برخی معتقدند با وجود تدوین برنامههای بهتر برای آموزش، سطح علمی کتابهای درسی نسبت به سالهای قبل، کاهش پیدا کرده و به تبع آن، از سطح سواد دانشآموزان نیز کاسته شده است. این قیاس، درست یا غلط، به این نکته اشاره دارد که تغییر محتوای دروس بر چه اساسی صورت میگیرد؟ آیا باید دروس آسانتر ارائه شود تا دانشآموزان در یادگیری به مشکل برنخورند یا باید این تغییر به گونهای صورت گیرد که علاوه بر پاسخ به نیاز روز دانشآموزان، با لحاظ آیندهنگری، سطح سواد آنان را نیز در زمینههای مختلف، افزایش دهد، هرچند دروس، دشوارتر به نظر برسد. اما، صرف نظر از این موضوع، در کل، چه عواملی موجب افت سطح سواد میشود؟
«محمدابراهیم محمدی» مشاور رئیس سازمان پژوهشی و برنامهریزی آموزش، میگوید: «دلایل زیادی برای کاهش سواد دانشآموزان میتوان برشمرد. شاید یکی از این موارد، کماهمیت بودن درس و مشق در بین والدین باشد. خیلی از والدین به مسائل جانبی بیشتر از درس بها میدهند و این میشود الگوی دانشآموزان. در برخی از موارد هم والدین میگویند وقتی معلم هست، دیگر نیازی به پیگیری برای درس خواندن بچهها نیست، بنابراین به کار کلاسی توسط معلم اکتفا میکنند، دانشآموز را به خود واگذار میکنند و به فعالیتهای درسی او اهمیت نمیدهند.»
محمدی به موضوع «دانش عمومی»، «دانش مهارتی» و «مهارت اندیشیدن» اشاره میکند: «یکی دیگر از دلایلکم سواد شدن بچهها، میتواند حجیم شدن کتابهای درسی باشد. این حجیم شدن در عین حال، هم خوب است و هم بد. خوب است، به شرطی که روی فکر و اندیشه بچهها تاثیر بگذارد. خیلی وقتها حجم کتاب بیشتر میشود ولی فکری پشتش نیست. آن وقت بچهها نه خلاقیتی دارند و نه ابتکاری. حجیم شدن کتب درسی تا حدودی بچهها را خسته میکند، چون فقط درس است و آموزش در حالی که باید این مؤلفهها در کنار هم باشد، تا نتیجه خوب بدهد. خوشبختانه، کتابهای درسی برخلاف گذشته، تفکر محور تنظیم میشود تا دانشآموزان فکر کنند و به سوالاتی که مطرح میشود پاسخ دهند، اما باز تعداد این کتابها کم است. متاسفانه در این سالها ما بیشتر به ارزشیابی ادبی خدمت کردهایم.
قبلا در مدارس، استرس و نگرانی از نمره، همیشه بود، اما حالا نوع دیگری از ارزشیابی یعنی بد، متوسط، خوب و عالی جایگزین آن شده است. این موجب شده معلمان با فراغ بال و بدون استرس کار کنند و علاوه بر دروس، اطلاعات مختلفی را به دانشآموزان منتقل کنند. با این گونه ارزشیابی، دانشآموزان نیز بدون استرس، روزهای امتحان را پشت سر میگذارند. اما مسأله مهم و مشکل اصلی، دانش عمومی و دانش مهارتی دانشآموزان است. رئیس جمهوری تاکید داشتند که زنگ مدرسه در مدارس، باید زنگ اندیشیدن و فرهنگ و مطالعه باشد که هنوز هم این امر کاملا محقق نشده است. هنوز هم ما در بخش مطالعه و برنامهریزی، به ضرورت نرسیدهایم. ما در زمینه مهارتهای اندیشیدن کار نکردهایم. خیلی از دانشآموزان در نوشتن و خواندن مشکل دارند و این به ضعف نظام آموزشی ما برمیگردد.»
مشاور رئیس سازمان پژوهشی و برنامهریزی آموزش، همچنین میگوید: «یکی از مؤلفههای تاثیرگذار دیگر بر کاهش سواد، گرایش کاذب به نام درس خواندن و استرسهای آزمون و امتحان است. در دوره ابتدایی و متوسطه و حتی در سطوح بالاتر، آزمونهای مختلفی را به دانشآموز تحمیل میکنند که دلشوره این آزمونها، موجب استرس و نگرانی میشود و نتیجه معکوس دارد. دانشآموز هم جز یکسری حفظیات، چیزی یاد نمیگیرد. این، نتیجهای برای نظام آموزشی در پی ندارد.»
به گفته او، یکی دیگر از مؤلفهها، نبود بستههای فراغتی است: «اگر این بسته در کنار دروس آموزشی قرار گیرد، وضعیت دانشآموزان نیز بهتر خواهد بود. در بسیاری از کشورها، بچهها شاید تا ۱۲ ساعت هم در مدرسه حضور داشته باشند. این حضور با انواع بازی و کلاس ورزشی و تفریحی همراه است و کودک، همچنان مصر است که کلاس ادامه داشته باشد. با این حال درسشان هم خوب است، اما در کشور ما آموزش و پرورش کلاسهای ۱۰ تا ۱۵ میلیونی غیر انتفاعی را در نظر میگیرد و قیمت کلاسها هم بر اساس میزان درس و تجربه آموزگار و کار کلاسی، متفاوت است. اگر همین رویه آموزش همراه با برپایی کلاسهای متنوع در مدارس دولتی هم باب شود، مطمئناً بچهها هم بهتر درس میخوانند و هم از درس و مدرسه خسته نمیشوند که بعد از روز تعطیل، عزای رفتن به مدرسه را بگیرند. این دانشآموزان، میزان سواد مناسبی هم در آخر سال خواهند داشت. درواقع، تدوین یک بسته جامع آموزشی و مهارتی در اولویت است.
به نظر میرسد تا زمانی که اولویت در آموزش باشد، ضعفها و ناتوانیهای مهارتی در حوزه تربیتی و آموزشی همچنان پابرجا خواهد بود.» او، پیشنهادهایی برای بهبود برنامههای آموزشی دارد: «اگر همکاران معلم و مدیران بخش برنامهریزی آموزش در مقاطع مختلف، یک برنامه متنوع و جامع داشته باشند و بهترین آنها در بخش منطقهای و استانی و سپس کشوری انتخاب شوند، این رقابت باعث میشود که برنامهریزی آموزشی مورد توجه قرار گیرد و به صورت صحیح و درست انجام شود. همچنین بهتر است هر از چند گاهی، برنامهای مدون داشته باشیم تا آموزگاران برای کسب تجربه به کشورهای مختلف سفر کنند تا از دانش و تجربیات آموزشی آنان بهرهمند شوند.»