المپیادیهای دهه ٧٠ از مریم میرزاخانی میگویند
زهرا چوپانكاره / روزنامه اعتماد، یکشنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۶
اسفند سال ١٣٧٦ اتوبوس حامل دانشجویان ریاضی شركتكننده در بیستو دومین دوره مسابقات ریاضی دانشجویی از اهواز راهی تهران بود اما به تهران نرسید. اتوبوس نخبگان جوان جایی در مسیر اهواز- خرمآباد به درون دره زال سقوط كرد. ٦ دانشجوی جوان صنعتی شریف در این حادثه كه تا هنوز به عنوان یكی از تلخترین حوادث دانشگاهی كشور شناخته میشود، جان باختند. مریم میرزاخانی یكی از بازماندگان همان حادثه بود و زمانی كه موفق به دریافت بالاترین نشان علمی در حوزه ریاضیات شد بارها از او به عنوان بازمانده سقوط سال ٧٦ یاد شد.
وقتی كه مریم میرزاخانی در سال ٢٠١٤ (مرداد ٩٣) به عنوان نخستین زن در تاریخ عالیترین جایزه ریاضی جهان، جایزه فیلدز را دریافت كرد، همراه با شهرتی كه پس از آن به سراغش آمد و همزمان با انتشار جزییاتی از سوابق و زندگی علمیاش، یاد همكلاسیهای جانباختهاش هم زنده شد.
حالا ٢٠ سال پس از آن حادثه و ٣ سال بعد از دریافت جایزهای كه به نوبل ریاضیات شهرت دارد، مریم میرزاخانی درگذشت. درگذشت ناگهانی او هم مانند خبر دریافت آن جایزه تبدیل به موجی شد كه خبرهای روز گذشته رسانهها را با خود همراه كرد. وجه اشتراك خاطراتی كه آدمها از مریم میرزاخانی تعریف میكنند، ریاضی است. برخی از این آدمها مریم را سالها پیش از شهرت جهانی او میشناختند، سالهایی كه او در میان بچه درسخوانها و المپیادیها شناخته شده بود، دختری نوجوان با مانتو و مقنعه دبیرستان و ذهنی زیبا.
امید نقشینه، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی امیركبیر است، استاد گروه ریاضی. برای او نام مریم میرزاخانی به سالها قبل از شهرت او باز میگردد، به دهه ٧٠ و زمانی كه هر دو با مدالهای طلای المپیاد كشوری بر گردن قرار بود راهی المپیاد جهانی شوند. تصویر مریم برای او همواره همان تصویر آمیخته با فرمولها است:
«خانم میرزاخانی را خیلی كوتاه باید اینگونه توصیف كنم: علاقهمند و سختكوش در حوزه ریاضیات. من و مریم میرزاخانی هر دو عضو تیم المپیاد ریاضی سال ٧٣ بودیم، او البته سال بعد هم عضو تیم بود و بعد هم در دانشگاه صنعتی شریف همدانشگاهی بودیم و در برخی از كلاسها، همكلاسی. سال ٧٣ تیم ٦ نفرهای كه از ایران راهی المپیاد ریاضی هنگكنگ شد شامل ٦ نفر بود؛ ٤ پسر و ٢ دختر و همان سال بود كه ایشان موفق شد به عنوان نخستین دانشآموز دختر ایرانی مدال طلای المپیاد را كسب كند.»
نقشینه میگوید كه مهمترین تاثیر میرزاخانی همین پرچمدار بودنش به عنوان یك زن دانشمند بوده است؛ پرچمی كه از همان زمان شركت در المپیاد ریاضی برداشته شد: «او نخستین دختر ایرانی بود كه توانست مدال طلای المپیاد ریاضی بگیرد. نه فقط ایران بلكه در آن زمان حتی در تیم سایر كشورها هم تعداد دختران المپیادی ریاضی به نسبت پسرها كم بود و همین باعث میشد تا حضور او خیلی به چشم بیاید.
مریم میرزاخانی و رویا بهشتی در آن سال جزو تیم ایران بودند، آن هم در شرایطی كه خیلیها با آن پیشفرضهای ناقصی كه داشتند و تبلیغات منفیای كه میشد، گمان میكردند دخترها در ایران شرایط تحصیل ندارند و برای همین حضور آنان در مسابقات جهانی برای خیلی از حاضران تعجببرانگیز بود.» موفقیتی كه او به عنوان یك زن دانشمند با كسب جایزه فیلدز و در سطحی جهانی آن را تكرار كرد.
نقشینه میگوید نخستینباری كه متوجه موفقیتهای میرزاخانی بود همان زمانی بود كه در جلسه نهایی انتخابی المپیاد باید تصمیم میگرفتند كه میخواهند در چه رشتهای راهی المپیاد جهانی شوند: «من از اصفهان آمده بودم و در دو رشته ریاضی و كامپیوتر مدال طلا گرفته بودم و در جلسهای از ما سوال میشد كه برای المپیاد جهانی كدام یكی از این دو رشته را انتخاب میكنیم. آنجا بود كه دیدم از خانم میرزاخانی هم همین سوال را پرسیدند. او هم در هر دو رشته طلا گرفته بود و باید میان دو رشته انتخاب میكرد. قدرت علمی و توانایی او در حل مساله را هم در زمان كلاسهای آمادگی المپیاد جهانی از نزدیك دیدم و از ابتدا مشخص بود كه یكی از قویترین اعضای تیم ایران است.»
ایمان افتخاری، عضو پژوهشگاه دانشهای بنیادی است. یكی از همان نوجوانان المپیادی دهه ٧٠. اما میگوید مریم میرزاخانی را بسیار قبل از دوره المپیاد میشناخته است: «من قبل از اینكه ایشان را ببینم، از دوره راهنمایی اسمش را میشنیدم. من در مدرسه علامه حلی تحصیل میكردم و او در دبیرستان فرزانگان و از آنجایی كه هر دو مدرسه زیرنظر استعدادهای درخشان بود، بچههای هر دو مدرسه از اخبار مدرسه دیگر مطلع بودند و ما هم در همان زمان شنیده بودیم كه در دبیرستان فرزانگان كسی هست كه در حوزه ریاضیات استعدادی چشمگیر دارد. وقتی به دوره المپیاد رسیدم هم ایشان دو مدال طلای المپیاد جهانی را به نام خودش ثبت كرده بود.»
مریم میرزاخانی تنها دو سال از او بزرگتر بود و با این حال زمانی كه افتخاری در دورههای المپیاد شركت میكرد، میرزاخانی به عنوان مدرس سر كلاسهایشان حاضر میشد: «سال ٧٥ و ٧٦ كه من و همدورهایهایم در المپیاد شركت كردیم خانم میرزاخانی مدرس المپیاد بود و مسوولیت كلاسهای مختلفی را بر عهده داشت كه البته مهمترینشان كلاس نظریه اعداد بود؛ یكی از سختترین مباحث و كلاسهای آن دوره. تسلط ایشان به ریاضی و توانمندیاش در این حوزه را از همان كلاس نظریه اعداد میشد فهمید.»
افتخاری هم تصویری آمیخته از ریاضی و اعداد از مریم میرزاخانی دارد: «من بعد از المپیاد و در دوره لیسانس دانشگاه صنعتی شریف هم با ایشان همدانشگاهی بودم و بعد به دلیل مشغولیت در رشته ریاضی ارتباط حرفهای داشتیم. تا جایی كه به كار مربوط میشود باید بگویم او آدمی بود بسیار توانمند و بااستعداد و بهشدت پركار؛ كسی كه تاثیرات قابل توجهی بر ریاضیات گذاشت. موضوعات مهم و دشواری كه توسط او پرداخته شده است، موضوعاتی هستند كه حتی پرداختن به یكی از آنها هم كار هر كسی نیست اما او این موضوعات را به هم گره زده، میان آنها پل زده.»
مریم میرزاخانی از حادثه سقوط اتوبوس دانشجویان دانشگاه شریف جان سالم به در برد، سالها بعد نامش را به عنوان نخستین زن برنده جایزه فیلدز ثبت كرد و بعد از كسب افتخارات علمی فراوان تسلیم سرطان شد. بیست سال پس از آن سقوط سال ٧٦، داستان عمر مریم میرزاخانی هم به پایان رسید...