مارگاریت هاروتونیان که بعد از ازدواج با نام مارگاریت سارواریان شناخته شد، در سال 1885میلادی در تفلیس به دنیا آمد. در همان شهر تحصیل دوره ابتدایی و متوسطه خود را به پایان رسانید و همزمان با تحصیل، از سال 1901 به آموزگاری نیز پرداخت. پس از آن، با گذراندن دوره آموزشی مرکز پیشدبستانی فروبل، به کار در کودکستان پرداخت.
سال 1905 به تهران مهاجرت کرد تا به فراخوان مدیر مدرسهی هایکازیان تهران در آنجا مشغول به کار شود. پس از آن به زودی جذب کانون فرهنگی ـ هنری ارمنیان تهران شد که در آن فعالیتهای هنری نظیر نمایش و... انجام میشد. پس از آن به انجمن دوستداران تآتر مدراس ارمنی پیوست و در آنجا به عنوان بازیگر، کارگردان، مترجم و نویسنده مشغول به فعالیت شد. در حالی که همزمان در مدارس ارامنه واقع در دروازه قزوین و مدرسه ارمنه در حسنآباد تهران هم مشغول بود.
وی با دیدن این که کودکان تهرانی در سالهای پیش از دبستان مکان مناسبی برای در کنار هم بودن ندارند و با توجه به علاقه و تحصیلاتش، تصمیم به تأسیس کودکستان گرفت. به این ترتیب در سال 1910میلادی (1289 شمسی) نخستین کودکستان تهران را به روشی نو بنیان گذاشت. این کودکستان عبارت بود از یک آپارتمان اجارهای در خیابان ارباب جمشید، که با کمک خانواده و دوستان، آن را به کودکستان تبدیل کردند. در سال نخست با 37 دانشآموز پیشدبستانی کار مدرسه آغاز شد و در سال بعد تعداد دانشآموزان به دو برابر افزایش یافت که به ناچار به فضایی بزرگتر با امکانات بیشتر شامل زمین بازی و غیره نیاز داشت. وی در کودکستان خود اصول آموزشی نوین را به کار میبست و با روشهای روز، خلاقیت کودکان را شکوفا میکرد.
درتهران آن زمان، فروشگاههایی برای عرضه وسایل مخصوص کودکان سنین پیشدبستانی وجود نداشت، از این رو هر آنچه نیاز دانشآموزان کودکستان بود به دست خودشان ساخته میشد؛ میز و صندلیهایی متناسب قد کودکان، اسباب بازی و وسایل خیمه شب بازی و تآتر و همچنین بسیاری از وسایل مخصوص کودکستان مانند مداد رنگی، آبرنگ، کتاب، نشریات و... را از اروپا و قفقاز برای دانشآموزان کودکستان تهیه میکرد. برنامههای آموزشی کودکستان سارواریان بسیار جذاب و گوناگون شامل قصهگویی، کاردستی، گِل بازی، خیمه شب بازی، سرود، تآتر، رقص، ورزش، موسیقی و... بود.
شماری از بزرگان و مربیان و مدیران آتی ارامنه تهران از دانش آموختگان کودکستان وی بودهاند. جا دارد از بین دانشآموزان این کودکستان البیس فاراهیان را نام بریم که خود بعدها مؤسس کودکستان کوشش بوده است.
یکی از نوباوهگان کودکستان سارواریان، آراکس مارکاریان که سالها در تآتر ارامنه فعالیت داشته، در کتاب خاطرات خاکستر شده که در سال 1998 در بوستون آمریکا منتشر کرده است، از روزهایی که در این کودکستان گذرانده است چنین یاد میکند: به خوبی یادم است که در آنجا با چه چیزهایی بازی میکردیم؛ با نخودهایی که از روز قبل خیس خورده و نرم و بزرگ شده بودند و چوب کبریتهایی که سر گوگردیشان جدا شده بود. ما آنها را رنگ میکردیم و با آنها خانه و آدمک درست میکردیم... همه اینها را خانم سارواریان برای ما از هیچ درست میکرد... من در سالهایی که خانم مارگاریت بسیار جوان بود شاگرد کودکستان وی بودم و در سالهای میانسالی و کهنسالی از نزدیک با وی معاشرت داشتم، او همیشه روحیه یک کودک را داشت به طوری که میشود گفت وی کودکی کهنسال بود.
کودکستان سارواریان به زودی گسترش یافت و تبدیل به مجتمع آموزشی سارواریان به نام مانکاکان بالاد (کاخ کودکان) شامل کودکستان، مدرسه و شبانهروزی شد. این مجتمع در سال 1951 (یک سال پیش از فوت مارگاریت سارواریان، بنیانگذار آن) بیش از 700 نفر دانشآموز داشت. از دیگر فعالیتهای این مجموعه، انتشار مجله مخصوص کودکان نور هاسکر (خوشههای نو) در سال 1935 بود. این مجله که در ابتدا به صورت ماهنامه و سپس به صورت هفتهنامه منتشر میشد، دارای بخشهای گوناگونی برای کودکان بود. همچنین بخشی با نام مایریکی آنگیون (ستون مادر) به آموزش تغذیه و آشپزی و آموزشهای تربیتی به مادران اختصاص داشت. در صفحات نشریه نمایشنامههایی برای کودکان منتشر میشد، این نمایشنامهها به گونهای تنظیم شده بود که امکان اجرای آن در کودکستان وجود داشته باشد و تمام نقشها را کودکان اجرا کنند.
مارگاریت سارواریان مادر سه فرزند به نامهای موشق، ناپلئون و سونیا بود که هر کدام از آنها به نوعی ادامه دهنده راه مادرشان بودند. ناپلئون سارواریان به نقاشی و تآتر علاقهمند بود و در این دو رشته فعالیت میکرد. موشق سارواریان که با نام سروری شناخته شده است بعدها به کارگردانی تآتر و سینما پرداخت و همچنین در کنار برادرش ناپلئون به کارهای گرافیکی مشغول بود، و سونیا سارواریان بعدها مدرسه سارواریان را مدیریت میکرد. البته همگی آنها در نشریه و برنامههای فوقالعاده مجتمع نیز همکاری داشتند.مارگاریت سارواریان در سال 1952 در تهران در گذشت.