در یک تحقیق جدید زیربنای ژنتیکی رشد زبان در اوایل کودکی و پیامدهای آن برای تواناییهای شناختی بعدی و اختلالات رشد عصبی مانند بیشفعالی و اختلالات طیف اوتیسم مورد بررسی قرار گرفته است.
با تجزیه و تحلیل دادههای واژگان بیش از ۱۷ هزار کودک در زبانهای مختلف، نتایج تحقیق نشان میدهد که چگونه ژنتیک بر تولید و درک کلمات از نوزادی تا کودکی تأثیر میگذارد و نشان میدهد که اندازه واژگان نه تنها نشانگر مهارتهای زبانی اولیه، بلکه پیشبینی کننده سواد، شناخت و چالشهای بالقوه رشد عصبی است.
جالب توجه است این تحقیق، تغییر تکاملی در ارتباط ژنتیکی با علائم بیشفعالی را برجسته میکند و نشان میدهد که نقش ژنتیک در رشد زبان و تأثیر آن بر پیامدهای رشد عصبی پیچیده است و در طول زمان تغییر میکند. این تحقیق بر اهمیت درک سیر زبانی اولیه بهعنوان پنجرهای به سلامت روان و مهارت شناختی کودک در آینده تأکید کرد.
حقایق کلیدی تحقیق
در ذیل موارد بررسی شده این تحقیق عنوان شده است:
مبنای ژنتیکی رشد زبان
این تحقیق عوامل ژنتیکی را شناسایی میکند که بر اندازه واژگان در اوایل کودکی تأثیر میگذارد و این تاثیرات ژنتیکی را با سواد، شناخت و علائم بیشفعالی مرتبط میکند.
تغییر در ارتباط ژنتیکی با بیشفعالی
در ابتدا، دایره لغات بزرگتر در دوران نوزادی با خطر بالاتر بیشفعالی همراه است، اما این رابطه در دوران کودکی معکوس میشود و نقش متفاوت ژنتیک را در رشد زبان و پیامدهای رشد عصبی نشان میدهد.
پیامدهای آموزشی و درمانی
این یافتهها بر نیاز به مداخلات زودهنگام متناسب با استعدادهای ژنتیکی کودکان تأکید میکند، که بهطور بالقوه به پیشگیری یا کاهش مسائل شناختی و رشد عصبی کمک میکند.
رشد اولیه زبان، پیشبینی کننده مهم برای مهارتهای زبانی، خواندن و یادگیری در آینده کودکان است. علاوه بر این، مشکلات یادگیری زبان با شرایط عصبی رشدی مانند اختلال کمبود توجه یا بیشفعالی و اختلال طیف اوتیسم مرتبط است.
کودکان اغلب از ۱۰ تا ۱۵ ماهگی شروع به بیان اولین کلمات خود میکنند و حدود دو سالگی، ممکن است بین ۱۰۰ تا ۶۰۰ کلمه تولید کنند و بسیاری دیگر را بفهمند.
هر کودکی مسیر رشد خود را برای یادگیری زبان آغاز میکند که منجر به تفاوتهای فردی بزرگ میشود. بیاته سنت پورکین، پژوهشگر ارشد و دانشمند پیشرو در این تحقیق، میگوید: برخی تغییرات در رشد زبان میتواند به تغییر در کد ژنتیکی ذخیرهشده در سلولهای ما مرتبط باشد.
تولید و درک کلمه
برای درک اینکه چگونه ژنتیک در توسعه تولید و درک کلمات کودکان نقش دارد، گروه تحقیقاتی، تحقیق متاآنالیز ژنومی روی اندازه واژگان نوزاد (۱۵-۱۸ ماه) و کودک نوپا (۲۴-۳۸ ماه) انجام داد. در معیارهای اولیه اندازه واژگان، والدین گزارش کردند که فرزندانشان چه کلماتی را میگویند و یا چه کلماتی را از یک فهرست لغات مشخص میفهمند.
این گروه از واژگان و دادههای ژنتیکی ۱۷هزار و ۲۹۸ کودک انگلیسی، دانمارکی یا هلندی زبان استفاده کردند. تعداد کلمات گفتاری هم برای نوزادان و هم برای کودکان نوپا در دسترس بود اما تعداد کلمات قابل درک فقط برای کودکان نوپا در دسترس بود. نتایج مراحل بعدی زندگی بیشتر با خلاصه اطلاعات ژنتیکی از گردهماییهای مستقل بزرگ مورد بررسی قرار گرفت.
این موارد شامل سواد (هجی کردن، خواندن و آگاهی از صوت)، شناخت (هوش عمومی و سالهای تحصیل) و شرایط رشد عصبی (خطر ژنتیکی بیشفعالی و اختلال طیف اوتیسم) همچنین مشاهده مستقیم علائم مرتبط با بیشفعالی در برخی از کودکان مورد مطالعه بود.
یادگیری صحبت کردن و صحبت کردن برای یادگیری
محققان چندین عامل ژنتیکی زیربنایی اندازه واژگان را در دوران نوزادی و نوپایی شناسایی کردند. بهطور مداوم، ارتباط ژنتیکی با سواد، شناخت و معیارهای مربوط به بیشفعالی در طول رشد متفاوت بود.
تولید کلمه نوزاد و کودک نوپا با تواناییهای سواد مانند هجی کردن مرتبط بود، اما ارتباط با شناخت عمومی فقط برای نمرات واژگان کودک نوپا یافت شد.
کودکان نوپا تا حدودی بر تسلط زبانی مسلط شدهاند و صحبت کردن برای یادگیری شامل پردازش شناختی سطح بالاتر است، در حالی که رشد تواناییهای کلامی ممکن است زودتر شروع شود.
این محققان همچنین دریافتند که در دوران نوزادی، تعداد بیشتری از کلمات گفته شده از نظر ژنتیکی با افزایش خطر بیشفعالی و علائم بیشتر بیشفعالی مرتبط است.
با این حال، این رابطه ژنتیکی در دوران کودکی معکوس شد؛ در آنجا، تعداد کمتری از کلمات قابل درک با علائم بیشتر بیشفعالی همراه بود. ممکن است در دوران نوزادی، زمانی که کودکان در حال یادگیری صحبت کردن هستند، تعداد کلمات گفتاری فرآیندهای مربوط به گفتار را به تصویر بکشد.
همچنین، کودکان با خطر بالاتر بیشفعالی ژنتیکی ممکن است تمایل بیشتری به ابراز وجود داشته باشند. در مقابل، درطول مرحله «صحبت کردن برای یادگیری» که اندازه واژگان با شناخت مرتبط است، خطر بالاتر بیشفعالی ژنتیکی ممکن است با تواناییهای کلامی و شناختی پایینتر همراه باشد.
به گفته سنت پورکین، تأثیرات ژنتیکی زیربنایی اندازه واژگان به سرعت در کمتر از ۲ سال در دوران نوزادی و کودکی تغییر میکند. یافتههای ما با اتخاذ دیدگاه رشدی، درک بهتری از فرآیندهای علت شناختی اولیه مربوط به گفتار و زبان در سلامت و اختلال ارائه میدهند.
محقق اول الن ورهوف افزود: نتایج این تحقیق نشاندهنده ارتباط اندازه واژگان ارزیابیشده در چند سال اول زندگی برای رفتار و شناخت آینده است و بر نیاز به تلاشهای بیشتر برای جمعآوری دادهها در دوران نوزادی و نوپایی تاکید میکند.