یک روانشناس گفت: کودکان باهوش، خزانه لغات بیشتری داشته، از سیالی کلامی بالایی برخوردارند و پاسخهای آنها به سوالات با جرییات زیاد همراه است و انگیزه بالایی برای آموختن دارند. "محمدکاظم سلامت"، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه زنجان، اظهار کرد: هر پدر و مادری دوست دارد که فرزندش هوش بالا داشته باشد، زیرا به تجربه دیده شده است که داشتن هوش بالا کمک میکند که توانایی ادارک و یادگیری فرد بالا رفته و این توانایی بالا، تربیت و آموزش او را هموار کرده و کمک میکند فرد در آینده بتواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد و شخصی موثر برای جامعه باشد، به همین دلیل همیشه این پرسش از سوی والدین مطرح است که چگونه میتوان یک کودک باهوش داشت و آیا کودک ما با هوش است یا خیر.
وی افزود: پژوهشگران روانسنجی اظهار میکنند که هوش از مجموع ویژگی و استعدادهایی تشکیل میشود که مستقیماً قابل مشاهده نیست و از روی سایر خصیصهها و رفتارهای فرد به طور ضمنی میتوان پی به وجود آن برد، به خاطر غیرقابل مشاهده و مشخص نبودن دقیق مفهوم آن، تعریف هوش همیشه در طول سالها تغییر یافته و هنوز تعریفی که مورد قبول اکثر روانشناسان باشد، به دست نیامده و به مرور زمان، روانشناسان نیز به دو گروه تقسیم شدهاند. گروه اول بر این اعتقادند که هوش از یک استعداد کلی و واحد تشکیل میشود، اما گروه دوم معتقد است که انواع مختلف هوش وجود دارد و تعداد استعدادهای هوشی انسان را تا 120 مورد نیز نام بردهاند.
این مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: هوش یعنی توانایی حل مسایل و انطباق با شرایط تغییر یابنده محیطی. به زبان سادهتر هوش همان چیزی است که آزمونهای هوشی میسنجند. پس از سنجش هوش مشخص میشود که هوش نیز مانند سایر ویژگیها و خصایص انسانی یک توزیع و گستردگی نرمال در جامعه دارد. بر این اساس حدود 90 درصد کودکان جامعه دارای ضریب هوشی بین 90 تا 110 هستند که به آن "هوش طبیعی" گفته میشود.
وی اظهار کرد: به صورت قراردادی میانگین هوش جامعه را 100 در نظر میگیرند، بنابراین ضریب هوشی 100 بیانگر هوش متوسط خواهد بود. بالاتر و پایینتر از آن به ترتیب درجات باهوشی و کمهوشی را نشان خواهد داد. فرض بر این است که ضریب هوشی میتواند موفقیت تحصیلی کودکان را پیشبینی کند، بنابراین هر اندازه ضریب هوشی بالاتر از 100 باشد، به همان اندازه احتمال موفقیت کودکان در مدارس بیشتر خواهد بود و برعکس، اما ضریب هوشی نمیتواند بیانگر همه استعدادهای ذهنی باشد و الزاماً نمیتواند درجه موفقیت در دنیای واقعی را پیشبینی کند.
سلامت ادامه داد: مثلاً از روی نمره هوشی نمیتوان پیشبینی کرد که کودکان در آینده، مدیران، رهبران و همسران خوبی خواهند شد یا نه. از 10 درصد جمعیت باقیمانده که جزو افراد هوش عادی نیستند، 3 درصد کودکان دارای هوش بین 70 تا 90 درصد هستند که به آنها نیز افراد داری "هوش مرزی" میگویند، کودکان با بهره هوشی مرزی میتوانند دوره ابتدایی را در مدارس عادی با سختی سپری کنند، اما گذر آنها از دوره ابتدایی به دوره متوسط کار دشواری است، یعنی آنها در مرز میان هوش طبیعی و عقبماندگی ذهنی قرار گرفتهاند.
سلامت تصریح کرد: فقط دو درصد از کودکان جامعه هوش پایینتر از نمره هوشی 70 دارند که به آنها نیز عقبماندگی ذهنی میگویند که خود عقبماندهها هم به تناسب میزان کاهش نمره هوشیشان از70 تا صفر، درجههای عقبماندگی خفیف، متوسط، شدید و عمیق دارند. 5 درصد باقیمانده جمعیت نیز یا هوش بین120 تا 130 را دارند که به آنها "باهوش" میگویند یا اینکه هوش آنها از130 به بالاتر است که آنها را "تیزهوش" مینامند.
وی یادآور شد: حدود 90 درصد کودکان جامعه هوش نرمال و طبیعی دارند، لذا والدین نباید نگران وسواسی داشته باشند که احتمالاً کودک آنها عقبمانده باشد. کودکی که مراحل رشد حسی، حرکتی، شناختی، اجتماعی و عاطفی خود را همانند سایر کودکان سپری میکند و از سایر کودکان در ویژگیهای سنی کم نمیآورد به احتمال زیاد به لحاظ هوشی نرمال خواهد بود.
این روانشناس عنوان کرد: از سوی دیگر والدین نباید با توجه به بعضی خصیصههایی نظیر قدرت تکلم بالا، رشد قدی یا وزنی بیشتر تصور غلط پیدا کنند که کودک آنها باهوش است، همانطور که اشاره شد فقط 3 درصد از افراد جامعه جزو کودکان باهوش هستند. همچنین تنها 2 درصد کودکان میتوانند تیزهوش باشند. دیده شده که والدین بدون اطلاع از وضعیت واقعی هوشی کودک و با برداشت غلط مبنی بر تیزهوش بودن فرزند خود به کودکان در امر تحصیل یا امور فوق برنامه دیگر سختگیری میکنند و فراتر از ظرفیت و استعداد وی از او انتظار دارند که ناخواسته صدمات جبرانناپذیری بر شخصیت و روحیه فرزندان خود وارد میکنند.
وی تاکید کرد: مطالعات انجام شده پیرامون ویژگیهای عمومی کودکان تیزهوش حاکی از آن است کودکان تیزهوش به طور قابل ملاحظهای در مقایسه با همسالان خود زودتر راه میروند، حرف میزنند، میخوانند و مینویسند. در مقایسه به همسالان و سایر کودکان مطالب را خیلی سریع یاد میگیرند، از قدرت ادراک بسیار خوبی برخوردارند، از قدرت فوقالعاده حافظه بهرهمند هستند، انرژی فوقالعادهای زیاد دارند، قدرت تخیل و تفکر شهودی بالایی دارند. آنها نسبت به همسالان خود کنجکاوتر هستند و دوست دارند مرتباً پرسشهای فراوان و پیچیدهای را مطرح کنند، گستردگی خزانه لغات بیشتری دارند، سیالی کلامی بالای دارند، پاسخهای آنها به سوالات با توضیح بیشتر جزییات زیاد همراه است و انگیزه بالایی برای آموختن دارند.
وی توصیه میکرد: اگر والدینی چند مورد از نشانههای فوق را در کودک خود مشاهده کردند. بهتر است پیش از هر قضاوتی منتظر باشند تا کودکشان به سن 3 سالگی برسد. به خاطر اینکه اندازهگیری هوش قبلاً از 3 سالگی امکانپذیر نیست و اگر هم انجام شود اعتبار بالایی ندارد.