امیر عسگری، دانشجوی دکترای تخصصی روانشناسی سلامت دانشگاه میسور هندوستان
آیا حیوانات با هم حرف می زنند؟ آیا حیوانات از خود گذشتگی می کنند؟ آیا حیوانات قهر می کنند؟ و آیا حیوانات عاشق می شوند؟ انسانها نمیتوانند دنیای حیوانات را درک کنند، ما تنها حیوانات را از دریچه دید خود می نگریم. آیا یک سگ به واسطه غذایی که به او می دهیم، به ما علاقه دارد یا به خاطر بازی و لحظات شادی که با ما می گذراند؟ دانستن درباره دنیای حیوانات نیاز به صرف زمان، آزمایشهای سخت و تحلیل های پیچیده دارد. پژوهش های فعلی رویکرد شناختی، نشان می دهند که حافظه و توانایی حیوانات بسیار پیچیده و انعطاف پذیر است و حیوانات می توانند مفاهیم مختلف و سخت تری را بیاموزند. معمولا اکثر افراد به برنامه های تلویزیونی حیات وحش علاقه دارند و به اطلاعات ارائه شده آن اعتماد می کنند. تقریبا تمام فیلم های حرفه ای حیات وحش در خارج از ایران و توسط متخصصین اروپایی و آمریکایی در آفریقا، آمریکای جنوبی وهندوستان ساخته می شوند. اکثر این فیلمها نتیجه سالها پژوهش میدانی در جنگل ها، باغ وحش ها و آزمایشگاهها می باشد. نتیجه هر چه که است، منجر به لذت ما از تماشای مناظر بی نظیر و نادر حیات وحش می باشد.
بارها بسیاری از جانورشناسان و کردارشناسان نسبت به جعلی بودن فیلم ها و گزارش ها شکایت داشته اند، و داده ها را اغراق آمیز و یا ناشی از صحنه سازی دانستهاند. به هر حال در صنعت فیلم سازی هدف اولیه، جذب مخاطب با هیجان بخشیدن به موضوع فیلم میباشد. اما در دنیای علم واقعی، نتیجه هر چه که است ارائه می گردد. در پژوهش اصیل جایی برای اغراق، تغییر داده ها و یا نادیده گرفتن اطلاعات وجود ندارد. از این رو بسیاری از پژوهشگران به واسطه شک به صحت و سقم اطلاعات ترجیحا تنها به منابع بسیار معتبر استناد می کنند. یکی از منابع بسیار معروف در روانشناسی تکاملی و انسان شناسی زیستی آزمایشگاه مشهور تکامل شناختی پروفسور مارک هازر در دانشگاه هاروارد میباشد.
مارک هازر که دارای سه مدرک فوق دکتری از دانشگاه های میشیگان، راکفلر و کالیفرنیا می باشد و تا ماه گذشته استاد برجسته بخش روانشناسی و انسان شناسی زیستی دانشگاه هاروارد آمریکا بود که به دلیل ارائه دادهها و اطلاعات غلط و دستکاری شده از دانشگاه هاروارد اخراج شده است.
پژوهش های اخیر او در زمینه قضاوتهای اخلاقی درباره نوع دوستی در انسان ها و حیوانات، منشا مذهب از دیدگاه تکاملی، ارتباطات کلامی در حیوانات و غیره می باشد. مارک هازر در بسیاری از کتابها و مقاله هایش توانایی های شناختی و هوش میمون ها را بر اثر تکامل، بسیار نزدیک به انسان می دانست. اوچهار سال پیش نظریه "ویژگی های انسانی" را ارائه داده است، که منجر به شهرت وی گردید. هازر چهار عاملی را که انسان از طریق آن به دامنه وسیعی از اطلاعات دسترسی پیدا می کند و توانایی پیدا نمودن راه حل خلاقانه در هنگام روبرو شدن با مشکلات جدید را نسبت به سایر حیوانات دارد، بیان نمود. هازر گفت: "فضای شناختی خاصی میان انسان و حیوان وجود دارد. با توجه به تفاوت های کلیدی در توانایی های شناختی، ما عناصری که انسان را موجودی بی همتا کرده است پیدا نموده ایم. این چهار عامل جدید عبارتند از: توانایی ترکیب و بازترکیب انواع مختلف اطلاعات و دانش به منظور به دست آوردن درک جدید، بکار بردن یک قاعده یا راه حل یکسان در مواجهه شدن با موقعیت جدید و متفاوت، خلق و بازنمایی سمبولیک از درک آسان محاسبه و درون داد حسی، جدا نمودن شیوه تفکر از درون داد ادراکی حسی خام".
مارک هازر اکنون به دستکاری و تقلب در ارائه نظریه هایش متهم شده است. تاکنون سه مقاله او پس از چاپ شدن پس داده شدهاند. برای اولین بار چند نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دکتر هازر به نتایج غیرعادی و تفسیرهای عجیب استاد شک کردند. آنها در مصاحبهای اظهار داشتند که دکتر هازر هرگز قبول نمی کرد که در مورد اشتباهات اتفاقی در تفسیر و تحلیل داده ها بحث کند. در ادامه این موضوع دو هفته پیش پروفسور مایکل اسمیت رییس دانشکده علوم و هنر دانشگاه هاروارد با اظهار تاسف اعلام نمود که تاکنون هشت مقاله از دکتر هازر با داده های جعلی به چاپ رسیده است. مارک هازر که در مورد شک ها و سوالات بسیاری که پیرامون موضوع مطرح گشته سکوت اختیار کرده بود پس از اعلام نتیجه کمیته داوری هاروارد تقلب در ارائه داده ها را پذیرفت و از جامعه علمی عذر خواهی نمود.
با پذیرش تقلب در داده ها توسط یکی از معتبرترین افراد علمی جهان شوک عظیمی به جامعه روانشناسی تکاملی، انسان شناسی زیستی و کردارشناسی عصبی وارد آمده است. در طول ده سال گذشته کتابهای دکتر هازر و نظریه هایش در دانشگاه تدریس می شده است. پژوهشگران جوان بسیاری در ادبیات و پیشینه مقاله های خود از مطالب آثار دکتر هازر استفاده کرده اند. برای مثال مایکل پلات در جدیدترین کتاب خود با عنوان کردارشناسی عصبی نخستیها که امسال به چاپ رسید، از بیش از بیست و پنج مقاله دکتر هازر استفاده نموده است.
این حادثه برای اولین بار در تاریخ علم رخ نداده است و احتمالا آخرین آن نیز نیست. بسیاری از افراد در سطوح بالای علمی به چنان تسلطی دست پیدا می کنند که می توانند موضوعات مختلف را بدون آزمایش و بنا بر عقیده شخصی و دلخواه گزارش نمایند. همچنین جامعه علمی بنا بر شهرت و اعتبار افراد مذکور هیچگونه شکی به داده های گزارش شده نمی نماید و این خود از ضعف سیستم اجرایی است که مقالههای افراد مشهور را هرچه باشد، چاپ می نماید. نکته بعدی عشق به شهرت می باشد. در دنیای تحقیق، نتیجه بسیاری از پژوهش ها جالب و یا چشم گیر نیست و در کوران رقابت علمی، برخی افراد به منظور کسب شهرت به دست کاری داده ها می پردازند. و در آخر اینکه، بسیاری از دانشگاه ها مانند هاروارد، ستاره هایی مانند پروفسور مارک هازر دارد که پول و اعتبار برای دانشگاه می آورند، آنها با اخذ هزینه های پژوهشی بسیار زیاد از موسسه ها و سازمان های مختلف پول کلانی را به حساب دانشگاه واریز می نمایند، لذا دانشگاه آنها را ناخواسته تحت فشار زیاد برای نتایج جامعه پسند می نماید.
در کشور ما، خصوصا در دو رشته روانشناسی تکاملی و کردارشناسی عصبی کمتر متخصصی صاحب نظر می باشد. مجله تخصصی دراین زمینه وجود ندارد و به عنوان یک درس در رشته روانشناسی قرار نگرفته است. علاقه مندان به شناخت رفتار جانوری به علت عدم وجود آزمایشگاه تخصصی مجبورند تنها به کتابهای دانشمندان غربی مراجعه نمایند، و هر آنچه که است درست یا غلط بپذیرند، در حالیکه ظرفیت دانشجویان ایرانی بسیار بالاست و می توان با سرمایه گذاری مطلوب سطح دانش را به استانداردهای جهانی نزدیک نمود. با توجه به پیشرفت سریع علم در جهان، امیدواریم با مساعدت مسئولین و استعداد و تلاش جوانان علاقه مند هر چه زودتر شاهد بالارفتن جایگاه علمی از دست رفته خود در جهان دانش باشیم.