تحقیقات جدید نشان میدهد برنامههای یادگیری مغز میتوانند توانایی فرد در به خاطر سپردن اطلاعات را تقویت کند اما هیچ منفعتی برای نوع هوشی که به حل مسأله کمک میکند، ندارد. به گزارش سرویس پژوهشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، رابطه قوی بین ظرفیت حافظه در حال عملکرد (WMC) و هوش سیال عمومی وجود دارد.
ظرفیت حافظه در حال عملکرد به توانایی فرد در به خاطر سپردن اطلاعات یا در ذهن یا سریعا قابل بازیافت به ویژه با حضور عوامل گمراهکننده اشاره دارد و هوش سیال عمومی نیز به توانایی فرد برای برداشتکردن از روابط، انجام استدلالهای پیچیده و حل مسائل جدید گفته میشود.
رابطه بین WMC و هوش سیال موجب این تصور شده که افزایش WMC باید به افزایش هوش عمومی منتج شود و این موضوع میطلبد که این دو سازه همسان باشند یا این که WMC اساس هوش سیال باشد.
برای درک رابطه بین این دو جنبه شناختی، انگل و همکارانش از 55 دانشجوی فارغالتحصیلنشده خواستند مدت 20 روز را به یادگیری مسئولیتهای شناختی خاص اختصاص دهند.
به این دانشجویان مبلغی اضافی برای ارتقای عملکرد روزانهشان داده شد تا دانشمندان اطمینان یابند که آنها به یادگیری متعهد هستند. دانشجویان در شرایط آزمایشی یا مسئولیتهای پیچیدهای را انجام میدادند که اندازهگیریهای خوبی از WMC را ارائه میدهند، یا مسئولیتهای ساده به آنها واگذار و از دانشجویان خواسته شد اصطلاحاتی را به یادآورند.
برای مسئولیتهای پیچیده دانشجویان باید اصطلاحات را حین انجام مسئولیت دیگری به یاد میآوردند. یک تیم کنترل بر روی یک مسئولیت جستوجوی بصری آموزش میدید که مانند مسئولیتهای دیگر هر روز به صورت روزافزونی دشوارتر میشدند.
محققان آزمایشها را پیش و پس از آموزش برای ارتقا و انتقال یادگیری شامل طیفی از اقدامات اجرا کردند. این اقدامات شامل طیفی از فعالیتهای WMC و سه عمل هوش سیال بود. نتایج نشان داد تنها دانشجویانی که در زمینه مسئولیتهای پیچیده آموزش دیده بودند، انتقال به دیگر WMC را نشان دادند و هیچ یک از گروهها هیچ منفعتی را در خصوص فعالیتهای هوش سیال از خود بروز ندادند.
نتایج حاکی از آن است که دانشجویان تواناییشان را برای بهروزکردن و به خاطر سپردن اطلاعات در مسئولیتهای چندگانه به همگام سوئیچکردن بین آنها ارتقا دادند و این موضوع میتواند دارای کارکردهای مهم برای چندمسئولیتی باشد. این موضوع بر هر فردی که در دنیای پیچیده مدرن زندگی میکند، اثرگذار است اما به ویژه بر افرادی اثر میگذارد که در تلاش برای انجام مسئولیتهای چندگانه یا سوئیچشدن بین مسئولیتهای پیچیده هستند. در میان این شرایط میتوان به رانندگی و صحبتکردن با تلفنهمراه، صورتدادن مکالمات بین افراد مختلف یا آشپزی و فرزندداری همزمان اشاره کرد.
علیرغم ارتقا پتانسیل چندمسئولیتی، فواید یادگیری به هوش سیال منتقل نشد. انگل بر این باور است فقط به این دلیل که WMC و هوش سیال تا حد زیادی به یکدیگر همبسته هستند، بدین معنا نیست که آنها یکسان هستند. قد و وزن نیز به شدت به یکدیگر وابسته هستند اما یکسان نیستند.
محققان در نظر دارند این تحقیق را برای درک بهتر از این موضوع ادامه دهند که چگونه جوانب خاص شناختی میتواند به انتقال مثبت به دیگر مسئولیتها در هر دوی آزمایشگاه و دنیای واقعی منتج شود. جزئیات این مطالعه در مجله انجمن علوم فیزیولوژی به نام Psychological Science منتشر شده است.