یک پژوهش جدید نشان میدهد که هوشمندی عاطفی و هوش عمومی بسیار بیشتر از حدی که قبلا صور میشد، با هم ارتباط نزدیکی دارند. به گزارش لایو ساینس دانشمندان در بررسی گروهی از کهنهسربازان ویتنام نشان دادند که نتایج آزمون بهره هوشی (IQ) و هوش عاطفی- یا توانایی پذیرش، درک و مواجهه با عواطف در خود و دیگران- با هم ارتباط دارند. در اسکنهای مغزی که در این بررسی انجام شد به نظر میرسید که مناطق مشابهی از مغز هم وظایف عاطفی و هم شناختی را انجام میدهند.
آرون باربی، دانشمند علوم اعصاب در دانشگاه ایلینویز، سرپرست این پژوهش، میگوید:"هوش تا حد زیادی به تواناییهای شناختی پایه مانند توجه، ادراک، حافظه و زبان بستگی دارد. اما هوش به تعامل با افراد دیگر هم وابسته است. ما به طور بنیادی موجوداتی اجتماعی هستیم و ادراک ما نه تنها شامل تواناییهای شناختی پایهای، بلکه شامل کاربرد خلاقانه این تواناییهای در موقعیتهای اجتماعی است، و به این ترتیب ما میتوانیم در دنیای اجتماعی راهبری کنیم و دیگران را درک کنیم."
دانشمندان در گذشته اعتقاد داشتند که هوش عاطفی و هوش عمومی از هم مجزا هستند، و کتابها و فیلمها هم مملو از توصیف افرادی با تواناییهای عقلانی فوقالعاده، اما عاجز در ارتباطات اجتماعی است. اما باربی و همکارانش دریافتند که با بالا رفتن نمرههای آزمون IQ مقیاسهای تواناییهای اجتماعی نیز افزایش نشان میدهند.
در مرحله بعدی آنها اسکنهای مغزی این کهنهسربازان را بررسی کردند. افراد مورد آزمایش دچار آسیبها در بخشهای متفاوت مغز بودند، و به این ترتیب پژوهشگران نقشهای از مغز تهیه کردند و بعد آن را به بخشهای کوچک تقسیم کردند.
افرادی که دچار آسیبهای مغزی در قشر بخش پیشانی و بخش جانبی مغز بودند، هم در هوش عمومی و هم در هوش عاطفی دچار نارسایی بودند. قشر پیشانی مغز نقش کلیدی در تنظیم رفتار، طرحریزی و حافظه دارد، و قشر جانبی مغز در ادراک زبان نقش مهمی دارد.
این یافتهها بیانگر آن است افراد هوشمندی اجتماعی و هوش عمومی بسیار بیشتر از حدی که پیش از این تصور میشد، با هم ارتباط نزدیکی دارند.