همزمان با فرارسیدن مهر و بازگشایی مدارس همواره نگرانی هایی برای خانواده های کلاس اولی ایجاد می شود؛ البته این دغدغه های والدین با رفتن فرزندشان به پیش دبستانی و مهدکودک طی سال های اخیر کاهش یافته و آمادگی نسبی برای حضور چند ساعته کودک مدرسه ایجاد شده است.
به گزارش خبرنگار مهر، باز آمد بوی ماه مدرسه و دغدغه های والدین و کودکان برای حضور فرزندشان در محیط های علمی آموزشی جدید. ترس از مدرسه و محیط آموزشی صرفا مختص به پایه های اول ابتدایی نیست و گاها این معضلات در کودکان دیگر پایه های ابتدایی و یا نوجوانان مقاطع راهنمایی و حتی دبیرستان هم دیده می شود ولی آنچه بیش از دیگر مقاطع نمود دارد اول ابتدایی و ورود کلاس اولی ها به مدرسه و تجربه علم آموزی نخستین این دسته دانش آموزان است.
ترس از مدرسه یا مدرسه هراسی که نام علمی آن فوبیای مدرسه است، ناشی از عوامل گوناگونی است که ممکن است در اثر استرس و اضطرابی از علم آموزی، ناآشنایی با محیط علمی و معلم، ترس از عدم یادگیری و تنبیه، توقع و انتظارات والدین و اطرافیان از دانش آموز، عدم موفقیت تحصیلی در مقاطع قبلی و یا دروس خاصی، فرزندان طلاق و یا بی سرپرست و مواردی از این دست می باشد.
به گفته صادق سلیمانیان کارشناس ارشد روانشناسی دفتر مشاوره بهزیستی استان قم، ترس از مدرسه یا فوبیای مدرسه ناشی از اضطراب شدیدی است که دانش آموزان و علی الخصوص کودکان از حضور در مدرسه و یا مهدکودک دارند که تفاوت آن با مدرسه گریزی آنست که کودک بخاطر عادت به شرایط دوست داشتنی و مفرح خانه و یا بازی با همسالانش در کوچه و یا بیرون از خانه ترس حضور در مهد و مدرسه را دارد که از لذت جویی های کودکانه محروم و منع شود که اضطراب علت اصلی این پدیده است در حالیکه مدرسه گریزی بخاطر بازگشت به شرایط دوست داشتنی قبلی دانش آموز، پس از ورود به مدرسه و پذیرش باید ها و نباید های محیط علمی آموزشی در کودک یا نوجوان شکل می گیرد.
سلیمانیان در ادامه عنوان کرد: خانواده در جریان مدرسه هراسی فرزند خود قرار می گیرد و از این معضل آگاه می شود در حالیکه طی جریان مدرسه گریزی خانواده بی اطلاع است و به دور از چشم اولیا و مربیان خود اقدام به انجام این تصمیم می کند.
وی با اشاره به اضطراب اولیه دانش آموزان گفت: استرس و اضطراب چهار هفته اول کودکان پایه اول در بدو ورود به مدرسه طبیعی است چرا که ملزم به حضور در محیط جدیدی می شوند که از والدین خود برای چند ساعت متوالی در روز جدا شده و با افراد جدیدی باید ارتباط داشته باشند ولی اگر پس از گذشت ماه اول سال تحصیلی این اضطراب ها ادامه یافت و دانش آموز را دچار اختلال کرد به نحوی که بر مطالب درس تمرکز ذهن نداشته باشد و به بودن در کنار خانواده و حضور در خانه علاقه نشان دهد، دچار فوبیای مدرسه شده تحت مراحل درمانی مشاوره و روانشناسی قرار گیرد.
مسئول دفتر مشاوره بهزیستی استان قم با تاکید بر عوامل اصلی این ناهنجاری بیان کرد: چند عامل اصلی در ایجاد فوبیای مدرسه نقش دارد اول خانواده که با محبت بیش از حد خود کودک را دچار ناهنجاری های تربیتی می کند؛ سخت گیری و انتظارات بیش از حد توان کودک که از سوی خانواده ها اعمال می شود عامل دیگر در پدید آمدن این حس در دانش آموز می شود.
سلیمانیان با اشاره به مشاجرات خانوادگی گفت: حس ناایمنی در پی مشکلات و مشاجرات والدین برای کودک رخ می دهد که با حضور در مدرسه این حس تشدید شده و هر لحظه منتظر جدایی والدین خود و ترک یکی از آنها از خانه و فرزند می باشد و از بودن در مدرسه حس ناایمنی دارد و خواستار حضور در خانه و بودن در کنار والدین برای از دست ندادنشان می کند.
وی با این عامل دیگر فوبیای مدرسه تصریح کرد: تجربه های سخت و ناگوار عامل دیگری است که این پدیده را تشدید می کند که قهرها و جدایی های زیاد و طولانی مدت اعضای خانواده و اولیا کودک از مهم ترین عامل این تجربه های گران است که در پی آن بیقراری، بی تابی، سرگردانی و حس سرگیجه و سر درد و دل درد در دانش آموز می شود.
کارشناس ارشد روانشانسی عنوان کرد: نباید والدین از مدرسه توصیفات منفی بیان کنند و یا خاطرات منفی و ناخوشایند دوران تحصیل همچون تنبیه های بدنی و پرخاش جویی معلمان خود را برای فرزندشان بازگو کنند چرا که موجب ایجاد انرژی منفی و استرس در ناخودآگاه کودک شده و نگرش منفی او بر عدم علاقه به تحصیل می افزاید.
سلیمانیان با اشاره به زیرشاخه های عوامل مدرسه گفت: کودکی که با محیط آموزشی آشنا نیست ترسی ناخواسته در وجودش شکل می گیرد که بهترین راه کنترل و کاهش این استرس همراهی کودک به هنگام ثبت نام او در مدسه است که با محیط آموزشی، کلاس، سرویس بهداشتی، اتاق مدیر و معلمان، و پرسنل مدرسه از نزدیک و به صورت ملموس آشنا شده و سابقه ای ذهنی از این فضا در او ثبت شود.
وی با تاکید بر برخورد معلمان اظهار داشت: نوع برخورد معلمان با دانش آموز بسیار مهم و اساسی است چرا که اگر رفتار نامناسبی از معلم، ناظم و یا مدیر ببیند استرس اولیه شدت می گیرد و در وجود او ریشه می دواند لذا برخورد اولیه سال تحصیلی مسئولان مدرسه با دانش آموزان بسیار موثر است که اگر انعطاف پذیر و همراه با عطوفت باشد علاقمندی کودک بیشتر شده و سعی در انجام قوانین مدرسه و کلاس می کند تا رضایت و توجه معلم و دیگر مسئولان را به خود جلب کرده و موجب تشویق قرار گیرد؛ البته محبت مدیر، معلم و ناظم با کودکان باید قانونمند باشد که دردسرهای کنترل و بی انضباطی را به همراه نداشته باشد.
مسئول دفتر مشاوره بهزیستی استان قم تاکید کرد: حضور یک فرد آشنا در مدرسه برای دانش آموزان پایه اول بسیار مثبت خواهد بود چرا که آشنایی با همکلاسی و یا حضور یک فامیل یا آشنا موجب دلگرمی و کاهش نگرانی های فرد می شود.
سلیمانیان جهت کنترل ترس کودک از مدرسه و کاهش آن راهکارهایی ارائه کرد؛ قبل از ورود به مدرسه و مهد کودک تجربه های کوتاه مدتی را برای کودک اعمال کنیم؛ مثلا طی هفته چند بار کودک خود را برای مدت یک ساعت و یا کمتر به آشنا و یا همسایه ای قابل اعتماد بسپاریم تا میزان وابستگی به مادر و پدرش کاسته شده و آمادگی پذیرش دوری از آنها را داشته باشد.
اظهار علاقمندی والدین به فعالیت های روزانه کودک در مدرسه با پرسش و صحبت کردن با او و یا پرس و جو از تکالیف اعمال شده روزانه فرزندان موجب تشویق شدن کودک به درس و مدرسه می شود که از طریق تعریفات و سخنان کودک، والدین می توانند افکار و علاقه کودک را ارزیابی کنند و نقاط مثبت و منفی عملکرد روزانه کودک و یا مسئولین را متوجه شوند.
پرهیز از نمره گرایی و تکیه بر تلاش های کودک در مدارس ک با بها دادن به تفکر و تحلیل های هوشمندانه کودک نسبت به مباحث درسی شخصیت کودک ارتقا یافته و بر رفتارهای شایسته او تاکید و مورد تشویق و تمجید واقع می شود که همه این عوامل مثبت اندیشی و کاهش استرس های بی مورد اولیه را در پی دارد.
ایمن سازی محیط خانه و پرهیز از مشاجرات والدین مهم ترین راهکار جهت کاهش و تردد استرس های کودک برای حضور در مدرسه است که با ایمن سازی و ایده آل شدن شرایط خانه با فکری آزاد و بدون دغدغه کودک در مدرسه حضور یافته و تمرکز بیشتری بر مباحث درسی دارد.
ز. ف دانشجوی سال اول مترجمی زبان دانشگاه قم در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به خاطره اولین روز مدرسه خود بیان کرد: بخاطر تک فرزند بودنم وابستگی بیش از حدی به والدین داشتم که با ورود ناگهانی ام به یک فضای جدید با قوانین و شرایط خاص ترسم افزایش یافت و پس از 2 ماه رفت وآمد با مادرم به مدرسه و با وجود حضور همیشگی او درکنارم سرکلاس های درس گریه های استرسی من کاهش نیافت و علاقه ای نسبت به این محیط جدید، معلم و همکلاسی هایم ایجاد نشد و موجب بازماندن یک ساله من از مدرسه شد تا آمادگی لازم را پیدا کنم و بر ترس خود غالب شوم؛ البته سال بعد نیز بعد از یک ماه با شرایط مدرسه و دوری از خانه تطابق یافتم.
یكی از معلمان پایه اول ابتدایی یکی از مدارس قم در گفتگو با خبرنگار مهر،با اشاره به دانش آموز بیمار خود گفت: پس از آغاز سال تحصیلی متوجه اضطراب بیش از حد یکی از دانش آموزان خود شدم که برای کاهش آن اجازه حضور مادرش در کلاس را تا یک ماه صادر کردم ولی تغییری در اوضاع ایجاد نشد و مجبور به منع مادر از حضور در مدرسه شدم پس از چند ماه محبت و توجه به کودک کار به جایی رسید که حتی با او در سرویس بهداشتی حضور می یافتم و متوجه غیرطبیعی بودن ترس او شدم؛ بعد از پرس و جو و صحبت های پی در پی با مادر دانش آموز متوجه بیماری روانی فوبیا در کودک شدم که مادرش با ورود او به مدرسه داروهای تجویز شده پزشکش را به یکباره قطع کرده بود تا با تدابیر معلم و مسئولان مدرسه روند بیماری اش بهبود یابد که با مشورت مدیر و مشاور مدرسه به مراکز روانشناسی معرفی و روند تکامل درمان زیر نظر روانپزشک متخصص طی شد.
اما سوالی که در پایان مطرح است آنست که آیا با وجود مراکز تربیتی و مهدهای کودک و مربیان خوبی که برای پرورش کودکان درنظر گرفته می شود و با تغییر شیوه های آموزشی و تربیتی در مقاطع مختلف مدارس و امکانات به روز جامعه و زندگی های امروزی چرا باز با پدیده فوبیای مدرسه در دانش آموزان مواجه می شویم؟