«یونس کرامتی» دانش آموخته رشته مهندسی برق، کارشناس ارشد تاریخ و تمدن ملل اسلامی و دکترای تاریخ علم دوره اسلامی است. از سال ۱۳۷۰ عضو مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی است و بیش از ۳۰۰ مقاله پژوهشی از وی در دایره المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، فرهنگ آثار ایرانی اسلامی، ایرانیکا و دانشنامه های دیگر به چاپ رسیده است. از او تاکنون آثار بسیاری منتشر شده است مانند کارنامه ایرانیان، نخستین گام های جبر (درباره جبر و مقابله خوارزمی)، هواشناخت (بررسی سه رساله کهن فارسی درباره آثار علوی)، در قلمرو ریاضیات (بررسی مفتاح الحساب «غیاث الدین جمشیدکاشانی»)، «ابوریحان بیرونی»، نگاهی به تاریخ ریاضیات و نجوم در ایران، شیفته هندسه زندگی (مروری بر زندگی و آثار «ابوالوفاء بوزجانی»). درباره موضوع تاریخ علم و زمینه های فعالیت این رشته گفت وگویی با او انجام دادیم که در ادامه با هم می خوانیم.
پژوهشگر تاریخ علم چه کار می کند؟
همچنان که تاریخ نگاران گزارشگر رویدادهای گذشته یک سرزمین و سرگذشت یک دودمان فرمانروایی یا یک ملت هستند، پژوهشگر تاریخ علم یا تاریخ نگار علم هم گزارشگر سرگذشت علم است و در این راه به ناچار باید به خاستگاه های هر علم و سیر تحولات و پیشرفت های آن و شکست ها و پیروزی های دانشمندان توجه کند. این فعالیت ها می تواند در قالب انتشار متن ویراسته یک متن کهن علمی، پژوهش درباره زندگی و کارنامه یک دانشمند، تنظیم گاه شمار اهم تحولات یک رشته علمی و بررسی تطبیقی تناقض های راه یافته به منابع و کوشش برای تشخیص درست از نادرست و نزدیک شدن به حقیقت تا حد ممکن، نمود پیدا کند.
منظور شما از بررسی تطبیقی تناقض ها چیست؟
اجازه دهید با یک مثال منظورم را روشن تر بیان کنم. در مثلثات مسطحه و کروی قضیه ای مشهور به قضیه سینوس ها کاربرد بسیار دارد. در اواخر سده چهارقمری/۱۰ میلادی چند ریاضیدان ایرانی، از جمله «ابونصر عراق» (استاد ابوریحان بیرونی)، «ابوالوفای بوزجانی»، «کوشیار گیلانی» و «خجندی» مدعی کشف این رابطه بودند. «ابوریحان بیرونی» در مقدمه کتاب مقالید علم الهیئه (یعنی کلیدهای دانش کیهان شناسی) به تفصیل درباره نقش هر یک از این چهار ریاضیدان بحث کرده و پس از بررسی آنها، در نهایت روشن کرده که استادش «ابونصر عراق» نخستین کسی بوده که این رابطه را در آثارش به کار برده است. به نمونه های مشهور دیگری نیز می توان اشاره کرد مانند کشف حساب دیفرانسیل و انتگرال توسط «نیوتن» یا «لایب نیتس» (یا هر دو به صورت مستقل؟! )
برخی از این تناقض ها را در نوشته ها و آثار امروزی نیز می بینیم، مانند نسبت دادن کشف گردش زمین به دور خورشید به اخترشناسان ایرانی یا غربی. این تناقض ها از کجا سرچشمه می گیرد؟
بسیاری از مطالبی که امروزه درباره کشفیات شگفت انگیز دانشمندان قدیم می خوانیم، ناشی از استنباط نادرست افراد غیرمتخصص از متون کهن است. به طور مثال درباره موضوع گردش زمین به دور خورشید، امروزه در متون غیرتخصصی تاریخ علم می خوانیم که «ابوسعید سجزی» آن را کشف کرده و «ابوریحان» نیز از او پیروی کرده است. سال ها پیش در گزارشی که در نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر شد، به تفصیل درباره این برداشت نادرست بحث کرده ام. در واقع موضوع این است که «ابوریحان بیرونی» در کتابی درباره ساخت اسطرلاب، از اسطرلابی که «ابوسعید سجزی» ساخته، سخن می گوید که به نظر او بر پایه نظر کسانی ساخته شده که «حرکت شرقی روزانه» را به زمین نسبت می دهند و نه آسمان. کافی است کسی مقدماتی درباره نجوم کهن خوانده باشد تا بداند که مقصود از «حرکت شرقی روزانه» همان حرکت ظاهری خورشید و ستارگان طی شبانه روز است که امروزه می دانیم علت آن گردش زمین به دور خود است و نه به دور خورشید.
با این مثال به نظر می رسد تاریخ علم هم مثل خیلی از حوزه های دیگر، یک حوزه تخصصی است؟
اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم، باید گفت تاریخ علم مجموعه ای از چند تخصص میان رشته ای است. حتی حوزه هایی مانند تاریخ ریاضیات و تاریخ نجوم با آنکه بسیار به هم نزدیک هستند، در سطوح عالی به متخصصان جداگانه نیاز دارند.
پیشینه کار تخصصی در حوزه تاریخ علم به چه زمانی بازمی گردد؟
پژوهش در تاریخ علم، سابقه دیرینه ای دارد. «ائودموس رودسی» یکی از نخستین کسانی است که کتابی در تاریخ هندسه نوشت. در ایران نیز «ابوریحان بیرونی» از پیشگامان برجسته تاریخ علم است که اتفاقا روش کار او به روش کار پژوهشگران امروزی شباهت بسیاری دارد. در سده های اخیر، پژوهش در تاریخ علم نخست به صورت شاخه ای از شرق شناسی مطرح شد. انتشار متن عربی برخی آثار علمی مانند «قانون» ابن سینا و «تحریر اصول اقلیدس» نصیرالدین طوسی در اواخر سده ۱۶ و آثار دیگر در سده ۱۷میلادی از جمله این پژوهش ها بود. در سده ۱۸میلادی شمار پژوهشگرانی که روی تاریخ علم تمرکز بیشتری داشتند، افزایش یافت. سده ۱۹ و نیمه نخست سده ۲۰ میلادی را باید عصر زرین پژوهش اروپاییان در تاریخ علم دوره اسلامی به شمار آورد. از جمله این پژوهشگران می توان به «فرانتس ووپکه» آلمانی و «هاینریش زوتر» سوییسی (تاریخ ریاضیات)، «لویسین لُکلِّر» فرانسوی (تاریخ پزشکی)، «کارل شوی» آلمانی (تاریخ نجوم) و «آیلهارد ویدمان» آلمانی (تاریخ تکنولوژی) اشاره کرد. در این میان نباید «جورج سارتن» بلژیکی الاصل آمریکایی که می توان او را بنیانگذار رشته تاریخ علم به شمار آورد و «سیریل لوید الگود» را که متخصص تاریخ پزشکی ایران بود، از قلم انداخت.
در ایران پژوهش تاریخ علم از چه زمانی آغاز شد؟
پژوهش در تاریخ علم ایران، تا مدت ها بیشتر در قالب انتشار متون کهن علمی، آن هم به همت ادیبان علاقه مند به این متون، مانند شادروان جلال همایی بود. شاید یکی از کهن ترین پژوهش های اصیل تاریخ علمی ایران در سده حاضر، کتاب گاه شماری در ایران قدیم اثر «تقی زاده» باشد. شادروان «غلامحسین مصاحب» نیز در سال ۱۳۱۷ کتاب جبر و مقابله خیام را با مقدمه ای مفصل درباره تاریخ ریاضیات منتشر کرد که ویرایش دوم آن در ۱۳۳۹ش با اصلاحات و افزوده های بسیار منتشر شد. اما بی گمان پرکارترین پژوهشگر ایرانی تاریخ علم، شادروان «ابوالقاسم قربانی» (۱۳۸۰ ۱۲۹۰ش) بوده است که آثار مهمی چون زندگینامه ریاضیدانان دوره اسلامی، کاشانی نامه (زندگی و کارنامه علمی «غیاث الدین جمشید کاشانی»)، بیرونی نامه (زندگی و کارنامه علمی «ابوریحان بیرونی») و جز آن نوشت.
وضعیت کنونی پژوهش های تاریخ علم در ایران چگونه است؟
خوشبختانه تاسیس پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران در اواخر دهه ۷۰ شمسی و جذب دانشجو در این پژوهشکده از سال ۱۳۸۴، تاریخ علم را به عنوان یک رشته دانشگاهی در ایران مطرح کرده است. این پژوهشکده در این مدت، سالانه معمولا در دو گرایش مختلف تاریخ علم، بیش از ۱۰ دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد پذیرفته است. از سال ۱۳۸۶ نیز دوره دکترای تاریخ علم دوره اسلامی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تاسیس شده است. امید می رود با جذب فارغ التحصیلان این رشته ها در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی، پژوهش های اصیل تاریخ علم در ایران رونق گیرد.