اختلال یادگیری به معنی اختلال در یک یا چند فرآیند پایه روانشناختی است که درک و فهم یا استفاده از زبان گفتاری یا نوشتاری را در بر میگیرد.
والدین، مربیان و پژوهشگران از همان اوایل دوره پیش دبستانی شاهد سردرگمی برخی از دانش آموزان در مهارتهای خواندن و نوشتن هستند که به عنوان تکلیف به آنها داده میشود. اختلال یادگیری به معنی اختلال در یک یا چند فرآیند پایه روانشناختی است که درک و فهم یا استفاده از زبان گفتاری یا نوشتاری را در بر میگیرد. اختلال یادگیری با پیشرفت ضعیف در مهارتهای تحصیلی بر اساس سن، تحصیلات و هوش همراه است و بخش عمدهای از دانش آموزان با اختلال یادگیری، از نظر تحصیلی عقبتر از دانش آموزان هم سن خود هستند. محققان در پژوهشی با عنوان «نکتههای کابردی برای آموزش دانشآموزان با اختلال یادگیری» به این موضوع پرداختهاند.
در این پژوهشها که توسط سیده سمیه جلیل آبکنار و محمد عاشوری، انجام شده، آمده است: «با شناخت دانش آموزان دارای اختلال یادگیری وانجام اقدامات مناسب برای کمک به این دانش آموزان میتوان از بروز مشکلات تحصیلی متعدد پیشگیری نمود. در آموزش دانشآموزان با اختلال یادگیری، نیاز است از روشهای آموزشی مناسبی استفاده شود اگر روش تدریس مناسبی مورد استفاده قرار گیرد و کودک نتواند چیزی را یاد بگیرد، می توان گفت این کودک دچار اشکال در یادگیری است. کودکانی که محرومیتهای محیطی دارند در خطر اختلال یادگیری قرار دارند و گمان میرود زیربنای عملکرد این کودکان میتواند یک رشته تجربیات محیطی باشد و محور اصلی این ناتوانیها، نارساییهای توجه است. دست کم برخی از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری با محرکهای نامربوط حواسشان پرت میشود و قادر نیستند توجه خود را به محرک اصلی معطوف کنند».
بر اساس این پژوهش: «انتظار عمده از کودکان سنین مدرسه این است که آنان دانشآموزانی درس خوان و موفق باشند. درجه موفقیت تحصیلی به نوبه خود توسط مدرسهای که کودک در آن درس میخواند و با توجه به انتظارات و احتیاجات مدرسه و محیط زندگی تعریف و ارزشیابی میشود. یادگیری نوعی مفهوم فرضی است و به فعالیتهایی دلالت میکند که آن را فقط از طریق مشاهده تغییراتی که به دنبال رویدادهایی به نام کارآموزی، تدریس یا تجربه در نحوه عمل یا کارکرد فرد بروز میکند میتوان استنباط نمود».
کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی در معرض خطر بالاتری برای ابتلا به اختلال خواندن قرار دارند
نویسندگان این مقاله می گویند: «اختلال خواندن به طور قابل ملاحظه در موقعیت تحصیلی یا فعالیت روزمره که مستلزم خواندن است مشکل ایجاد میکند. کودکان مبتلا به اختلالات خواندن غالباً سابقه اختلال تکلم زبان و هجی کردن دارند. اختلال در خواندن با نقص توانایی برای شناخت واژهها، خواندن کند و نادرست، فهم ضعیف در غیاب هوش پایین یا نقص حسی قابل ملاحظه مشخص است. این اختلال موجب پیشرفت پایینتر از حد مورد انتظار کودک در خواندن باتوجه به سن، آموزش و هوش او میشود. زمینه خانوادگی ممکن است نقشی در بهوجود آمدن اختلال خواندن در کودک داشته باشد و غالباً این اختلال به همراه اختلال در بیان نوشتاری، ریاضیات یا اختلالات ارتباطی همراه است. کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی در معرض خطر بالاتری برای ابتلا به اختلال خواندن قرار دارند. تشخیص اختلال یادگیری در سالهای قبل از ورود به مدرسه کار دشواری است و در بیشتر موارد شروع اختلال یادگیری در فاصله زمانی پیش از دبستان تا کلاس دوم مشخص میشود».
نارسی شدید، کودکان را در خطر ابتلا به اختلالات خواندن در مقایسه با کودکان رسیده و دارای وزن طبیعی قرار میدهد
در این مقاله آمده است: «مطالعات در زمینه علوم اعصاب شناختی و روانشناسی اعصاب نشان میدهند که فرآیند رمزبندی و حافظه کاری ممکن است در مقایسه با توجه و حافظه دراز مدت زمینههای ضعف بیشتری در کودکان مبتلا به اختلالات خواندن فراهم کند. وزن بسیار پایین در هنگام تولد و نارسی شدید، کودکان را در خطر ابتلا به اختلالات خواندن و سایر اختلالات یادگیری، در مقایسه با کودکان رسیده و دارای وزن طبیعی، قرار میدهد. خواندن مستلزم داشتن مغزی تکامل یافته و به قدر کافی سالم است تا بتواند اطلاعات ورودی را از سیستمهای پردازش مختلف ادغام کرده و محرکهای مزاحم را به زمینه ذهن براند».
محققان دریافتهاند: «در کودکان مبتلا به فلج مغزی، مصروع، کودکان دچار سوءتغذیه و کودکان دارای نارسی در هنگام تولد که هوش طبیعی دارند میزان بروز اختلال خواندن بالاتر است. کودکان مبتلا از نظر تمرکز دچار مشکل میشوند و میزان توجه باریکتری دارند. خصوصیت عمده اختلال در خواندن عملکرد آشکارا ضعیف در مهارتهای خواندن است که پائینتر از ظرفیت هوشی فرد است. سایر خصوصیات ویژه مشتمل بر مسائلی مربوط به فراخوانی و به خاطر آوردن، ردیف کردن حروف چاپی و کلمات، پردازش دستورالعملهای پیچیده دستوری، استنتاج و استنباط است».
بر اساس این پژوهش: «کودکان مبتلا به اختلال خواندن در زمان قرائت اشتباهات متعدد انجام میدهند که این اشتباهات با حذف، افزودن یا دگرگون ساختن کلمات ظاهر میشود. کودکان مبتلا به اختلال در خواندن در تفکیک بین حروف از نظر شکل و اندازه دچار اشکال هستند به خصوص حروفی که فقط از نظر جهتیابی فضایی و طول خطوط باهم تفاوت دارند. سرعت قرائت آنها کم یا با حداقل فهم همراه است. اکثر این کودکان توانایی متناسب با سن برای رونویسی از متون مکتوب را دارند اما تقریباً همه آنان در هجی کردن ضعیف هستند. گاهی این کودکان حروفی را که باید خوانده شود پس و پیش میخوانند، که علت آن عدم تثبیت کامل حرکات تعقیبی چشم به راست است».
در این کتاب روانشناسی آمده است: «مشکلات خواندن ممکن است در درجه اول ناشی از اختلال کلی در عملکرد هوشی باشد که در عقبماندگی ذهنی دیده میشود و میتوان آن را با یک آزمون میزان شده هوش ارزیابی نمود. ضعف مهارتهای خواندن به علت بیکفایتی آموزشی را میتوان با تحقیق در مورد پیشرفت سایر محصلان کلاس به کمک یک آزمون میزان شده خواندن مشخص نمود. مسائل مربوط به اختلال خواندن غالباً با سایر اختلالات هیجانی و رفتاری بهخصوص اختلال بیش فعالی همراه با کمبود توجه و افسردگی کودکان و نوجوانان همراه میگردد. حتی بدون کمک خصوصی بسیاری از کودکان مبتلا به اختلال خواندن ممکن است اطلاعات کمی در مورد زبان چاپی در دو سال اول دبستان بدست آورند. در سالهای آخر کلاس اول برخی از آنها خواندن چند کلمه را آموزش میبینند، اما اگر کمک خصوصی فراهم نشود این کودکان از نظر خواندن دچار ناتوانی باقی خواهند ماند. اگر آموزش کمکی به موقع شروع شده باشد، گاهی میتوان این اختلال را اواخر سال اول یا دوم دبستان قطع کرد. اکثر کودکانی که به تطابق نسبی دست یافتهاند از خانوادههایی برآمدند که از نظر اجتماعی-اقتصادی در وضع مساعدی قرار داشتهاند».
بر اساس این پژوهش: «برای درمان این اختلال روشی توصیه میشود که در آن به صورت سیستماتیک چندین حس بکار گرفته میشود. فلسفه این روش و روشهای مشابه این است که مشکلات کودکان در کار با حروف و سیلابها پایه ناتوانی آنها در خواندن است. بنابراین اگر طرز کار با حروف به آنان یاد داده شود، خواندن را نیز یاد خواهند گرفت. ضمیمه کردن آموزش مهارتهای اجتماعی به عنوان یک جزء برنامه درمانی برای کودکان مبتلا به اختلالات خواندن حائز اهمیت است».
توصیههای لازم برای والدین در این مقاله به شرح ذیل آمده است:
به وسیله متخصص از سلامتی چشم و گوش کودک مطمئن شوید.
در منزل کتاب یا روزنامه بخوانید و سعی کنید فرزندتان علاقه شما را در خواندن ببیند.
مطالب درسی را به واحدهای کوچکتر تقسیم کنید.