ایسنا در گفتگو با دکتر مجید میرزاوزیری، استاد علوم ریاضی دانشگاه فردوسی
ما نتوانستهایم جنس خود را که آموزش ریاضی و رشتههای مرتبط با آن است، به نیکی عرضه کنیم و همین است که عامه مردم نمیتوانند آخر این مسیر را به درستی ببینند. دکتر مجید میرزاوزیری در گفتوگو با ایسنا، در خصوص وضعیت رشتههای علوم پایه به ویژه رشته ریاضی اظهارکرد: کاهش رغبت به علوم ریاضی میتواند دلایل زیادی داشته باشد. باید این را در نظر داشت که اگر امروز وضعیت شغلی ریاضی خوب نیست و افراد کمی به سمت آن میروند، پس میتوان پیشبینی کرد که حدود ۱۰ سال بعد با مشکل کمبود متخصص ریاضی و مهندس مواجه شویم در نتیجه منطقی است که به همین دلیل استقبال از رشته ریاضی بیشتر شود.
اما آنچه افراد را از رفتن به رشته ریاضی و رشتههای مرتبط با آن باز میدارد، ارائه و آموزش بد، غیر جذاب این رشته و نبود هدف مشخص در آموزش آن است. معتقدم شغل ربطی به دولت ندارد؛ مشاغل را نیاز جامعه تعیین و نهادهای خصوصی ایجاد میکنند. دولت تنها میتواند مزاحم این فرآیند نباشد. گاهی اوقات دخالت دولت در ایجاد مصنوعی شرایط ممکن است حتی چرخه را از حالت طبیعی خارج کند.
دکتر میرزاوزیری افزود: این که رشتههای مرتبط با ریاضی جایگاه شغلی دارند یا خیر، وابسته به کارآفرینی متخصصان همین حوزه است. به طور کلی چرخه زیستی یک جامعه را مستقل از دولت میدانم. به نظرم دولت و قوای دیگر میتوانند به وضع قانون، اجرای آن و رسیدگی به متخلفین از قانون بپردازند. اگر در انجام این وظیفه اصلی موفق باشند مشاغل خوب خود به خود جای خود را پیدا میکنند و جوانان هم با دید باز، مسیری را انتخاب میکنند که آنها را به مقصد و مقصود متعالی برساند.
آنچه وضعیت شغلی را در فرآیند فعلی دچار خلل کرده بیاطلاعی از آینده، عدم ثبات و پیشبینی ناپذیری شرایط شغلی است. وقتی دلالی فایده کوتاهمدت پر درآمد دارد، مسیر اصلی شغلهای شرافتمندانه دچار خلل میشود و طبیعتاً کسی که آینده را تاریک میبیند به سمت آن نخواهد رفت و لذا انباشتگی شغلی در یک جا و عدم علاقه در جای دیگر ظهور میکند. دلایل افت علاقه صرفاً همین است.
استاد علوم ریاضی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص راهحل برونرفت از این مشکلات ومعضلات تاکید کرد: آموزش باید مسأله محور باشد. باید از مسأله شروع شود و به یادگیری ختم شود. مسیر آموزش ما غلط است. ما ابتدا آموزش میدهیم و بعد با سوال «به چه دردی میخورد» مواجه میشویم و سپس در حالتی تدافعی برای آن «درد» پیدا میکنیم. آموزش باید با شناسایی دردها آغاز شود. اول باید مشکلات مطرح شود و بعد مشاغلی که میتوانند مشکلات را حل کنند و نهایتاً آموزش این که چگونه این مشاغل چنین مشکلاتی را حل خواهند کرد در دستور کار قرار گیرد.
وی با اشاره به اینکه سرانجام رشتههای علوم پایه از نظر عامه مردم یا هیچ است یا استاد دانشگاه، یادآورشد: مسلماً این حرف درست نیست اما صددرصد ایراد از ماست نه عامه مردم. ما نتوانستهایم جنس خود را، که آموزش ریاضی و رشتههای مرتبط با آن است، به نیکی عرضه کنیم و همین است که عامه مردم نمیتوانند آخر این مسیر را به درستی ببینند.
استاد گروه آموزش ریاضی محض دانشگاه فردوسی مشهد عنوان کرد: ما الگوی خوبی برای نمایش خود نیستیم. وضعیت زندگی نامطلوب یک فرد اهل علم در مقایسه با مشاغلی که صرفاً با زبانبازی و دلالی کسب درآمد میکنند و ناتوانی ما در کسب ثروت از طریق علم، طبیعتاً این دیدگاه غلط را ایجاد میکند. ما مقصر به وجود آمدن این دیدگاه غلط هستیم نه خود دیدگاه. این دیدگاه به طور طبیعی ایجاد شده و هیچ نقصی در ایجاد آن وجود ندارد؛ گرچه دیدگاه درستی نیست.