پیش از اینكه تفاوت دو مفهوم « تئوری» و «پارادایم» بیان گردیده و با هم مقایسه شوند لازم است ابتدا تعریفی از هركدام داشته باشیم و این امر مستلزم شناخت چند «واژه» است:
1) مفهوم: مفهوم سادهترین و مختصرترین تعریف یا استنباط از یك پدیده است مثل انسان، سود، درخت، صندلی و ....
2) متغیر: وقتی مفهوم بیانگر دویا چند ارزش كمی و كیفی باشد به متغیر تبدیل میشود مثلاً مفهوم زیبایی (شكل) ، جوانی (سن) و ... این متغیرها ممكن است چندین حالت را به خود بگیرند و شامل چندین ارزش، صفت و گروه شوند.
3) فرضیه: فرضیه رابطه بین دو یا چند متغیر تعریف شده را به صورت احتمالی در مورد جمعیت آزمایشی بیان مینماید.
تئوری یا نظریه
در علم و تحقیقات علمی، اصطلاح تئوری به مجموعهای از فرضیهها گفته میشود كه اولاً : بطور سیستماتیك با یكدیگر مربوط باشند، ثانیاً قابلیت آزمون تجربی آنها وجود داشته باشد و ثالثاً قابلیت توصیف، تشریح و پیشگیری یك پدیده اجتماعی را داشته باشند.
همانگونه كه مشاهده میشود مجموعهای از ایدههائی که فرموله شده (چیدمان شده) و یك موضوع روی آن بنا شدهاست، مثل نظریه تكاملی داروین. همچنین تئوری علمی یك جمله خبری است و نباید فراموش كرد كه علمی بودن معنای دیگری با درست بودن و یا درست نبودن، دارد. یك تئوری ممكن است تئوری درستی باشد ولی در عمل قابل اجرا نباشد. اگر یك تئوری در عمل نیز قابل اجرا باشد آن یك اصل است و همچنین اگر یك فرضیه در عمل اجرا شود ولی چارچوب تئوریكی نداشته باشد ( اثبات نشده باشد) باز هم اصل است. بدین معنی كه اصل را پذیرفتهایم كه اجراء كنیم، لیكن تئوری علیرغم اینكه اثبات نیز شده باشد، لزوماً شاید قابل اجرا نباشد.
پارادایم (Paradigm)
اولین بار پارادایم توسط «توماس كوهن» در جهت تبیین تحولات علم و مباحث فلسفه ی علم به كار رفته است. پارادایم مفهومی است كه با آن ریشههای متافیزیكی، فلسفی و جامعه شناسی علم توضیح داده میشود. آقای «كوهن» علم را از غیر علم با وجود پارادایمی متمایز میسازد. پارادایم در منظر كوهن دستاوردهای علمی به رسمیت شناخته شده است كه برای مدتی مدل و نمونه و مسائل و راه حلهای اجتماعی عاملان حرفهای علم را فراهم میآورد. در بیان دیگر پارادایم حاوی رشتهای از پیش فرضهایی بی چون و چرا است كه شالوده هر فعالیت علمی است. در اینجاست كه تفاوت آن با «تئوری» آشكار میشود. چیزی فراتر از تئوری است و میتوان بیان نمود كه تئوری یكی از مولفههای اساسی پارادایم است، پارادایم بدون تئوری اصلاً مفهومی ندارد چرا كه پارادایم شامل اجزاء :
1) نمونه یا مدلها و یا الگوهای مورد قبول اشخاصی كه براساس پارادایم عمل میكنند.
2) موضوع
3) « تئوری» ها
4) روشها و ابزارها
پارادایم گستردهترین دیدگاه مشترك صاحبنظران یك رشته است. در صورتیكه « تئوری» حداكثر به صورت یك« قانون» علمی که مبین یك رابطه حتمی، دائمی و بدون قیدو شرط بین دو یا چند متغییراست در می آید (البته درمیان روابط بین متغیرهای اجتماعی بجای مفهوم «قانون» از مفهوم «پیشنهاد» استفاده میشود.)
«لیتل» پارادایم را چنین تعریف مینماید:« پارادایم عبارت است از شبکه ای نیرومند از الزامات و تقلیدات مفهومی "تئوریک" ابزاری و روش شناختی» پارادایم، جهان بینی های جامعی هستند كه محققان برحسب مقولات آنها، دادههای تجربی خود را سامان و نظم میبخشند.(لیتل، 1373 ص 365) .
پس همانگونه كه ملاحظه میشود مفهوم «پارادایم» بسیار وسیعتر از «تئوری» است و می توان چنین تشبیه نمود كه پارادایم چتری است كه تئوریهای متعددی را در بر میگیرد.