چکیده
مکاتب اولیه مدیریتی که در سالهای دور بنیان گذاری شدند همگی بر بسته بودن نظام خود بنا شدند از جمله مکتب کلاسیک که توسط مهندس تیلور بنیان گذاری شد بر این فرض بود که نظام اجتماعی و تشکیلات یک سیستم بسته است و در داخل این سیستم بسته افراد بصورت یک ماشین وظایف معین خود را با حداقل انحراف انجام میدهند طرز تفکر در این سیستم ها تمرکز فرماندهی و کنترل در تمامی سطوح بوده وبا پاداش های مالی سعی در ایجاد روابط رسمی و افزایش راندمان داشتنددر سال 1950 سایمون برای اولین بار نظام تشکیلاتی را از نقطه نظر یک سیستم باز، به این مفهوم که به محض بوجود آمدن برای خود حق حیات قائل هستند،مورد مطالعه قرارداد و در نتیجه سود هدف ثانویه شد با پیشرفت سایبرنتیکس ،دکتر نوربرت وینر،برتالنفی یک تئوری عمومی درباره سیستم را مطرح نمود و سازمان را یک کل در نظر گرفت و بیش از آنکه اجزا ئ سازمان را مطالعه نمایند موقعیت روابط متقابل اجزا و نقش آنها بصورت یک مجموعه در تامین هدف های سازمان مورد مطالعه قرار داد.
تعریف سیستم:
اجتماع عناصر که با وابستگی متقابل به یکدیگر یک منظومه واحد تشکیل میدهند.بین اجزا یک سیستم باز یک وابستگی متقابل وجود دارد که سبب یک تداخل و غیرقابل اجتناب میگرددبطوریکه در سیستم های باز کل چیزیست متفاوت و شاید بیشتر از اجزا تشکیل دهنده آن و ماده و انرزی با هم ارتباط دارند و برخلاف سیستم های بسته همه اجزا تمایل به طرف نظم دارند و آنتروپی منفی است با توجه به اصل دوم ترمودینامیک اجزا یک سیستم بسته به طرف بی نظمی حرکت میکنند و دارای انتروپی مثبت میباشند در واقع این سرنوشت تمامی سیستم هایی است که با محیط خود ارتباط ندارند.
بنابراین سیتم های باز با ایجاد ارتباط و تبادل ماده با محیط قادرند با جذب مقداری آنتروپی منفی به سیستم ،پدیده هایی از قبیل تمایل به نظم و رشد از خود نشان دهند که در سیستم های بسته ممکن نیست و پدیده همپایانی،اجزا از شرایط متفاوت اولیه و مسیرهای مختلف به یک حالت نهایی یکسان برسد، مختص نظامهای باز میباشد.هر سیستمی دارای محدوده و محیط قراردادی خود میباشد بعنوان مثال سیستم گردش خون،سیستم اعصاب و ....که با وابستگی متقابل منظومه واحدی به نام انسان را تشکیل میدهند و خود انسان تیز میتواند جزئی از یک سیستم بزرگتر بنام سازمان و ... باشد.
سطوح سیستم :
بولدینگ در رساله معروف خود 9 سطح را برای سیستم معرفی مینماید که تمام قوانین در سطوح بالاتر نیز حاکم است
1- سطح ساخت:سطح چارچوب یا ساخت شامل تمام قوانین مربوط یه استاتیک است
2- حرکت:قوانین دینامیک توجیه کننده خصوصیات اصلی این سطح است و شامل سیستم های متحرک میشود
3- سایبرنتیکس:سیستم هایی که توسط مکانیزم بازخورد کنترل میشوند و نتیجه تحول فکری دکتر نوربرت وینر بودعلم ارتباط و کنترل آغاز یا قدم اولی در بررسی رفتار سیستم های بالاتر است - سه سطح فوق مجموعه سیستم های بسته را تشکیل میدهند فیزیک بعنوان یک علم پایه به حدی از تکامل رسیده است که یک تئوری عمومی را برای سطوح بسته امکان پذیر میکند ولی برای سیستم های باز که از سطح 4 آغاز میشوند انسان راه طولانی در پیش دارد.
4- سطح تک یاخته:اولین سطح سیستم باز است و در آن تولید مثل و حیات وجود دارد.
5- گیاهان:در این سطح اجتماع سلولی و تقسیم کار بوجود میاید.
6- حیوانات:خصیصه این سطح خود دانی از طریق گیرنده هایی مانند چشم و گوش است.
7- انسان:خصیصه این سطح خودآگاهی است تنها موجودی است که میداند چگونه بوجود میاید و خواهد مرد.بعبارتی همه موجودات حالات غریزی دارند ولی انسان میبایست آموزش ببیند.
8- نظام اجتماعی:پیچیده ترین سطح سیستم های باز است و بر خلاف تصور واحد آن انسان نیست بلکه نقشی است که در آن به فرد محول میشود
9- سطح ناشناخته ها:سطحی است که گیرنده های اطلاعاتی بشر از درک آن عاجز است
نکته قابل توجه در سیستم همواستاس است یعنی سیستم ها در شرایط نامتعادل سعی در حفظ بقای خود دارندو حفظ تعادل پویایی برای سیستم های باز میباشد که سیستم های بسته توانایی حفظ بقا خود را هنگام مواجه با خطر از طریق حفظ متغیرهای ضروری خود را ندارند. در نگرش سیستمی سازمان هم در سطح خرد و هم در سطح کلان مطح است حال آنکه در سایر تئوری ها مانند نئوکلاسیک سازمان صرفا در سطح خرد بررسی میشد.
سایمون اعتقاد دارد که به ندرت فعالیتی یافت میشود که فقط و فقط یک قصد خاص داشته باشدبلکه فعالیت هابیشتر بمنظور جوابگویی به یک دسته از احتیاجات سیستم اتفاق میافتد.
سیستم را میتوان به قطعی و احتمالی –طبیعی و مصنوعی-فیزیکی ،حباتی و اجتماعی و از نظر رفتاری به سیستم های حافظ حالت –هدف جو،چند هدفی و آرمانی تقسیم کرد. سیستم ها با مقصود همان سازمان های یادگیرنده هستند یعنی سازمانهایی که مرتب در حال یادگیری و اقزایش توانایی های خو هستند. امروزه اصطلاح سیستم در بسیاری از رشته های علوم مانند سیستم حمل و نقل،ارتباطات،اعصاب و....کاربرد و به همین دلیل است که تئوری عمومی سیستم را مبدا انقلاب دوم صنعتی مینامند.پس نیاز داریم روابط متقابل اجزا و نقش آنها به صورت یک مجموعه را دائما بررسی نماییم.