مهدی زارع. استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله عضو وابسته فرهنگستان علوم
برخی از ایرانیان باور دارند، ضریب هوشی ایرانیان از دیگر اقوام و ملیتها بیشتر است، برای مثال زمانی فردی مدعی شد در یک جستوجوی اینترنتی در دو سایت کانادایی دیده است که «هوش ایرانیها یازده برابر هوش متوسط جهانی است». (البته وی مشخص نکرد کدام سایتها و اینکه این سایتها به کدام مؤسسات یا افراد مربوط است.) نگارنده براساس علاقه شخصی تصمیم گرفت تا در اینترنت و منابع چاپی موجود، با بررسی مستندات، صحت یا احتمالا سقم این مسئله را جستوجو کند.
بهره هوشی چیست: اگر قرار باشد میزان هوش انسانها را با هم مقایسه کنیم، لازم است یک سنجه اندازهگیری کمی (که برای همه گروهها قابل کاربرد باشد)، تعریف و از آن استفاده کنیم. درباره سنجش هوش انسانها از سنجهای به نام آیکیو (IQ یا بهره هوش) استفاده میکنند. بهره هوش عددی است که نتیجه یکی از چندین آزمون استانداردشده، است. این آزمونها برای تخمین هوش آدمی طراحی شده است. عبارت آیکیو را ابتدا یک دانشمند روانشناس آلمانی به نام «ویلیام اشترن» در سال ١٩١٢ برای سنجش هوش کودکان ابداع کرد. مقدار بهره هوشی به طور نسبی با میزان بهداشت، مرگومیر، وضعیت اجتماعی و فرهنگی والدین و در درجهای کمتر به میزان هوش والدین مربوط است. مقدار بهره هوشی اندازهگیریشده برای جمعیتهای مختلف از ابتدای دهه ٢٠ میلادی به میزان سه درجه در هر دهه افزایش نشان میدهد و همین موضوع بحثهای گوناگونی را در این باره برانگیخته است که آیا این سنجش و روششناسی متغیر و در حال اصلاح در زمان است که موجب این تفاوت شده است یا واقعا میزان بهره هوشی در هر دهه در حال افزایش است؟
مقایسه هوش ملتهای مختلف: معمولا در بحثهای روزمره، بعضی از مردم به دنبال دلایل موفقیت انسانهای دیگر میگردند و چهبسا یکی از اولین مؤلفههایی که به ذهنشان میرسد، موضوع هوش افراد موفق است. البته دلایل دیگر نیز در این موضوع حائز اهمیت است، برای مثال ملیگرایی افراطی و افسانهای بعضی از مردم و ملیتهای مختلف را وامیدارد تا براساس دادههای ناموجود و شنیدههای غیرمستند یا مثالآوردن از چند هموطن نابغه یا انسانهای شاخص در عرصههای مختلف جهانی (از علم گرفته تا هنر، ادبیات، ورزش و...)، ملت خود را ملت شاخص معرفی کنند. چنین حالاتی علاوه بر ایران، در کشورهایی نظیر اندونزی، ترکیه و الجزایر نیز قابل مشاهده است. در سالهای اخیر متوسط بهره هوشی کشورهای مختلف بررسی شده است. مثلا «لین» و «مایسنبرگ» در شماره ٣٨، مجله «Intelligent» در مقاله خود بهرههای هوش ملی را در ١٠٨ ملت دنیا مقایسه کردهاند. محققان دانشگاه آلستر در ایرلند شمالی با بررسی اعتبار بهره هوشی ملی با درنظرگرفتن میزان موفقیت آموزش دانشآموزان در درسهای ریاضیات، علوم و درک مطلب در ١٠٨ کشور جهان، نشان دادند که بهره هوش ملی اعتبار علمی کافی دارد. در بررسی این پژوهشگران سنجش هوش ملی برای ایران ٨٤، ژاپن ١٠٥، مالزی ٩٢، الجزائر ٨٣، آرژانتین ٩٣، ارمنستان ٩٢، بحرین ٨١، آمریکا ٩٨، فرانسه ٩٨، مصر ٨٣ و زیمبابوه ٧٢ نشان داده شده است. این بررسیها نشان میدهد که بهره هوش ملی برای ایران در حد متوسط جهانی است و برتری معنیداری را نسبت به دیگر کشورها نشان نمیدهد و کموبیش به هوش ملی در سایر کشورهای در حال توسعه نزدیک است.
خودسنجی و دیگرسنجی آیکیو: اگر هر فرد یا گروهی از سنجشگران به سنجش آیکیوی خود یا هموطنان یا همگروههای جمعیتی خود بپردازند، احتمال برآورد جانبدارانه وجود دارد. «فرنهام» (Furnham, ٢٠١٠) در مقالهای در مجله علمی «شخصیت و تفاوتهای فردی» نشان داد که مثلا مردان همواره در خودسنجی، خود را باهوشتر از زنان ارزیابی میکنند! این موضوع نشان میدهد که اگر بنابر قضاوت فردی باشد، چهبسا حس خودخواهی افراطی و خیالبافی، موجب قضاوتی گزینشی و جانبدارانه شود و عملا شخص خود و ملت خود را باهوشتر ارزیابی کند.
آیا بهره هوشی قابل تغییر است: این سؤال همواره مطرح بود که آیا بهره هوشی تغییرکردنی است؟ نتیجه بررسیهای دهه اول از سده بیستویکم نشان میدهد که عوامل محیطی، خانوادگی، غلط یا جانبدارانهبودن سنجشهای قبلی و عوامل ژنتیکی، همگی از موضوعاتی است که میتواند به تفاوت در سنجشهای جدیدتر بینجامد، بنابراین بهره هوشی تغییرکردنی است. از سوی دیگر نقش شاخص مهمی نظیر آموزش و تلاش فرد برای یادگیری از مشخصههایی است که میتواند به رشد بهره هوشی فرد و بهره هوشی ملی بینجامد. بنابراین به خاطر داشته باشید که یک کشور در فرایند توسعه خود میتواند به تدریج با رشد بهره هوشی ملی مواجه باشد.
ردهبندی کشورها از نظر آیکیو: «لین» و «فانهانن» (Lynn, Vanhanen, ٢٠٠٢)
نتیجه بررسیهای خود را در کتاب «بهره هوشی و ثروت ملل» منتشر کردند. آنها به مقایسه تولید ناخالص داخلی (GDP) و بهره هوشی ملی
(National IQ) متوسط در ملل مختلف پرداختند. «لین» و «فانهانن»، در این کتاب ذکر میکنند که متوسط بهره هوش ملی هر کشور یکی از عوامل مؤثر در ثروت ملی و رشد اقتصادی کشورهاست. آنها در کتابی دیگر بهره هوشی مردم ٨٢ کشور جهان را ردهبندی کردند که اولین کشور هنگکنگ است و کره جنوبی، ژاپن، تایوان، سنگاپور، اتریش، آلمان، ایتالیا، هلند، سوئد و سوئیس در رتبههای بعدی هستند. فرانسه و آمریکا با بهره هوشی متوسط ٩٨ در رده نوزدهم و ایران با بهره هوشی متوسط ٨٤ در رده پنجاهوچهارم قرار دارد. اگر تقسیمبندی «لین» و «فانهانن» (٢٠٠٢) را بپذیریم، کشور ما در ردههای میانی بهره هوشی متوسط در میان کشورهای دنیا قرار میگیرد.
هوش فاکتوری نژادی و ملی نیست: براساس بررسی مختصر انجام شده در یادداشت حاضر، مشخص است بهره هوشی و میزان آن، عملا براساس هیچ تقسیمبندی و استاندارد شناختهشده و منتشرشدهای به عوامل نژادی، رنگ پوست، قوم و ملیت مرتبط نیست. گرچه در تمام تقسیمبندیهای بهره هوشی، یک عامل را توارث و ژنتیک و میزان هوش پدر و مادر در نظر میگیرند، ولی هماکنون مشخص شده است مهمترین عامل برای بالاتربودن هوش یک ملت، میزان و نحوه و کیفیت آموزش، محیط مناسب، استانداردهای سلامت تن و روان و درنهایت تلاش و کوشش فرد است که میتواند به رشد مغزی بیشتر در فرد کمک کند. انسانها همه با هم برابرند و هیچ قومی و نژادی نمیتواند مدعی برتری نژادی و ملی بر اقوام دیگر باشد. آنچه افراد بشر را از نظر هوش متفاوت میکند علاوه بر آموزش و شرایط محیطی مناسب و سالمبودن، تلاش خود فرد است. حال اگر در هر قوم و ملتی یک گروه کوچک از جامعه به عنوان نابغه، قابل ردهبندی باشند، به هیچ عنوان نمیتوان با پررنگکردن آن گروه کوچک، مدعی برتری نژادی و قومی و ملی آن ملت شد و آن را به رخ دیگران کشید و به تبلیغات بیهوده دست زد.