آمادگی ارائه پاسخهای مختلف را دارند.
۱۴) سؤال و جوابهای غیرعادی و عجیب و غریب در آنها بیشتر دیده میشود.
● راهکارها
۱) اطلاعات و تجارب خود را در موقعیتهای مختلف گسترش دهیم.
۲) از دیگران و کودکان سؤالهایی را بپرسیم که پاسخهای متعددی داشته باشد.
۳) اگر سؤالهای غیرمعمولی از سوی دیگران مطرح میشود، سعی کنیم تا باهمکاری خودشان
اسخهای جدید و نو را کشف کنیم.
۴) رفتارها و الگوهای افراد خلاق مثل ابوعلی سینا، دکتر حسابی و... را سرمشق زندگی قرار دهیم.
۵) از فنون ویژة تفکر خلاق مانند «بارش فکری» به خوبی استفاده کنیم. (حمله ذهنی به یک موضوع را بارش فکری میگویند).
۶) تصورات ذهنی خود و دیگران را تقویت کنیم، زیرا تصویرسازی کمک میکند تا اطلاعات در حافظه بلندمدت بیشتر ذخیره شوند. برای مثال اگر فرزندمان داستانی از دایناسورها را میخواند، از او بخواهیم تصور کند که میان جنگل قرار دارد، به صدای آنان گوش دهد، بزرگی جثهاش را در نظر بگیرد، صدای پای آنان را بشنود و....
۷) در نوشتن داستان یا کشیدن نقاشی و... به جای استفاده از نمونه (مدل) از طرحهای خلاق ذهن خود استفاده کنیم.
۸) مهمترین نکات آن چه را که میخوانیم، میبینیم و میشنویم، یادداشت کنیم.
۹) هر فکر جدیدی که به ذهنمان میرسد را یادداشت کنیم.
۱۰) بازیهای فکری، ساخت اشیا با گل، مجسمهسازی، نقاشی و داستاننویسی موجب شکوفایی ذهن و خلاقیت میشود.
۱۱) اجازه دهیم هر سؤالی را از ما بپرسند و سؤالات دیگران را جدی بگیریم.
۱۲) طرح سؤالهای باز و تکمیل جملات و داستانهای ناتمام، در رشد تفکر خلاق موثر است.
۱۳) به عقاید دیگران احترام بگذاریم و اجازه دهیم که تا حد ممکن، کارهایشان را با ذوق و سلیقه خود انجام دهند.
۱۴) ابتکار و تخیل را باور داشته باشیم تا زمینه بروز فعالیتهای خلاق در جامعه فراهم شود.
۱۵) سعی کنیم پاسخهای ما در مقابل سؤالات دیگران به گونهای باشد که او را به سؤالهای جدیدتری هدایت کنیم.
۱۶) فرصت ابتکار و نوآوری را در خانواده و مدرسه و محل کار به دیگران بدهیم.
۱۷) از موقعیتهایی مانند مسافرت، بازدید از موزهها، رفتن به مکانهای تفریحی و فرهنگی برای آموزش تفکر خلاق استفاده کنیم.
۱۸) احساس امنیت، شادی و آرامش، از عوامل شکوفایی تفکر خلاق است. آن عوامل را از خود و دیگران دریغ نکنیم.
۱۹) هوش، استعداد، مهارت و تلاش جدی، بخشی از عوامل رشد خلاقیت است اما ضروری است به ایجاد انگیزه نیز توجه ویژهای داشته باشیم.
۲۰) توانایی دیگران حتی کودکان را بپذیریم و باور داشته باشیم که هر فرد، موجودی منحصربهفرد است و مثل و مانندی ندارد.
۲۱) وقتی کار و فکر جدید و خلاقانهای را از دیگران مشاهده کردیم، با تشویق، خوشحالی خود را ابراز کنیم.
● تمرینها
▪ تمرین ۱: افراد را به دو گروه تقسیم میکنیم:
از گروه اول میخواهیم هر کدام یک کلمه به دلخواه بنویسند و در یک ظرف بریزند.
از گروه دوم میخواهیم هر کدام یک مسأله بنویسند و در یک ظرف بریزند.
برحسب تصادف از ظرف گروه اول یک کلمه و از ظرف گروه دوم یک مسأله برمیداریم و میخواهیم که هرکس با آن کلمه انتخاب شده، پاسخی را برای آن مسأله انتخاب شده آماده کند و بخواند.
▪ تمرین ۲: سه شیء را ذهنی انتخاب میکنیم و از گروه میخواهیم که بگویند با این اشیا چه چیزهایی را میتوانند بسازند. مثلاً با دو درب بطری و یک خودکار و یک صفحه کاغذ باطله چه چیزهایی میتوان ساخت؟
▪ تمرین ۳: از گروه میخواهیم با حروف خلاقیت، کلمههایی بسازند که به موضوع خلاقیت مرتبط باشد.
▪ تمرین ۴: از افراد میپرسیم اگر در گرمای تابستان در مزرعه کلاه نداشته باشند، از چه چیزهایی به عنوان جایگزین میتوانند استفاده کنند؟
اگر در بیابان با شکستگی پا مواجه شوند، چه کارهایی میتوانند انجام دهند و...