اگر پرداختن به موضوع کودکان معلول ذهنی مفید و تحسینآمیز است، از یاد بردن گروه دیگری از کودکان، یعنی کودکان پراستعداد (gifted – children) یا سرآمد (super gifted – children) که غالباً آنان را در پریشان حالی کامل وا مینهند، تا جایی که دچار نومیدی شوند، خطاست.
شاید گفته شود که کودکانی که از قرایح استثنایی برخوردارند، نیاز چندانی به کمک ندارند. قطعاً سرآمد در بسیاری از موارد به راحتی از جمع سر در بر میآورد و راه خود را در جامعه میگشاید، ولی همیشه چنین نیست.
هیچ چیز تأسفبارتر از این نمیتواند باشد که یک نابغه بالقوه، درست همانند یک معلول براثر خفقان محیط بهنجار به انحطاط کشیده شود. ملالتبار بودن کلاسهای درسی که در آن به تکرار بیهودگی مفاهیم اجمالی میپردازد، برای سرآمد و تیزهوش که بیدرنگ آنها را درونسازی میکند، کشنده است. اقرار نیست اگر بگوییم که تیزهوش از نبوغش میگذرد، چون نبوغ بار بسیار سنگینی بر دوشش مینهد، باری که هیچکس طرز حملش را به وی نیاموخته است و خود نیز به تنهایی و بدون کمک اطرافیانش، در این راه ناتون است.
پس مسلم است که کودک سرآمد در برخی از موارد نمیتواند سر بر آورد و راه خود را در جامعه بگشاید. چیزی را که معمولاً مانع درک این واقعیت مسلم میشود، پیشداوری یا سوءتفاهم دموکراتیک مینامند. در بادی امر، تصور میشود ـ و اشتباه ه نیست ـ که محیط سهم بسزایی در تحول سرآمدها دارد و از آن نتیجه میشود و حقیقت هم دارد که سرآمدها به خانوادههای بسیار روشنفکر تعلق دارند، یعنی به خانوادههایی که برای برانگیختن کودکان خود به انتخاب مشاغلی که با استعدادهایشان وفق میکند، واجد همهگونه تسهیلات هستند، لکن در این استدلال خطایی وجود دارد که معلول فراموشی است: چه نسبتی از نوابغ بالقوه به طبقات مرحوم تعلق دارند؟
در سال ۱۹۶۴، محققی به نام جنکینز (Jenkins) در میان کودکان نابغههای شیکاگو به نسبت ارزندهای از کودکان سرآمد دست یافت. به نظر جنـکینز برای یافتن کودکان سرآمد، کافی است معتقد باشیم وجود دارند و بخواهیــم پیدایشان کنیـــم... انجام دادن این تحقیق در میـــان اقوام غیر اروپایی و انگلیسی، آمریکایی مشکل است، زیرا آزمونهای هوشی با این جوامع تطبیق نمیکند.
بر همین اساس است که در گذشته برخی از روانشناسان ادعا کردهاند که کودکان مایا (maya) واجد پایینترین تراز هوشیاند. در واقع نتایجی که از آزمون این کودکان به دست آمده است، حاکی از آن است که تراز هوشی آنان از متوسط هم پایینتر است، لکن این نتایج زایده عواملی نظیر ترکیب رقابتآمیز آزمونها نیز هست. در این آزمونها باید با سرعت عمل کرد.
چه در داوری، سرعتی که آزمودنی در هنگام آزمون نسبت به نزدیکان خــود دارد بسیار مؤثر است. بنابراین، نگرانی در مورد وقت تلف شده یا روحیه رقابت که برای ما عادی به نظر میرسد، ظاهراً برای مایاها و بسیاری دیگر از رنگین پوستان کاملاً عجیب است.