عوامل گوناگونی وجود دارند كه در تمام مراحل زندگی از بدو تولد تا بزرگسالی میتوانند به اشكال مختلف خلاقیت فرد را با مانع روبهرو كنند. این عوامل به طور مستقیم یا غیرمستقیم فرد را تحت تاثیر قرار میدهند و سبب تضعیف یا تخریب آن میشوند.
این دسته از عوامل را میتوان با عنوان موانع محیطی خلاقیت نامگذاری كرد. برخی از این موانع منشأخانوادگی دارند، یعنی در جریان تعامل كودك با والدین و محیط خانه پدید میآیند.
ما در این مطلب سعی داریم به عوامل خطرسازی كه مانع خلاقیت كودكان در خانواده میشود، بپردازیم. با آشنایی این موانع میتوان بستری فراهم آورد كه خلاقیت فرزندان عزیزمان بخصوص با فرارسیدن تابستان و اوقات فراغت بیشتر شكوفاتر شود. عواملی كه مانع خلاقیت كودكان در خانواده میشود به شرح زیر است.
تبعیض
تبعیض جنسیتی یا تبعیض میان فرزندان ازجمله عوامل آسیبزای قوه خلاقیت است. بسیاری از والدین آگاهانه یا ناآگاهانه با اعمال تبعیض میان فرزندان موجب اختلاف بین آنان و دلسردی از زندگی میشوند. تبعیض در برخورد با خطاها و اشتباهات فرزندان موجب سلب اعتماد به نفس در آنان میشود.
تاكید بسیار بر جنسیت كودك و تمایز قائل شدن زیاد میان دختر و پسر، یكی از موانع مهم رشد خلاقیت كودكان در برخی خانوادههاست. در برخی فرهنگها بسیاری از دختران و پسرانی كه از تفكر خلاق برخوردارند، به سبب ملزم شدن به رعایت پارهای مقررات و هنجارهای از پیش تعیین شده و همچنین به دلیل قرار گرفتن در نقشهای قالبی كه فرهنگ و محیط بر آنها تحمیل كرده، علایق و تمایلات خلاقانه خود را سركوب میكنند، در نتیجه بتدریج دچار تعارض میشوند و خلاقیت آنها از میان میرود.
وعده پاداش
محققان با تحقیقات وسیعی كه انجام دادهاند دریافتهاند بچههایی كه در ازای پاداش اقدام به انجام كار میكنند به قدری به خاطر انتظار پاداش، حواسپرت میشوند كه لذت آنها از فعالیت با مانع مواجه میشود. همچنین از میزان انگیزش آنها كاسته شد و این كودكان وقت كمتری برای كار اختصاص میدادند؛ بعلاوه كیفیت كارایی این كودكان در مقایسه با آنها كه منتظر دریافت پاداش نبودند، پایینتر بود.
بیهوده شمردن تخیلات كودك
تخیل كودك، اساس خلاقیت اوست و چنانچه تخیلات و رویاهای كودك با بی توجهی، تمسخر و بیهوده انگاشتن از جانب والدین روبهرو شود، در واقع سرچشمه خلاقیت او خشكانده شده است.محكوم كردن خیالپردازی كودك و وادار كردن او به واقعبینی در خانواده، نگرش و شیوهای كاملا اشتباه است و برای بذر حساس خلاقیت كودك، آفتی مهلك محسوب میشود.
تحمیل علاقه
بعضی والدین به خاطر آن كه آرزو دارند فرزندانشان در زندگی موفق شوند، آنها را در زمینههایی هدایت میكنند كه چندان مورد علاقه كودكان نیست. نتیجه این میشود كه كودكان ممكن است تمام اقدامات استاندارد شده را بخوبی انجام دهند.
ممكن است بهترین رتبه را كسب كنند، برنده جوایزی بشوند و در بهترین مدرسه پذیرفته شوند؛ اما به یقین در آن زمینه مبتكر، نوآور و خوشبخت نخواهند شد و نمیتوانند محصولی خلاقانه به وجود آورند، چون آنچه به دست میآورند از علاقه آنها سرچشمه نگرفته و از درون برای آنها لذت ایجاد نمیكند.
نشناختن علایق درونی كودك
بسیاری از كودكان بخصوص در سنین پایین، از علایق و كششهای خود نسبت به موضوعات و پدیدههای پیرامون اطلاع روشنی ندارند یا این كه نمیتوانند آن را به زبان بیاورند. این موضوع از موارد بسیار حساس به شمار میرود كه باید از همان دوران كودكی مورد توجه والدین قرار گیرد. خانوادههایی كه نسبت به این مساله بیتفاوتند و سعی نمیكنند انگیزهها و موضوعات مورد علاقه كودك خود را شناسایی و كشف كنند، ناخواسته فرصتهای زیادی را برای رشد خلاقیت كودك از وی سلب میكنند.
قوانین خشك و دست و پاگیر در منزل
بسیاری از والدین برای كودكان خود قوانین و مقررات خشك و محدودكنندهای نظیر مقدار ساعتهای درس خواندن در روز، راس ساعت معین خوابیدن، استفاده از لوازم خاص و... قرار میدهند. پدید آوردن چنین شرایطی در منزل و اصرار و پافشاری بر رعایت آنها از جانب كودكان سبب میشود كودك بتدریج به قالبی و تكراری رفتار كردن عادت كند. باید توجه داشت كه افكار و رفتارهای كلیشهای و تكراری نقطه متضاد خلاقیت است.
انتقاد مكرر از رفتارهای كودك
ارزیابی پیدرپی رفتارهای كودك و زیر ذرهبین قرار دادن و انتقاد از كارهای او در خانواده آزادی، امنیت خاطر و اعتماد به نفس كودك را مختل و ترس از اشتباه را تقویت میكند. این ترس چنانچه در كودك حالت مرضی پیدا كند، جرات ابراز هر گونه اندیشه جدید یا انجام كارهایی را كه در عین خلاق بودن، احتمال وجود اشتباه نیز در آنها وجود دارد، در كودك از میان میبرد و به این ترتیب خلاقیت كودك كه لازمهاش داشتن آزادی و امنیتخاطر در محیط خانواده و خطرپذیری و عدم ترس از اشتباه است، با مانع روبهرو میشود.
نبود حس شوخطبعی در محیط منزل
شوخطبعی از شاخصهای مهم خلاقیت به شمار میرود و وجود حس شوخی و شوخطبعی در فضای خانواده بسیار حائزاهمیت است، زیرا مستقیم به رشد خلاقیت كودك كمك میكند؛ اما در خانوادههایی كه فضای زندگی آنها خشك، رسمی و جدی است، زمینهای برای بروز حس شوخطبعی كودك به وجود نمیآید و در نتیجه در چنین محیطی بسیاری از كششهای خلاقانه كودك پنهان میماند.
تحمیل نقش بزرگسال به كودك
بسیاری از والدین علاقهمندند كودك آنها بسرعت رشد كند و كودكی خود را پشتسر بگذارد. آنها گاهی برای تسریع این مساله میكوشند نقشهایی بزرگتر از محدوده سنی كودك را به او تحمیل كنند.
تحمیل نقش كاذب بزرگسالی به كودكان، روند رشد اجتماعی آنان را مختل میكند و سبب پدید آمدن رفتارهای نابهنجار و تصنعی در آنها میشود و همین مساله باعث شده بسیاری از استعدادهای خلاق دوران كودكی از میان برود.