بحثها، جدلها و موضعگیریهای روزهای اخیر درباره بحث آموزش زبانهای ایرانی، بهانه این جستار خُرد است:
1- نخست اینکه زبان فارسی در درازنای تاریخ کهن سرزمین ایران، هیچگاه به زور و اجبار، زبان ارتباط و تعامل ساکنان این سرزمین نشده است. از نظر دور نمیدارم که در دوره رضاشاه پهلوی محدودیتها و تضییقاتی درباره اقوام ایرانی اعمال شد که نگاه به تاریخ بلند ایران آن را بسیار خُرد درنظر میآورد.
2- در طول تاریخ میانه و معاصر ایران، خاندانهای بسیاری در سدههای متمادی با زبانهای مادری غیرپارسی حکمروایی کردهاند؛ غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان ترک و ترکزبان بودند؛ مغولان و ایلخانیان هم؛ قاجارها نیز ترکزبان بودند، اما زبان اداری و دیوانی همگی آنان یا از همان آغاز فارسی بود یا فارسی شد.
3- آنانی که بهواقع دلنگران ایران و ایرانی هستند با «آموزش زبانهای ایرانی» مانند کردی، ترکی آذربایجانی، بلوچی و... نهتنها نباید مخالفتی داشته باشند که دست برقضا باید برای شکوفایی آنها همت گمارند؛ چرا که فرهنگ اقوام ایرانی و بهطریق اولی زبان آنان از سرمایههای بیبدیل باروی بلند فرهنگ این کهندیار بهشمار میآیند و به برکت وجود اینهاست که ایران، خرمسرایی بوده است با تنوعات فرهنگی. فرهیختگانی چون زندهیادان ابراهیم یونسی، محمد قاضی، شهریار و... همه از اقوام ایرانی با زبانهای مادری غیرفارسی بودند؛ میرجلالالدین کزازی کُرد بهتنهایی پاسدار زبان فارسی در روزگار کنونی ماست.
4- اما بحثی که شاید بسیاری را نگران کرده است، موضوع «آموزش «به» زبان مادری» است؛ تصور کنید چند نسل از ایرانیان با زبانهای مادری گونهگون آموزش ببینند و مدارج علمی را طی کنند. رفتهرفته این افراد از سرمایههای معنوی و فرهنگی که هماینک به دلیل آشنایی با زبان فارسی در دسترس آنان است، محروم میشوند. تعامل و تعاطی خود را با دیگر هممیهنانشان از دست میدهند و رفتهرفته خود را با آنان بیگانه میپندارند.
5- آیا اگر آموزش یکایک زبانهای اقوام ایرانی تا بالاترین مقاطع امکانپذیر باشد، نیازی به آموزش «به» زبان مادری، باز احساس میشود؟! اگر انگیزه برخی دوستان، مانایی و زایایی زبانهای اقوام ایرانی است که باید هم باشد، امکان آموزش دانشگاهی این زبانها در کنار راهاندازی فرهنگستان زبانهای ایران و دارابودن رسانههایی به این زبانها کفایت امر نمیکند؟
6- افزون بر اینها، تکلیف گویشهای شناختهشدهای مانند لری، مازنی، گیلکی، کاشی، سمنانی، خراسانی و کرمانی در این بهاصطلاح فرآیند آموزش «به» زبان مادری چه میشود؟ وانگهی، بهعنوان نمونه، گویشهای مختلف مثلا زبان کردی را چاره چیست؟
7- باور نیرومندی دارم که زبان فارسی، زبانی متعلق به همه ایرانیان است؛ همه ایرانیان در بالندگی این زبان نقش داشتهاند؛ حال، زبان مادریشان باشد یا نباشد. نه مِلک ِطلق فرهنگستان است و نه تیول عدهای که تنها بهرهای که از این زبان بردهاند، انجام امور معمول زندگی و بعضا اندک محاورهای است. این زبان متعلق به دانشجوی تبریزی و مهابادی است که با این زبان، دانشجوی ممتاز بهترین دانشگاههای ایران میشود و همه ایرانیان باید به این فرزندان خود ببالند.