«بنشین، بخوان، بنویس!» اینها افعالی است که مرتب بر زبان پدران و مادران و البته معلمان جاری میشود با این امید که طفل گریزپای، دست از شیطنت بردارد و کمی دل به درس خواندن بدهد اما در بسیاری از موارد، گوش شنوایی وجود ندارد.
پروسه درس خواندن برای بسیاری از دانشآموزان، دشوار و ملالآور است و آنان حاضرند به هر دری بزنند که از درس و مشق، بگریزند. با این حال تجربه کشورهای پیشرفته و البته برخی از معلمان خلاق هموطن خودمان نشان میدهد که میتوان این پروسه را لذتبخش و کارآمدتر کرد.
هنرمندان تئاتر بویژه آنان که به نوعی با تئاتر کودک و نوجوان مرتبط هستند، خوب میدانند یکی از بهترین شیوههای آموزشی، به کار گیری تئاتر است به طوری که در بسیاری از کشورهای پیشرفته، دروس مدرسه به کمک تئاتر آموزش داده میشود که طبیعتا نه تنها فرآیندی دلچسب خواهد بود بلکه مفاهیم آموزش در ذهن و جان کودکان درونی میشود و این گونه نیست که آنان به حفظ کردن مطالب بپردازند که هیچ کاربردی در زندگیشان نداشته باشد و بسرعت هم از حافظه آنان پاک شود.
لازم نیست در این نوشتار که به انگیزه روز دانشآموز نوشته میشود، تاکید کنیم که مهمترین رکن هر کشوری آموزش و پرورش آن است؛ یعنی مکانی که به تربیت و پرورش نسل میپردازد و آینده کشور ما را ترسیم میکند.
بنای انتقاد از سیستم آموزش و پرورش را هم نداریم و نمیخواهیم نق بزنیم که سیستم آموزشی ما چقدر دچار اشکال و ایراد است. تنها میخواهیم راهکاری در جهت بهبود سیستم یادگیری ارایه دهیم؛ راهکاری که امتحانش را پس داده است و میتوان به آن امید داشت.
ژاله صرفی، معلم با تجربه آموزش و پرورش است که سالها تدریس ریاضی را در پایه دبستان انجام داده و جزو معدود معلمانی است که ریاضی را به کمک تئاتر و تکنیکهای نمایشی به دانشآموزان یاد میدهد.
او با همراهی برخی از هنرمندان تئاتر شیوه آموزشی ریاضی تئاتر را ابداع کرده و به ثبت رساندهاند. پژوهش آنان سال 96 در سومین همایش پژوهشی دانشگاه تربیت دبیر رجایی رتبه اول را دریافت کرده است.
صرفی که در چند سال اخیر این شیوه آموزشی را در مورد چندگروه سنی به کار گرفته است، در گفتگو با ایسنا توضیحاتی را درباره مزایا و ویژگیهای این شیوه آموزشی ارایه میکند.
او در آغاز با ارایه تعاریفی از تئاتر و نیز آموزشی توضیح میدهد که این دو مقوله به دلیل ویژگیهای مشترک خود، همپوشانی دارند و بهترین شیوه برای آموزش مفاهیم درسی، به کار گیری تئاتر است. صرفی میگوید: تئاتر با ویژگیهایی که دارد، در تمام وجوه انسانی میتواند کارآمد و موثر باشد، بنابراین مناسبترین شیوه برای تدریس است.
او توضیح میدهد: وقتی متد نمایش به کمک آموزش دروس مدارسه میآید، معلم را از حالت متکلم وحده بودن خارج و در مقابل، دانشآموز را فعال میکند. به این معنا که در این شیوه، آموزش، فرآیندی یکطرفه نیست بلکه خود دانشآموزان هم در این پروسه حضور فعال دارند.
او اضافه می کند: در این شیوه، دانشآموزان در موقعیتهای نمایشی قرار میگیرند و حضوری مستقیم در فرآیند یادگیری خواهند داشت.
صرفی درباره مزایای شیوه آموزشی ریاضی تئاتر خاطرنشان میکند: در چنین روشی دانشآموزان هم بازی میکنند و هم درس میآموزند، هم بازیگری یاد میگیرند و هم مهارتهای روانشناختی و جامعهشناختی آنان ارتقا پیدا میکند و مهمتر از همه اینکه مفهوم درس را با گوشت و پوست خود درک میکنند زیرا خود آنان در فرآیند یادگیری دخیل هستند و معلم فقط تسهیلگر است.
به گفته او، استفاده از ابزار های آموزشی مانند عروسک و اشیای ساده در بسیاری از تمرینها، برای آموزش موثرتر و هدفمندتر به کار میرود.
او با ابراز خرسندی از مشارکتی بودن فرآیند آموزش در این شیوه ادامه میدهد: دانشآموزان در طول مدت کلاس درگیر مشارکت و خلاقیت هستند و به درک عمیق مفاهیم درسی میرسند. به این معنا که این مفاهیم در وجود آنان درونی میشود نه اینکه صرفا یک یادگیری سطحی رخ بدهد یا اینکه آنان مفاهیم آموزشی را حفظ کنند. به گفته او، خودارزیابی، ابزارسنجی و روشهای نوین تکمیلی، در دل تدریس با این روش وجود دارد.
اما این خانم معلم از نکته مهم دیگری هم سخن میگوید و آن پرسش همیشگی معلمان است. او در توضیح این نکته میگوید: یکی از سوالاتی که دستاندکاران آموزش همیشه از خود میپرسند این است که دانشآموزان چگونه بهتر یاد میگیرند؛ در پاسخ باید گفت هر گاه دانشآموزی درگیر تفکر یا اندیشهورزی بشود و در تعامل و هماندیشی و همدلی و چالش خلاق و همچنین تضاد مثبت و موارد دیگر دست به تولید و ساخت بزند و از طرف دیگر با تجزیه و تحلیل عملکرد خود که همان ارزیابی و خودپالایی است، مفهومی را یاد بگیرد، به این پاسخ رسیدهایم. اینجاست که تئاتر میتواند همه جانبه پاسخگوی نیازها باشد.
صرفی درباره چگونگی عملکرد تئاتر در این شیوه تدریس توضیح میدهد: با اجرای نمایش، روشی تلفیقی همراه با کاوشگری و تعامل در فرآیندی عملی شکل میگیرد که منجر به ساخت دانش و خلق معنا در ذهن میشود. چنین تجربهای ، فرآیندی خوشایند، لذتبخش و شادیآور در آموزش خواهد بود. به این معنا که یادگیری عمیق اتفاق میافتد و ما دانشآموزانی تربیت میکنیم که یادگیرندگان مادامالعمر هستند و دیگر با ناراحتی و سختی و بیمیلی با ما ارتباط برقرار نمیکنند.
هرچند بعضی خانوادهها، فرزندان خود را به خاطر درس ریاضی، تحت فشار میگذارند، ممکن است از نظر تعدادی دیگر، درس ریاضی فقط یک درس در مدرسه باشد اما حقیقت این است که ریاضی، شیوهای برای زندگی است. ریاضیات درست فهمیدن صورت مساله و درست فکر کردن برای رسیدن به جواب است. آموزش ریاضی از طریق تئـاتر به کودک فرصت میدهد تا در یک موقعیت واقعی و درگیر کردن حواس از طریق اجرای نمایش و با مشارکت دوستان، با ابتکار و خلاقیت، مسئله را عمیقا بفهمد، درست فکر کند به گونهای که در حافظه دراز مدت کودک جای گیرد و خود، راه حلهای مختلف را کشف کند.
در دوران کرونایی که بسیاری از خانوادهها بابت درس و مشق فرزندان خود دغدغههای جدی دارند، به کار گیری چنین شیوههایی میتواند هم بخشی از این دغدغهها را برطرف کند و هم دانشآموزان را به دروس مدرسه علاقهمند سازد. شاید زمان آن است که وزارت آموزش و پرورش محافظهکاری همیشگی خود را کنار بگذارد و در را به روی هنرمندان تئاتر بگشاید و به استقبال شیوههای نوین آموزشی برود.