۱۴۰ سال پیش روز ۱۴ مارس، "آلبرت اینشتین" (Albert Einstein) یکی از بزرگترین فیزیکدانان تاریخ دیده به جهان گشود و با نبوغ خود تحولات عظیمی در دنیای علم رقم زد. سال گذشته در چنین روز خجستهای یأس جهان را فرا گرفت زیرا دنیا یکی از فرهیختهترین انسانهای خود را از دست داد و او شخصی نبود جز "استیون هاوکینگ" که با دانش خود به بشریت بسیار خدمت کرد.
یکی از اخباری که تاکنون سبب تعجب و به فکر فرو رفتن جهانیان شده، مصادف شدن سالروز تولد "آلبرت اینشتین" و مرگ فیزیکدان بزرگ انگلیسی "اِستیوِن ویلیام هاوکینگ" (Stephen William Hawking) است. سال گذشته، هاوکینگ صبح روز ۱۴ مارس (۲۳ اسفند ۱۳۹۶) در ۷۶ سالگی در منزلش واقع در کمبریج دیده از جهان فرو بست.
۱۴ مارس ۲۰۱۸ دنیا یکی از شخصیتهای مهم و ارزشمند خود را که تمام زندگی خود را وقف علم و دانش و کمک به درک هستی کرده بود، از دست داد. درگذشت این فیزیکدان فرهیخته، سبب ناراحتی بسیاری از افراد شد و این خبر بازتابهای بسیاری نیز در رسانههای خارجی داشت.
اما یکی از نکاتی که توجه بسیاری از افراد را در سراسر جهان به خود جلب کرد، روز مرگ هاوکینگ بود، زیرا روز مرگ وی مصادف با ۱۳۹ امین زادروز "آلبرت اینشتین"، مشهورترین فیزیکدان قرن بیستم، پایهگذار فیزیک مدرن و خالق نظریه نسبیت بود.
آلبرت اینشتین در ۱۴ مارس ۱۸۷۹ میلادی در شهر اولم واقع در ایالت پادشاهی وورتمبرگ آلمان (در ۹۲ کیلومتری اشتوتگارت)، در خانوادهای یهودی به دنیا آمد. او بیشتر، به خاطر نظریّه نسبیت و به ویژه برای همارزی جرم و انرژی (E=MC۲) شهرت دارد. علاوه بر این، او در بسط تئوری کوانتوم و مکانیک آماری سهم عمدهای داشت. اینشتین جایزه نوبل فیزیک را در سال ۱۹۲۱ برای خدماتش به فیزیک نظری و به خصوص به خاطر کشف قانون اثر فوتوالکتریک دریافت کرد. او به دلیل تأثیرات چشمگیرش، به عنوان یکی از بزرگترین فیزیکدانانی شناخته میشود که به این جهان پا گذاشتهاند. ۱۸ آوریل ۱۹۵۵ وی بر اثر خونریزی داخلی آنوریسم آئورت شکمی در سن ۷۶ سالگی در ایالت نیوجرسی امریکا درگذشت.
یکی دیگر از نکاتی که ممکن است برایتان جالب باشد این است که این دو شخصیت نامی دنیای علم هر دو در سن ۷۶ سالگی دیده از جهان فروبستند.
بزرگترین دشمن انسان ناآگاهی و جهل نیست، بلکه توهم دانستن است. "استیون هاوکینگ"
استیون هاوکینگ که بود؟
استیون هاوکینگ، فیزیکدان و دانشمند برجسته انگلیسی و مدیر تحقیقات مرکز کیهانشناسی نظری دانشگاه کمبریج، در ۸ ژانویه ۱۹۴۲ در شهر دانشگاهی آکسفورد، انگلستان زاده شد. پدر و مادرش از طبقه متوسط بودند و زندگی ساده در خانهای شلوغ و فرسوده اما مملو از کتاب، داشتند. فرانک پدر خانواده پزشک متخصص در بیماریهای مناطق گرمسیری بود و به همین جهت نیمی از سال را به سفرهای پژوهشی در مناطق آفریقایی میگذراند.
تحصیل
استیون هاوکینگ در هفده سالگی به کالج دانشگاه آکسفورد وارد شد تا در آنجا به تحصیل علوم طبیعی، با تأکید بر فیزیک بپردازد. او از همان زمان به اخترفیزیک و کیهانشناسی علاقهمند شد، زیرا در خود کنجکاوی شدیدی مییافت که به رمز و راز ستارگان و آغاز کیهان پی ببرد.
بیماری
در سال آخر تحصیل، هاوکینگ در آکسفورد در پاگرد پلهها زمینخورده و سرش به زمین اصابت کرده بود. در نتیجه، اندکی حافظهاش را از دست داده بود.
در آغاز بیست و یک سالگی، پدرش تصمیم گرفت او را برای معاینه به بیمارستان ببرد. آزمایشهایی که روی او انجام گرفت، علائم بیماری بسیار نادر و درمانناپذیری به نام "اسکلروز جانبی آمیوتروفیک" (ALS) را نشان داد. در آن سال پزشکان به وی اعلام کردند که وی دو سال بیشتر زنده نخواهد ماند. این بیماری بخشی از نخاع و مغز و سیستم عصبی را مورد حمله قرار میدهد و به تدریج اعصاب حرکتی بدن را از بین میبرد و با تضعیف ماهیچهها فلج عمومی ایجاد میکند، بهطوریکه به مرور توانایی هرگونه حرکتی از شخص سلب میشود.
وی زمانی درباره سلامتی خود گفت: زمانی که نخستین بار بیماری من، ALS تشخیص داده شد، دو سال زمان برای زندگی کردن داشتم. حالا با گذشت ۴۵ سال از آن زمان، همچنان حال من خوب است.
ازدواج
هاوکینگ در سن بیست و سه سالگی، کار برای دریافت دکتری تخصصی را آغاز کرد و در ژوئیه همان سال با "جین وایلد" ازدواج کرد. در سال ۱۹۶۷ اولین فرزند پسر این زوج، رابرت و در سال ۱۹۷۰ دخترشان به نام لوسی به دنیا آمد. فرزند سوم آنها به نام تیموتی نیز در سال ۱۹۷۹ متولد شد. زندگی مشترک این دو تا سال ۱۹۹۰ ادامه داشت.
رساله دکترای استیون هاوکینگ با عنوان «خواص جهانهای در حال بسط» در سال ۱۹۶۶ نوشته شده است و در دسترس عموم قرار دارد. هاوکینگ در سن ۲۴ سالگی زمانی که دانشجوی فوق لیسانس "هال ترینیتی کمبریج" بود، این پژوهش ۱۳۴ صفحهای را نوشت.
معروفترین آثار
در طول این سالها، استیون هاوکینگ ۱۵ کتاب را به چاپ رسانده است که یکی از آنها کتاب "طرح بزرگ" ( The Grand Design) بود که در اواخر سال ۲۰۱۰ به چاپ رسید. این کتاب پس از چند روز به یکی از پرفروشترین کتابهای آمازون تبدیل شد. همچنین کتاب "تاریخچه زمان" او که با رکوردی ۲۳۷ هفتهای به عنوان پرفروشترین کتاب در بریتانیا باقیماند، باعث شهرتش شد.
وی که به دلیل ابتلا به بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک امکان تحرک نداشت، از سیستم جدیدی که با استفاده از هوش مصنوعی تولید شده بود، برای صحبت کردن استفاده میکرد. شرکت بریتانیایی سوئیفت در ساخت این دستگاه مشارکت داشته است. تکنولوژی هوش مصنوعی این شرکت میدانست که پروفسور هاوکینگ چطور میاندیشد و بر این اساس واژهای را پیشنهاد میداد که این دانشمند قصد استفاده از آن را داشت.
مهمترین دستاوردهای پژوهشی
زمینه پژوهشی اصلی وی کیهانشناسی و گرانش کوانتومی است. از مهمترین دستاوردهای وی مقالهای است که به رابطه سیاهچالهها و قانونهای ترمودینامیک میپردازد. او نشان میدهد که سیاهچالهها بعد از مدتی به وسیله زوجهای ذرات مجازی که در افق رویداد آن تشکیل میشود، نابود میشوند که همین زوج ذرات پیشبینی میکند که سیاه چالهها باید امواجی از خود تابش کنند که امروزه این امواج به نام تابش هاوکینگ و گاهی (تابش بِکستِین-هاوکینگ) خوانده میشوند. مقاله مشترک استیون هاوکینگ و پنروز که در سال ۱۹۷۰ منتشر شد و ثابت میکرد که اگر نسبیت عام درست باشد و جهان دارای آن مقدار ماده که مشاهده میکنیم باشد، باید تکینگی انفجار بزرگ در گذشته رخ داده باشد.
وی اعلام کرده که یک سیاهچاله کوچک به اندازه یک کوه، پرتو ایکس و پرتو گاما از خود به اندازه ۱۰ میلیون مگاوات ساطع میکند که برای تأمین برق تمام جهان کافی است. هاوکینگ خودش هشدار داده که احتمالاً بسیار سخت خواهد بود که بدون آنکه این انرژی به انسانها آسیب بزند و تمدن بشری را نابود کند، بتوان از آن استفاده کرد و سیاهچاله را به اصطلاح تحت کنترل خود درآورد. یک راهکار این است که سیاهچاله در مدار زمین و فاصله مناسب از ما قرار بگیرد تا بتوان از انرژی ساطع شده استفاده کرد. هنوز اما کسی در دنیا نتوانستهاست سیاهچاله کوچک را پیدا کند.
آخرین مقاله "استیون هاوکینگ" فقید که به همراه همکارش نوشته بود، به تازگی منتشر شده است. آخرین مقاله " استیون هاوکینگ" راجع به اینکه زمانیکه اطلاعات به داخل سیاه چالهها سقوط میکنند، چه اتفاقی بر سر آنها میافتد؟، چندی پیش منتشر شد. این مقاله در واپسین روزهای پیش از مرگ این دانشمند بزرگ تکمیل شده بود. این مقاله راجع به "پارادوکس اطلاعات سیاهچاله" است که محور تحقیقات هاوکینگ بیش از ۴۰ سال بود. "پارادوکس اطلاعات سیاهچاله" یک پارادوکس است که از ترکیب مکانیک کوانتوم و نسبیت عام پدید میآید. بر اساس این پارادوکس٬ اطلاعات فیزیکی میتواند در یک سیاهچاله برای همیشه ناپدید شود که به معنای کاهش یافتن تعداد زیادی از حالتهای فیزیکی به یک حالت است (از دست رفتن اطلاعات).
آخرین مقاله "هاوکینگ" رمز و راز "پارادوکس اطلاعات" را حل نکرده است، ولی همکار وی میگوید که امیدوار است آنها راهی برای حل این معما گشوده باشند. همکار "استیون هاوکینگ" در این پروژه، " Malcolm Perry" از اساتید دانشگاه "کمبریج" بوده است.
نظریه "پارادوکس اطلاعات" که به زمان "آلبرت اینشتین" برمیگردد، سالها ذهن هاوکینگ و دیگر فیزیکدانان را درگیر خود کرده بود.
در سال ۱۹۱۵ بود که نظریه "نسبیت عام" توسط آلبرت اینشتین ارائه شد. "نسبیت عام" نظریهای هندسی برای گرانش است که توصیفی برای گرانش در فیزیک نوین محسوب میشود. این نظریه، گرانش را بهعنوان یک عامل هندسی و نه یک نیرو بررسی میکند.
در دهه ۱۹۷۰، هاوکینگ روی نظریات اینشتین کار کرد. وی معتقد بود که سیاهچالهها حرارت دارند و چون اجسام داغ گرما از دست میدهند، در نهایت تبخیر شده و ناپدید میشوند. گفتنی است، هاوکینگ در مقاله خود به دنبال یافتن این مساله بوده است که بر سر اشیایی که در سیاهچاله میافتند، چه اتفاقی میافتد. وی در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد که سیاهچالهها در اصل "خاکستری" بودهاند. هاوکینگ و همکارانش در مقاله جدید اظهار کردهاند که اگر اطلاعات توسط سیاهچالهها بلعیده شوند، آنتروپی آنها تغییر خواهد کرد.
هر مادهای که دمایی دارد، آنتروپی نیز دارد. آنتروپی یک سامانه فیزیکی، کمترین تعداد ذراتی است که برای تعریف صحیح حالت دقیق سامانه لازم است. آنتروپی تعداد آرایشهای میکروسکوپی است که در یک سیستم ترمودینامیکی وجود دارد.
سفر به ایران
هنرمند برجسته کشورمان "پرویز پرستویی" نیز در واکنش به مرگ استیون هاوکینگ این داستان را نقل کرد.
استیون هاوکینگ هم در زلزله بوئینزهرا گیر افتاده بود؟
استیون هاوکینگ که فوت شد، در دوران دانشجویی سفری به ایران داشته است. او در خاطرهای از این سفر در کتابش نوشته است:
در تعطیلات طولانی پس از امتحان پایانی کالج در سال ۱۹۶۲ ترتیب یک سفر کوتاه را دادم و به ایران سفر کردم. همراهم دانشجویی بود به نام جان الدر که قبلاً آنجا رفته بود و زبان فارسی را میدانست.
با قطار به استانبول رفتیم و بعدش به شرق ترکیه نزدیک کوه آرارات. پس از آن قطار وارد محدوده شوروی میشد، پس مجبور شدیم سوار اتوبوسی پر از مرغ و گوسفند شویم و به تبریز و سپس به تهران برویم. در تهران، "جان" و من از هم جدا شدیم و من با دانشجوی دیگری به سمت جنوب، به اصفهان، شیراز و تخت جمشید رفتم که پایتخت پادشاهان ایران باستان بود و اسکندر آن را ویران کرد. سپس با گذر از کویر مرکزی به مشهد رسیدیم. در راه بازگشت به خانه، من و همسفرم گرفتار زمین لرزه بوئین زهرا به بزرگی ۷٫۱ شدیم که بیش از ۱۲ هزار نفر را کشت.
من باید در نزدیکی مرکز زمین لرزه بوده باشم، ولی چون بیمار بودم و اتوبوس در جادههای پر دست انداز ایران بالا و پایین میپرید، متوجه آن نشدم. چون زبان فارسی بلد نبودیم، در چند روز بعد هم که در تبریز به دلیل اسهال شدید و استخوان شکسته سینهام به خاطر کوبیده شدن به صندلی جلویی اتوبوس ماندگار شدیم، چیزی نفهمیدم. تازه هنگامی که به استانبول رسیدیم، پی بردم که چه پیش آمده.
کارت پستالی برای والدینیم فرستادم که با نگرانی به مدت ۱۰ روز چشمانتظار خبری از من بودند. آخرین چیزی که از من شنیده بودند، خبر ترک تهران به سمت منطقه مصیبت زده در روز وقوع زمین لرزه بود.
جوایز
در طول زندگی حرفهای خود در شاخه فیزیک، هاوکینگ موفق به کسب مجموعهای فوق العاده از جوایز و افتخارات متعدد شده است. در سال ۱۹۷۴ او به آکادمی سلطنتی علوم انگلستان ملحق شد و یک سال بعد پاپ پل ششم به او و راجر پنرز مدال طلای "علوم پیوس ششم" را اعطا کرد. او همچنین از انجمن سلطنتی، مدالهای آلبرت اینشتین و هاگز را نیز دریافت کرد. هاوکینگ در جهان آکادمیک تا اندازهای درخشید که توانست در سال ۱۹۷۹ کرسی استادی "لوکاسی" ریاضیات را در دانشگاه کمبریج انگلستان کسب کند، جایگاهی که وی برای ۳۰ سال بعد آن را حفظ کرد. تاریخچه این سمت معتبر به سال ۱۶۶۳ برمیگردد و دومین کسی که موفق به کسب این مقام شد، کسی نبود جز ایزاک نیوتن.
در سال ۱۹۸۰ هاوکینگ رتبه "فرمانده امپراتوری بریتانیا" را دریافت کرد که در انگلستان این مقام تنها قدمی با "شوالیه" شدن فاصله دارد. او همچنین نشان افتخاری را به دلیل به رسمیت شناختن خدمات ملی خود دریافت کرد. در سال ۲۰۰۹ به هاوکینگ بالاترین افتخار غیرنظامی ایالات متحده یا همان مدال "آزادی ریاست جمهوری" اهدا شد. در مجموع هاوکینگ به حداقل ۱۲ درجه افتخاری نائل شد. با این حال نام او هنوز در بین گیرندگان جایزه نوبل ثبت نشده است.
درگذشت
وی صبح روز چهاردهم مارس ۲۰۱۸ در سن ۷۶ سالگی در منزلش واقع در کمبریج درگذشت. خاکستر "استیون هاوکینگ" (Steven Hawking)، فیزیکدان مشهور، در کلیسای "وستمینسر" (Westminster) لندن و در نزدیکی آرامگاه "آیزاک نیوتن" (Isaac Newton) و "چارلز داروین" (Charles Darwin) به خاک سپرده شد.
دکتر "جان هال" (John Hall)، رئیس کلیسای وستمینسرسال گذشته طی بیانیهای گفت: این کار، ادای احترامی به این دانشمند انگلیسی است که ۱۴ مارس در سن ۷۶ سالگی از دنیا رفت. ما باور داریم همکاری علم و مذهب با یکدیگر برای پاسخ به سوالاتی در مورد اسرار زندگی و جهان، حیاتی است.
حراج وسایل شخصی "هاوکینگ"
۱۷ آبان ۹۷ برخی از وسایل شخصی "استیون هاوکینگ" فیزیکدان فقید، به حراج گذاشته شد. ویلچر "استیون هاوکینگ" در یک حراجی با قیمت ۳۰۰ هزار پوند به فروش رسید. پایاننامه این فیزیکدان بزرگ نیز با قیمتی دو برابر به فروش رسید تا پول آن به یک خیریه اهدا شود. در این حراجی همچنین برخی از مدالها، جوایز و نسخهای از کتاب پرفروش هاوکینگ به نام "تاریخچهای مختصر از زمان"(A Brief History of Time) که توسط وی به امضا رسیده بود نیز به قیمت ۲۹۶ هزار و ۷۵۰ پوند به فروش رفتند. از دیگر مقالات به فروش رفته در این حراجی مقالات این دانشمند و دانشمندان بزرگ دیگری چون "نیوتن"، "اینشتین" و "داروین" بوده است. مقاله "ویژگیهای گسترش جهان" هاوکینگ که ۱۱۷ صفحه دارد، ۵۸۴ هزار و ۷۵۰ پوند فروش رفت. این در حالی است که انتظار میرفت این مقاله با قیمت ۱۵۰ هزار پوند خریداری شود.
سود حاصل از این حراجی آنلاین که ۹ روز در جریان بود و در لندن برگزار شد، صرف بنیاد استیون هاوکینگ و انجمن بیماری نورون حرکتی شد.
جملات و نظریات معروف درباره زندگی
این فیزیکدان مشهور در طول حیات جملاتی دربرگیرنده تمام مسائل زندگی نیز گفت که در این مقاله چند نمونه از آنها را بیان میکنیم.
دربارهی ناتوانی جسمی:
توصیهی من به سایر افراد ناتوان و از کار افتاده میتواند این باشد که روی چیزهایی تمرکز کنید که ناتوانی شما، مانع از خوب انجام دادن آن نمیشود و هرگز افسوس چیزهایی که مخل آن هستند را نخورید. نگذارید روحتان، مانند بدنتان، ناتوان باشد.
توصیههای او به سه فرزندش:
نخست، یادتان باشد که نگاهتان رو به ستارگان باشد، نه به پاهایتان. دوم، هرگز تسلیم کار نشوید. کار به شما معنا و هدف میدهد و زندگی بدون آن پوچ است. سوم، اگر به اندازهی کافی خوششانس بودید که عشق را بیابید، یادتان باشد که عشقتان آنجاست و دورش نیندازید.
درباره آگاهی:
بزرگترین دشمن انسان ناآگاهی و جهل نیست، بلکه توهم دانستن است.