محمدحسین نجاتی:وزارت بهداشت بهدنبال اعمال محدودیتی برای پایاندادن به پیشیگرفتن 20ساله زنان از مردان در رشتههای پزشکی است. روز گذشته معاون آموزشی وزیر بهداشت، درمان و آموزشپزشکی، با اشاره به طرح محدودیت این وزارتخانه در قالب طرحی که از آن تحت عنوان «تعادلسازی نسبت جنسیتی در دانشگاههای علومپزشکی» نام برد، اعلام کرد: «در حال حاضر با توجه به تغییرات در نیازهای نظام سلامت و افزایش تعداد دانشجویان دختر در دانشگاههای علومپزشکی بهدلیل کمبود دانشآموخته پسر در اعزام نیروی پزشکی به مناطق دوردست مشکلاتی ایجاد شده است.» امیرمحسن ضیایی، با بیان اینکه نیروی پزشک عمومی، متخصص و پرستار مرد در کشور به تعداد مورد نیاز موجود نیست، تصریح کرد: «با توجه به این مشکل، ممکن است این عدم تناسب در ارایه خدمت باعث شود پوشش درمانی مناسبی وجود نداشته باشد بنابراین لازم است وزارت بهداشت با ایجاد تغییراتی در پذیرش نیروی انسانی در دانشگاههای علومپزشکی نظام ارایه خدمات را تنظیم کند.» به گفته ضیایی، متعادلسازی در رشتهها از طریق ایجاد تغییر در ظرفیت پذیرش جنسیتی صورت میگیرد تا امکان قبولی نیروی انسانی مورد نیاز در هر رشته مشخص افزایش پیدا کند.
زنان در علومپزشکی از چه زمانی از مردان پیشی گرفتند؟
عزم وزارت بهداشت در حالی برای اجرای این طرح و اعمال محدودیت برای دختران جزم است که 20سال است تعداد زنان نسبت به مردان در قبولی رشتههای پزشکی بیشتر شده است. بهطوریکه آمارهای رسمی مرکز آمار ایران نشان میدهد، در سال 1370 از مجموع 65هزار دانشجوی پزشکی، 37هزار دانشجو مرد و 27هزار دانشجو زن بود. اما پس از آن در سال 1376 دختران توانستند کرسیهای دانشگاهی در رشتههای پزشکی را بهنفع خود تغییر دهند و تعداد دختران دانشجو در رشتههای پزشکی به 72هزار دانشجو و پسران به 52هزار دانشجو تغییر کند. افزایش سهم دختران در کسب کرسیهای دانشگاهی در دهه 70 و 80 به جایی رسید که سهم دختران در کرسیهای دانشگاههای علومپزشکی در سال 1385، به 73درصد و پسران به 5/26درصد رسید. در ادامه و در سال 1389 سهم دختران به 68درصد و در سال تحصیلی جاری یعنی 93-92 این درصد به سهم 68درصدی دختران و 32درصدی پسران در تحصیل در دانشگاههای علومپزشکی رسید.
استدلال وزارت بهداشت: امکان اعزام زنان به مناطق محروم وجود ندارد
حالا مسوولان وزارت بهداشت، معتقدند پیشیگرفتن زنان از مردان در دانشگاههای علومپزشکی منجر به بروز مشکلاتی در زمینه ارایه خدمات پزشکی بهخصوص در مناطق محروم کشور شده است. بهطوریکه امیرمحسن ضیایی، معاون آموزشی وزیر بهداشت و درمان در اینباره گفت: با توجه به اینکه اولویت وزارت بهداشت تربیت نیروی انسانی برای حفظ و ارتقای سلامت است و از طرف دیگر امکان اعزام فارغالتحصیلان دختر به مناطق دوردست وجود ندارد و بسیاری از دانشآموختگان پسر نیز برای انجام خدمت سربازی اعزام میشوند، وزارت بهداشت در ارایه خدمات پزشکی به مناطق دوردست دچار مشکل شده است. ضیایی افزود: علاوه بر آنکه لازم است تعداد پزشکان عمومی و متخصصان پسر در برخی رشتهها افزایش یابد، لازم است تسهیلاتی نیز برای بهبود شرایط اعزام زنان ایجاد شود. معاون آموزشی وزیر بهداشت همچنین درباره عدم تناسب جنسیتی در رشتههای علومپزشکی، اظهار کرد: این عدم تناسب در رشتههای پرستاری و پزشکی عمومی و برخی رشتههای تخصصی دیده میشود با این حال در رشتههای دندانپزشکی و داروسازی این عدم تناسب کمتر مورد توجه است. ضیایی با اشاره به اینکه رشته پوست، مو و زیبایی یکی از رشتههای تخصصی است که در آنها این تناسب جنسیتی رعایت نشده است، تصریح کرد: در این رشته نزدیک به صددرصد فارغالتحصیلان خانم هستند و از این نظر مردان برای انتخاب پزشک معالج حق انتخاب چندانی ندارند که این امر ممکن است در آینده مشکلساز شود.
راهگشا برای وزارت بهداشت، محدودکننده برای زنان؟
توسعه نامتوازن آموزش عالی سالهاست که مشکلات عدیدهای را برای آموزش شهروندان که یکی از حقوق اصلی و حیاتی آنهاست ایجاد کرده است. در حال حاضر وزارت بهداشت سعی دارد این طرح را برای اجرای سیاستهای بهداشت و درمان بهخصوص در مناطق محروم اجرایی کند، اما از سوی دیگر این طرح میتواند حقوق مساوی زنان با مردان را برای تصاحب کرسیهای آموزشی زیر سوال ببرد. با این حال به نظر میرسد وزارت بهداشت باید دغدغههای زنان و حقوق مشروع آنان برای کسب کرسیهای دانشگاهی را نیز در نظر بگیرد.
زنان اسیر توسعه نامتوازن آموزش عالی
از سوی دیگر، موج افزایش حضور زنان در کرسیهای دانشگاهی منجر به افزایش حضور آنان در موقعیتهای شغلی، اجتماعی و اقتصادی بالاتر نیز نشده است. به عبارت دیگر، زنان در کسب کرسیهای دانشگاهی و تحصیلی موفق هستند اما در کسب موقعیتهای شغلی، اجتماعی و اقتصادی ناموفق. بهطوریکه نتایج جدیدترین بررسیها نشان میدهد بهطور میانگین، بین 50 تا 60درصد کرسیهای دانشگاهی در اختیار زنان است و سهم زنان در آزمون دکترا به 40درصد افزایش پیدا کرده است. اما از طرف دیگر هماکنون، تنها 20درصد از زنان عضو هیات علمی هستند، تنها 13درصد آنان نقش فعال در بازار کار ایران دارند، سهم زنان از آموزشگران دانشگاهی تمام وقت و پارهوقت دانشگاهها یکسوم مردان است و بیش از 68درصد از دانشجویان دانشگاه پیامنور (که انتقادات زیادی به کیفیت آموزشی در این دانشگاه میشود) را زنان تشکیل میدهند. همه اینها نشان میدهد، زنان با وجود حضور پررنگ برای تحصیل علم در دانشگاهها سهم بالایی در موقعیتهای اجتماعی و اقتصادی ندارند و هنوز هم اسیر سیاستهای غلط و توسعه نامتوازن آموزش عالی در کشور هستند.