نام: کارل تئودور ویلهلم وایرشتراس (Karl Theodor Wilhelm Weierstrass)
تولد: 31 اکتبر 1815 - امپراطوری پروس
درگذشت: 19 فوریه 1897 - برلین، امپراطوری پروس
ملیت: آلمانی
شهرت: ریاضیات
عموما چنین تصور می شود که یک ریاضیدان بالقوه درجه اول، برای توفیق در زمینه کاریش، باید مطالعات ریاضی جدی را در سنین پائین آغاز کند و نباید که افراط در تعلیمات ابتدایی باعث بطالت او شود. کارل تئودور ویلهلم وایراشتراس که در اوستفلده در سال 1815 به دنیا آمد، استثنای عمده ای بر این دو قانون کلی است. وایراشتراس که جوانی اش را در راه خطا به تحصیل حقوق و بازرگانی صرف کرده بود دیر وارد ریاضیات شد و تنها در سن چهل سالگی بود که با به دست آوردن یک مقام معلمی در دانشگاه برلین سرانجام خود را از دبیری رهانید و هشت سال گذشت تا آنکه در سال 1864 در این دانشگاه به درجه استادی کامل نایل شد و سرانجام قادر شد که همه وقت خود را صرف ریاضیات پیشرفته نماید. وایراشتراس هرگز از بابت سالهایی که صرف تدریس مقدماتی کرده بود تاسف نمی خورد و بعدا توانایی های قابل توجهش در فنون آموزش را به کار دانشگاهی اش تسری داد و شاید بزرگترین معلم ریاضیات پیشرفته ای شد که تا کنون جهان به خود دیده است.
وایراشتراس تعدادی مقاله درباره انتگرال های فوق بیضوی، توابع آبلی، و معادلات دیفرانسیل جبری نوشت ولی وسیع ترین سهم معلوم او در ریاضیات ایجاد نظریه توابع مختلط توسط سری های توانی است. این کار به معنایی توسیعی از صفحه مختلط بود که پیشتر لاگرانژ در جهت آن کوشیده بود ولی وایراشتراس آن را به دقت کامل به پایان رسانید.
وایراشتراس علاقه خاصی به توابع تام و توابعی که توسط حاصلضربهای نامتناهی تعریف می شوند نشان داد. او همگرایی یکنواخت را کشف و به اصطلاح حسابیدن آنالیز یا کار تحویل اصول آنالیز به مفاهیم اعداد حقیقی را آغاز کرد.
تعداد زیادی از یافته های ریاضی او نه از طریق چاپ توسط او بلکه از طریق یادداشت هایی که از دروس او برداشته می شدند، جزو متعلقات ریاضی دنیای ریاضی درآمدند.
وی در اجازه دادن به دانشجویانش و دیگران برای آنکه پیرامون بسیاری از گوهرهای ریاضی اش تحقیق کنند و افتخار آن را از آن خود کنند، بسیار دست و دل باز بود. به عنوان مثال تا حدی در اشاره به این نکته در دروسش به سال 1861 بود که برای اولین بار مثال خود از یک تابع پیوسته مشتق ناپذیر را به بحث گذاشت که سرانجام در سال 1874 توسط پل دوبوا-ریمون (1889-1831) منتشر گردید.
در جبر وایراشتراس شاید اولین کسی بود که تعریف به اصطلاح اصل موضوعی دترمینان را ارئه داد. وی دترمینان یک ماتریس مربعی مانند A را به عنوان یک چند جمله ای بر حسب عناصر A تعریف کرد که نسبت به عناصر هر سطر A همگن و خطی است. و صرفا وقتی تغییر علامت می دهد که دو سطر A جابه جا شوند و وقتی A ماتریس واحد متناظر باشد مقدار آن به 1 بدل می شود.
وی همچنین در صورت های دو خطی و مربعی سهم داشت و همراه با ج. ج. سیلوستر (1897-1814) و ه. ج. س. اسمیت (1883-1826) نظریه مقدماتی مقسوم علیه های ماتریس های λ را به وجود آورند.
وایرشتراس معلم پر نفوذی بود و دروسی که او با دقت زیاد آماده می کرد نمونه کاملی برای بسیاری از ریاضیدانان آینده بود. "دقت وایرشتراسی" با استدلال فوق العاده دقیق متراف گردید. وایراشتراس "وجدان تمام عیار ریاضی" بود وی در سال 1897 درست 100 سال پس از نخستین چاپ کوششی برای تدقیق حسابان توسط لاگرانژ در سال 1797، در برلین از دنیا رفت.