تاریخ مصاحبه: آبان مان 1386
مراسم بزرگداشت هفته جهانی فضا از فردا با شعار «پنجاه سال در فضا» آغاز میشود. محور برنامههای امسال هفته فضا با توجه به تقارن آن با پنجاهمین سالگرد پرتاب نخستین ماهواره فضایی به عنوان دستساخته بشر به ماورای جو بیش از هر سال به مرور فعالیتها و دستاوردهای حاصل شده در این حوزه و بزرگداشت تلاشهایی كه طی نیم قرن اخیر و سالها پیش از آن به تحقق یكی از بزرگترین آرزوهای بشر كه سفر به ماورای زمین بوده، معطوف است.
سرویس خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) نیز به همین بهانه در گفتوگویی اختصاصی با دكتر ابوالقاسم غفاری از اساتید پیشكسوت آنالیز ریاضی ایران و نخستین دانشمند ایرانی فعال در آژانس فضایی آمریكا (ناسا) كه به عنوان تنها دانشمند خارجی (غیرآمریكایی) ماموریت آپولو - نخستین سفر انسان به ماه - و همچنین مشاركت در طرحهای فضایی دیگر حتی از سالها قبل از راهاندازی رسمی ناسا یكی از فعالترین و قدیمیترین چهرههای علمی ایران در عرصه فضا به شمار میرود، مروری دارد بر فعالیتها و تلاشهای علمی این دانشمند پیشكسوت.
دكتر غفاری كه سالهاست در آمریكا اقامت دارد در این گفتوگوی تلفنی، در صد و یك سالگی با چنان شور و شوق جوانانه و چنان دقیق و جزء به جزء از خاطرات شنیدنی سالهای دور فعالیتهای علمی و تحقیقاتیاش سخن میگوید كه فراموش میكنی هشتاد سال از روزگاری كه جزو نخستین گروه دانشجویان ایرانی اعزامی به خارج به فرانسه رفته و هفتاد سال از زمانی كه در كوران جنگ دوم جهانی راهی پیشرفتهترین مراكز علمی انگلستان شده یا نزدیك به شصت سال از روزگاری كه همزمان با حضور انشتین در انستیتو مطالعات پیشرفته پرینستون در پیشرفتهترین مرزهای دانش روز به تحقیق میپرداخته، گذشته است.
استاد غفاری از تبار نخستین دانشآموختگان جوان و مستعد ایرانی است كه دهها سال پیش و در آغاز دوران شكوفایی و رشد علوم جدید در دهههای آغازین و میانی قرن بیستم به مراكز علمی و پژوهشی پیشتاز دنیا راه یافته و با عملكرد تحسینبرانگیز خود راه را برای ورود خیل گستردهای از محققان و دانشمندان ایرانی در این قبیل مراكز و ایفای نقش ستودنی آنها در مرزهای دانش بشری در دهههای بعد هموار كردند.
دكتر غفاری در گفتوگو با خبرنگار علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) اظهار داشت: من در سال 1286 در تهران، حوالی میدان بهارستان به دنیا آمدم. پدرم میرزا حسین خان غفاری، دبیر ارشد اداره پرسنل وزارت عدلیه بود. در محله ما یك روحانی بود كه درس میداد بعدا به تدریج مدرسه شروع شد و به دارالفنون رفتم. بعد از ورود به دارالفنون با چند نفر دیگر سال پنجم متوسطه را تابستان خواندیم و به اصطلاح «دو كلاس یكی» كردیم.
هشترودی، دوست و همكاری كه به چشم استاد به او نگاه میكردم
وی خاطرنشان كرد: آن موقع ریاضی را نزد مرحوم محسن هشترودی كه از دیپلمههای سابق دارالفنون بود، خواندیم. من از همان سالها با شادروان هشترودی آشنا شدم و سالها بعد همچنان افتخار دوستی و همكاری با او را داشتم. هشترودی انسانی بسیار شریف و دانشمند بود و بعدها هم اگرچه همكار من بود ولی همیشه به چشم استاد به او نگاه میكردم.
وی خاطرنشان كرد: ما در شهریور 1307 (1929) جزو اولین گروه دانشجویان به فرانسه اعزام شدیم در آن سالها دكتر هشترودی برای تدریس ریاضی در تهران ماند و بعدا به ما ملحق شد. ما پس از ورود به فرانسه ابتدا زبانمان را در لیسه كامل كردیم. بعد ما را به دانشگاه نانسی فرستادند كه در آنجا لیسانس ریاضی گرفتم و بعد تحصیلات خود را تا كسب دكتری ریاضیات در دانشگاه پاریس در سوربون ادامه دادم. پس از آن در سال 1936 در رصدخانه پاریس به عنوان كارآموز مشغول به كار شدم.
تحقیق در محاسبه نیروی مورد نیاز پرتاب موشك به ماه سه دهه قبل از پرتاب آپولو
استاد غفاری تصریح كرد: كار من در حوزه مكانیك سماوی بود كه اساس آن محاسبه این مطلب بود كه چه مقدار نیرو برای پرتاب كردن یك راكت به مدار اطراف كره ماه بدون خطا كردن مورد نیاز است.
وی خاطرنشان كرد: در اسفند 1315 (آوریل 1937) در پی فراخوان وزیر فرهنگ وقت (مرحوم علی اصغر حكمت) كه فارغالتحصیلان را به تهران فراخوانده بود به ایران برگشتم و در هشتم فروردین 1316 (1937) به عنوان دانشیار در دانشسرای عالی استخدام شدم.
دكتر غفاری تصریح كرد: دانشسرای عالی كه بعدها به دانشگاه تهران تبدیل شد در سال 1313 تاسیس شده بود و شامل دانشكدههای علوم و ادبیات بود. من در آنجا آنالیز عالی تدریس میكردم كه البته قبل از من شادروان دكتر آل بویه، شادروان دكتر علی افضلیپور و شادروان پرفسور تقی فاطمی در رشته ریاضی شروع به كار بودهاند. من از سال 1938 تا 1941 به خدمت سربازی اعزام شدم و در اداره جغرافیایی ستاد ارتش ماموریت سطحبندی اراضی شمال تهران برای آمادهسازی جهت استفاده ارتش را عهدهدار شدم.
دعوت به بزرگترین مراكز علمی دنیا به دلیل سابقه تحقیق در تئوری «حركت براونی» انشتین
دكتر غفاری كه در حدود سال 1944 به دعوت دانشگاه لندن، سال 1950 به دعوت دانشگاه هاروارد و از سال 1951 به دعوت انستیتو مطالعات پیشرفته (پرینستون) جهت تدریس و كارهای تحقیقاتی در خارج كشور فعالیت داشته است، درباره علت دعوت از وی از سوی این دانشگاههای بزرگ گفت: علت دعوت از من موضوع تز دكتریام در دانشگاه سوربون بود كه راجع به جنبه ریاضی كارهای اولیه انشتین بود. انشتین در سال 1905، پنج مقاله منتشر كرد كه دو مقاله درباره «حركت براونی» بود.
بعد یك استاد روسی (پرفسور آندری كرنوكرف) و یك محقق انگلیسی، تئوری انیشتن را به صورت یك معادله ریاضی درآورد كه حل آن معادله (معادله كلمن – كرنوكرف) بر عهده من بود.
دعوت به هاروارد به عنوان یكی از نخستین محققان بورسیه ایرانی
وی در گفتوگو با ایسنا خاطرنشان كرد: در آن سالها در بحبوحه جنگ جهانی دوم انگلیسیها خیلی از كسانی كه در فیزیك و ریاضی كار كرده بودند را به دانشگاه لندن دعوت كرده بودند و شب و روز تحقیقات میكردند. یادم هست زمانی كه با كشتی به انگلستان میرفتیم، كشتی از ترس زیردریاییهای آلمانی فقط روزها حركت میكرد. به هر حال من تا سال 1948در انگلستان بودم و مجددا به ایران برگشتم تا این كه دو سال بعد به دعوت دانشگاه هاروارد به عنوان محقق فولبرایت (بورسیه) به آمریكا رفتم. من در آن دانشگاه به عنوان استادیار پژوهشی در زمینه معادلات دیفرانسیل و در ادامه در حوزه دینامیك گازی كار میكردم.
دكتر غفاری تصریح كرد: دكتر هشترودی هم مثل من یكی از اولین محققان فولبرایت ایرانی بود كه همزمان با من در دانشگاه هاروارد بود و در زمینه ریاضیات كار میكرد. سال بعد با حمایت دانشگاه هاروارد، موسسه تحقیقات پیشرفته (Institute for Advanced Study) از من و شادروان هشترودی به عنوان محقق فولبرایت دعوت كرد.
وی در پاسخ به این سوال ایسنا كه آیا در آن زمان محدودیتی برای خروج استادان ایرانی و فعالیت آنها در دانشگاههای خارج وجود نداشت، گفت: رفتن به خارج چندان هم راحت نبود. شادروان دكتر سیاسی كه در آن زمان رییس دانشگاه تهران بود، خیلی مایل بود كه استادان هر یك در رشته خود كاری كنند كه دانشگاه كه در آن وقت جوان بود ارتقاء پیدا كند. در این رابطه قانونی داشتیم كه این قبیل سفرها را باید ابتدا شورای دانشكده علوم و بعد شورای عالی دانشگاه تایید كند و در واقع من خیلی مدیون همكارانم هستم.
دكتر غفاری تصریح كرد: زمانی كه من در پرینستون بودم، رییس انستیتو، پرفسور رابرت اوپنهایمر بود كه مدیریت ساخت بمب اتمی را برعهده داشت. طبق معمول كه هر كسی به آن دانشگاه میآمد ابتدا با او مصاحبه میكردند. اوپنهایمر تا فهمید ایرانی هستم گفت، من شاگردی ایرانی داشتم به نام دكتر كمال (استاد كمالالدین جناب) و سراغ وی را گرفت. دكتر جناب با ما در دانشگاه نانسی بود و بعد از اخذ لیسانس به كالیفرنیا (كلتك) رفته بود و در آنجا مدتی شاگرد اوپنهایمر بود.
حضور و ارتباط علمی با انشتین در آخرین سالهای حضورش در موسسه تحقیقات پیشرفته پرینستون
وی گفت: حضور من در Institute for Advanced Study، همزمان بود با آخرین سالهای فعالیت انشتین در انستیتو. رییس بخش ریاضی دانشگاه پرینستون كه انگلیسی بود من را به انشتین معرفی كرد و در مدتی كه در پرینستون بودم در زمینه نظریات انشتین درباره نزدیكی قوای الكترومگنتیك و قوای گرانشی كار میكردم.
دكتر غفاری در ادامه با اشاره به ارتباط كاریاش با انشتین گفت: من در سال 1951-52 (سپتامبر 1951 تا سپتامبر 1952) در پرینستون افتخار آشنایی با انشتین را پیدا کردم. البته از سال 1936 مکاتباتی با او داشتم، چون تز دكتری من در پاریس به Brownian Motion مربوط بود كه در سال 1905 انشتین مطلبی را در مورد آن نوشته بود. یادم هست اولین جلسه من با انشتین در پرینستون در صبح اولین سه شنبه سپتامبر 1951 بود. وی روزها در حدود ساعت 10 به سر کار می آمد و در حدود ساعت 1بعد از ظهر هم میرفت. ملاقات من با ایشان معمولا روزهای سه شنبه بعد از ساعت 10 بود و گفتوگوهای ما تنها مربوط می شد به Unified Field Theory. البته کار آینشتاین بیشتر نسبیت عمومی بود نه در فیزیک کوانتوم، اما خوب به هر حال به همدیگر مربوط می شوند.
دكتر غفاری در پاسخ به این سوال كه دیدگاه این دو فیزیكدان درباره بمب اتمی و همچنین ساخت بمب هیدروژنی كه در همان سالهای نخست دهه 50 میلادی مطرح بود گفت: رابرت اوپنهایمر و انشتین از ساخت بمب هیدروژنی که در آن زمان آمریکا در تلاش تولید آن بود بسیار ناراحت بودند. اپنهایمر به دلیل این مخالفها متاسفانه برکنار شد و انشتین هم که اساسا برکنار بود. هر دوی آنها از انفجار بمب اتمی در هیروشیما هم به شدت ناراحت بودند و نگران بودند که اگر بمب هیدروژنی ساخته شود، اساسش به مراتب بدتر از بمب اتمی است. البته با من در این مورد صحبتی نمی کردند، اما با هم که صحبت می کردند، معلوم بود بسیار ناراحتند.
رابرت اوپنهایمر و آلبرت انشتین
وی خاطرنشان كرد: من تا آخر 1952 در دانشگاه پرینستون بودم و باز به تهران برگشتم و تدریس را ادامه دادم. در مدتی كه من در ایران نبودم شادروان دكتر احمد بهفروز و شادروان دكتر عباس ریاضی كرمانی درسهای من را ارائه میدادند.
برگزاری مراسم یادبود انشتین در دانشگاه تهران
دكتر غفاری در ادامه به خاطرهای از درگذشت انشتین و برگزاری مراسم یادبود وی در دانشگاه تهران اشاره كرد و گفت: زمانی كه در آمریكا بودم دوستی داشتم به نام ابراهام پایس (Abraham Pais) که سالها با انشتین كار میكرد و بعدها استاد فیزیک دانشگاه راکفلر در نیویورک شد. او كه لهستانی بود بسیار شبیه یكی از دوستان نزدیك من در دانشسرای عالی بود. وقتی كه به تهران میآمدم با او قرار گذاشتم که اگر موضوعی مورد علاقه من مطرح شود، با من در تهران تماس بگیرد. یك روز (در آوریل 1955) به من تلفن زد كه انشتین در بیمارستان فوت كرده است. همان روز این پیغام را به دكتر اقبال رییس وقت دانشگاه تهران نشان دادم و گفتم اگر لازم است شرحی بنویسم و گفت بنویس. دو روز بعد در دانشکده علوم دانشگاه تهران جلسهای برای یادبود انشتین ترتیب دادند كه البته به من نگفته بودند و از طریق یكی از دوستانم كه من را به مراسم برد مطلع شدم. ابتدا دكتر اقبال مقداری بر اساس شرحی كه نوشته بودم درباره انیشتین صحبت كرد و بعد هم دكتر حسابی و دكتر هشترودی مقداری صحبت كردیم.
همكاری با آژانس فضایی آمریكا از بدو تشكیل در ابتدای دهه 1960
دكتر غفاری خاطرنشان كرد: بعد از آن مسائلی در دانشكده علوم برای من پیش آمد كه در سپتامبر 1956 به واشنگتن آمدم و در اداره ملی استانداردهای آمریكا مشغول به كار شدم. شوروی در سال 1957 ماهواره اسپوتنیك را به فضا فرستاد و آمریكایی هم با این كه كارهایی درباره فضا میكردند ولی تا آن زمان موفق به پرتاب ماهواره به فضا نشده بودند این بود كه بعد از ریاست جمهوری كندی در 1960 تصمیم گرفتند كه آژانس فضایی آمریكا (ناسا) را تشكیل دهند و من در همان زمان كه در آن اداره كار میكردم، مدت دو سال هفتهیی دو روز به عنوان مشاور در اداره مقدماتی ناسا در مركز فضایی گودارد كار میكردم و از 1964 رسما به ناسا منتقل شدم.
مشاركت در محاسبات پرتاب فضاپیمای آپولو به ماه
نخستین ایرانی شاغل در آژانس فضایی آمریكا تصریح كرد: بعد از تشكیل ناسا قرار شد همان دهه به ماه بروند. من در بدو ورود به ناسا در قسمت مربوط به برنامه فضایی سرنشیندار(ماموریت آپولو) كار میكردم و عضو گروهی بودم كه محاسبات پرتاب فضاپیمای آپولو به ماه را انجام میدادند. من تنها عضو خارجی گروه بودم البته چند آلمانی هم در این پروژه كار میكردند كه تبعیت آمریكایی داشتند.
وی در گفتوگو با ایسنا خاطرنشان كرد: ما باید جاذبه زمین و ماه را محاسبه و مشخص میكردیم كه چه مقدار و چگونه اصلاحات میان دورهای قدرتمند برای استقرار یك راكت در مدار اطراف ماه مورد نیاز است.
یك اشتباه كافی بود تا راكت با ماه تصادم كند و یا از مدار خارج شده و به اعماق فضا بیافتد. ما همچنین باید بازگشت دوباره فضاپیمای سرنشیندار را هم محاسبه میكردیم.
خاطره تلخ انفجار آپولو 1
دكتر غفاری كه پس از ماموریت آپولو در ماموریتهای دیگر ناسا از جمله پرتاب ماهوارهها و ماموریت ژوپیتر نیز فعالیت داشته است در ادامه در بیان خاطرهای از دوران هیجان انگیز ماموریتهای آپولو و نخستین تلاشهای ناسا برای اعزام فضانورد اظهار داشت: از آن دوران خاطرات زیادی دارم كه هنوز هم وقتی یاد آنها میافتم تنم میلرزد. وقتی میخواستند آپولو 1 را پرتاب كنند در مركز ناسا از تلویزیون بزرگی كه قرار داشت پرتاب آن را تماشا میكردیم. این فضاپیما همین كه فضانوردان خواستند سوار آن شوند آتش گرفت و فضانوردان آن جان دادند.
هر كس این صحنهها را ببیند ناراحت میشود. مرگ دلخراش فضانوردان كه افراد سالم و ورزشكاری بودند و تمرینات بسیار سختی را پشت سر گذاشته بودند حقیقتا ناراحتكننده بود. سرانجام در جولای 1969 بود كه آپولو 11 توانست با موفقیت به ماه برود و برگردد و بعد آن آپولو 13 هم در راه دچار مشكل شد ولی توانستند با زرنگی آنها را به سلامت برگردانند كه كار بسیار مشكلی بود.
دریافت مدال افتخار ماموریت سفر به ماه از رییسجمهور وقت آمریكا
وی خاطرنشان كرد: بعد از موفقیت ماموریت آپولو 11 جشن گرفتند و ما را به كاخ سفید دعوت كردند و به دلیل خدمت در این ماموریت فضایی تاریخی از رییسجمهور وقت آمریكا مدال گرفتیم. یادم هست مراسم باشكوهی بود كه تعداد خبرنگاران حاضر در آن بسیار بیش از دانشمندان و محققان بود.
برنده نشان افتخار ماموریت آپولو در پاسخ به این سوال كه آیا در ان زمان ایرانیان دیگری هم در ناسا كار میكردند، یا نه با اشاره به این كه آن سازمان در ابتدا دارای 10 مركز مختلف بوده است، اظهار داشت: تا جایی كه یادم میآید در آن سالها من تنها ایرانی در مركز گودارد بودم. ایرانی دیگری كه به ناسا آمد، دكتر كاظم امیدوار بود كه در قسمت فیزیك اتمسفریك كار میكرد.
همكاری در طرحهای فضایی پس از بازنشستگی از ناسا
دكتر غفاری در ادامه درباره علت جدا شدن از ناسا به ایسنا گفت: من در آوریل 1971 به دلیل گرفتاری شخصی كه در تهران برایم پیش آمد در 62 سالگی تقاضای بازنشستگی كردم و به ایران برگشتم با این كه میتوانستم تا 65 سالگی در ناسا كار كنم. با این حال یك سال بعد دوباره به آمریكا برگشتم. در آنجا پروژهای بود مرتبط با طرح جنگ ستارگان كه در آن همكاری داشتم و بعد از آن دیگر در جایی مشغول نبودم و طول این سالها عضو چند انجمن و ویراستار چند مجله علمی بودم.
استاد غفاری که در 100 سالگی هم از تلاش علمی دست نكشیده است، با ابراز تاسف از این كه نمی تواند در هیچ مرکز علمی كار كند، تاکید کرد که هنوز هم تحقیقات و مطالعاتی را به صورت مستقل در منزلش انجام می دهد.
توضیح تکمیلی:
استاد ابوالقاسم غفاری، در تاریخ 14 آبانماه 1392 در سن 106 سالگی در آمریکا درگذشت. روحش قرین رحمت الهی باد.