گفتوگو با حسن فتاحی، مترجم کتاب امی نوتر مادر جبر نوین
روزبه رحیمی:
زندگینامههای افراد معروف گاهی میتواند بسیار اثرگذار باشد. بهخصوص آنکه آن فرد زنی دانشمند باشد که با وجود مشکلات بسیار به بالاترین سطح علمی رسیده است. امی نوتر یکی از این افراد است. او را مادر جبر نوین میخوانند اما در بهترین حالت میتوان گفت کمتر در مورد او شنیدهاید. زنی با شخصیتی بسیار استوار و اثرگذار.
مارگارت تنت با زبانی گیرا داستان زندگی نوتر را از سالهای آغازین تا پایان عمر، در کتاب امی نوتر مادر جبر نوین روایت میکند. این کتاب را حسن فتاحی ترجمه و انتشارات مازیار منتشر کرده است. حسن فتاحی در خانوادهای آذریزبان به دنیا آمد و تحصیلاتش را در فیزیک و علوم هستهای ادامه داد. عمده فعالیتهای علمی او در زمینهی نجوم و ترجمهی کتب علمی است. فتاحی در مؤسسهی علمی پژوهشی در مازندران به تدریس نجوم مشغول است و در ماهنامهی تخصصی علوم و فنون نیز نقد کتابهای نجوم مینویسد. پیشتر کتابهای هندسهی تاکسی (اوژن. اف. کراوس) و منشأ کیهان (استیو ایلز) با ترجمهی فتاحی منتشر شده است. گفتوگویی داشتیم با این مترجم و پژوهشگر جوان:
نویسندهی کتاب، امی نوتر را مهمترین بانوی ریاضیدان معرفی کرده است. ممکن است دربارهی این ریاضیدان و نقشی که در تاریخ جبر داشته است توضیح دهید؟
امی نوتر که نام اصلی او آمالیه امی نوتر است، در ۲۳ مارچ ۱۸۸۲ (برابر با سوم فروردین ۱۲۶۱ هجری شمسی، چهل و هفتین سال حکومت ناصرالدین شاه قاجار) در ارلانگن آلمان در خانوادهای صاحب کمال و دانشمندپرور به دنیا آمد و در ۱۴ اپریل ۱۹۳۵ (برابر با بیست و چهارم فروردین ۱۳۱۴ هجری شمسی، دوران پادشاهی رضاخان و یک سال پس از تأسیس دانشگاه تهران) در ایالت پنسیلوانیای آمریکا به دلیل وجود تومور در لگن خاصره و کیست تخمدان، دار فانی را وداع گفت.
امی نوتر که از کودکی هوش سرشاری داشت و در خانه تحت تعالیم پدری ریاضیدان بود، پایاننامهی دکتریاش را زیر نظر ریاضیدانی طراز اول، پاول گوردان (گوردون)، به پایان رساند. هرچند نوع نگاه شاگرد و استاد به ریاضیات با هم متفاوت بود، اما بیشک امی نوتر از استادش و دیگر اساتید آن زمان ارلانگن بسیار آموخته است.
امی نوتر بعد از دفاع از دکترایش در سال ۱۹۰۷، سیزده سال دیگر را در دانشگاه ارلانگن سپری کرد و این دوران سرنوشتساز او را عمیقاً در ریاضیات متبحر ساخت. اما به عقیدهی هرمان وایل، ریاضیدان شهیر آلمانی، نبوغ امی نوتر از ۱۹۲۰ به بعد و پس از عزیمتش به گوتینگن آشکار شد. در دوران اقامتش در گوتینگن با نامدارترین ریاضیدانان آن دوره، همچون دیوید (داوید) هیلبرت، اشمایدلر، کلاین و... کار کرد و دستاوردهای فوقالعادهای عرضه داشت.
خیلی خلاصه میتوان گفت که امی نوتر طی سه دوره بر روی موضوعات متنوعی و با رویکرد جبری کار کرده است. نسبیت عام، نظریهی ایدهآلها و حلقهها، جبر ناجابجایی و نگاشتهای خطی. اما آنچه که موجب شهرت او شد قضیهای است موسوم به قضیهی نوتر که توضیحات فنی آن خارج از حوصلهی خوانندگان است و برای اطلاع از آن، توضیحات خانم دکتر فرزان، فیزیکدانی که بر این اثر مقدمهای جامع نوشته است را نقل میکنم. «علت اشتهار امی نوتر در بین فیزیکدانان قضیهی مشهور نوتر است که نشان میدهد به هر تقارن پیوستهی سراسری میتوان یک تقارن پایسته نسبت داد. با توجه به اینکه تقارنها در جابهجای فیزیک ظاهر میشوند این قضیه نیز بسیار کاربرد دارد. اثبات این قضیه در چند سطر کوتاه امکانپذیر است. اولین بار که دانشجویان با این قضیه مواجه میشوند، گمان نمیبرند که چقدر در مراحل بعدی ازاین قضیهی به ظاهر ساده استفاده خواهند کرد و جالبتر اینکه هر بار مجبور خواهند شد به اثبات قضیه بازگردند و پیشفرضهای آن را با دقت و عمق بیشتری باز بینند! به جرأت میتوانم بگویم که هیچ قضیهای را در فیزیک ندیدهام که تا این اندازه ساده و در عین حال چند لایه باشد.» امی نوتر با دستاوردهای نابی که در ریاضیات داشت و قضیهی نوتر، که کاربردهای وسیعی در فیزیک نظری دارد به حق مهمترین ریاضیدان قرن قبل و مادر جبر نوین است. تا پیش از نوتر هیچ بانوی ریاضیدانی این چنین پردستاورد نبوده و شاگردان طراز اولی تربیت نکرده است. بنابراین بهجاست او را مهمترین بانوی ریاضیات قرن گذشته بنامیم.
کتاب حاضر کاملاً بر پایهی اطلاعات و اسناد زندگی نوتر نگاشته شده یا تخیل و خلاقیت داستانی نویسنده هم در آن نقش داشته است؟
همانطور که خود خانم تنت هم در مقدمهاش گفته، از قوهی خیال هم در کتاب بهره گرفته است، بهویژه دوران کودکی او که از جزئیات آن اطلاع چندانی در دسترس نیست. اما اصل و اساس کتاب کاملاً مبتنی بر تاریخ و اطلاعات مستند از زندگی امی نوتر است. نویسنده علاوه بر ملاقاتها و تحقیقاتی که داشته است، از چندین کتاب دیگر هم که مرجع محسوب میشوند بهره گرفته است. آنچه که در کتاب جلب توجه میکند خلاقیت نویسنده در روایت داستانی از تاریخ و وقایع است.
امی نوتر بهخاطر جنسیت خود با مشکلات زیادی دست به گریبان بود. نابرابریها و بیعدالتیهایی که امی نوتر متحمل شد تا چه اندازه در این کتاب منعکس شده است؟
ببینید، مشکلات امی نوتر بر دو دسته بود. دستهی اول به خاطر جنسیت او در نظام مردسالار آنزمان اروپا و آلمان، و دستهی دیگر مربوط به آیین و ایدئولوژی نوتر بود که البته مستقل از جنسیت اوست. آن بخش از مشکلات که مربوط به جنسیت میشد محصول فرهنگ آنزمان بود که تحصیل دختران، همپای مردان را جایز نمیشمردند. کما اینکه خانوادهی نوتر علیرغم سطح بالای فرهنگی، آیندهای با کار تماموقت استادی را برای دختراشان مدّنظر نداشتند. این باور در مراکز آکادمیکشان هم متبلور بود. نیچه که از فلاسفهی بهنام غرب است و تقریباً همعصر امی نوتر، میگوید «در دستگاه فیزیولوژیک زن دانشمند حتماً اختلالی بهوجود آمده است». (من این جمله را در مقدمهی کتاب هم قید کرده بودم که ناشر آن را حذف کرد). امی نوتر برای ورود به دانشگاه با مشکلاتی مواجه بود که در کتاب هم به آنها اشاره شده است، اما نباید از خاطر برد که علیرغم تمام فشارها و محدودیتها از حمایتهای خوبی هم برخوردار بود. مثلاً هیلبرت که برجستهترین ریاضیدان عصر خودش بود تمام و کمال از او در مقابل همکاران مردش دفاع میکرد، تا جایی که خطاب به آنان گفت «دربارهی یک محیط آکادمیک حرف میزنیم نه یک حمام زنانه!»
دستهی دیگر مشکلاتش به خاطر باورهای سیاسی و مذهب او بود. بعد از استقرار هیتلر در هرم قدرت آلمان عرصه برای کمونیستها و یهودیها تنگ شد و خیلی از آنها جلای وطن کرده و به کشورهای دیگر رفتند که این موضوع مستقل از جنسیت بود. شاید بد نباشد اشاره کنیم که حتی با غیر یهودیها هم به خاطر مخالفت با دولت نازی، رفتارهای ناپسندی صورت گرفت. مثلاً با دیوید هیلبرت که ستون اصلی گوتینگن بود و سمتهای رده بالای آکادمیک داشت و مسیحی بود، به سال ۱۹۴۱ (شش سال بعد از مرگ امی نوتر ودر بحبوحهی جنگ دوم جهانی) برخوردی زشت صورت گرفت. به روایت کتاب ریاضیدانان نامی، او را به بازداشتگاههای اسیران جنگی فرستادند و بعد از مدتی به سبب کهولت سن و بیماری در سال ۱۹۴۳ آزاد شد و به گوتینگن بازگشت و یک ماه بعد دار فانی را وداع گفت.
نویسندهی کتاب در نشان دادن مشکلات نوتر بهعنوان یک زن تا حد زیادی موفق عمل کرده و مخالفان و موافقان او را خیلی خوب به تصویر کشیده است. اما در جایی هم به خطا رفته و تحت تاثیر فرهنگ روز سرزمین محل سکونتش بوده که با قلم دکتر یاسمن فرزان به خوبی و شیوایی بیان شده است: «از صفحات نخستین، نویسندهی کتاب اشارات صریح و به نظر اینجانب نابهجایی بر قیافه و عدم زیبایی صورت و اندام امی نوجوان دارد. اکنون که به گذشته مینگریم و میراث عظیم امی نوتر را میبینیم هر زیبایی صورتی در مقابل فریبایی قضیهی نوتر رنگ میبازد. به علاوه با توجه بهشناختی که از خانوادههای دانشمندپرور دارم بسیار بعید میدانم محیط خانهای که امی در آن بزرگ شد به گونهای بوده که زیبایی صورت برای امی دغدغهای مسئلهساز بوده باشد. زندگی او هم گواه این مدعای من است. توجه کنید که بنا به همین کتاب در جشن تولدی که امی حضور مییافت پدر خانواده معمای ریاضی برای کودکان مطرح میکرد. به نظر میرسد نویسندهی کتاب دغدغههای جامعهی مصرفگرای امروزی را که در آن هدیههای رنگارنگ و عروسکهای ریزاندام خوش رنگ و لعاب، مجلسگردان اصلی جشنهای تولد کودکان و نوجوانان میشوند به اشتباه به زمان کودکی امی نوتر که فرهنگی متفاوت داشت تسری داده است».
جنگ جهانی چه تأثیری در زندگی نوتر داشت؟
مستحضر هستید که در صد سال گذشته، دو جنگ خانمانسوز جهانی رخ داده است. جنگ جهانی اول که از سال ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ به طول انجامید و طی آن طومار امپراطوریهای بزرگی همچون عثمانی، آلمان، روسیه و اتریشـمجارستان در هم پیچیده شد و کشورهای جدیدی تأسیس شدند. در تاریخ بشر تا پیش از جنگ جهانی اول، هیچ جنگی اینقدر تلفات نداشته است. قریب به ده میلیون کشته و پانزده میلیون زخمی. در همین جنگ جهانی اول بود که برای اولینبار از سلاح شیمیایی هم استفاده شد. جنگ جهانی دوم هم از سپتامبر ۱۹۳۹ شروع و در سال ۱۹۴۵ با برجای گذاشتن میلیونها کشته و زخمی و ویرانیهای بسیار پایان یافت.
امی نوتر جنگ جهانی دوم را درک نکرد چرا که چهار سال قبل از شروع آن فوت کرده بود. اما بهترین سالهای عمرش (۳۲-۳۶ سالگی) تحت تأثیر حوادث جنگ جهانی اول بود. و نیز بعد از به قدرت رسیدن آدولف هیتلر در سال ۱۹۳۳ به عنوان صدر اعظم و پیشوای آلمان بزرگ دو سال آخر زندگی این ریاضیدان خوش ذوق و قریحه دستخوش فراز و نشیبهایی شد.
برای اینکه بدانیم چرا جنگ جهانی اول بهطور مستقیم بر زندگی امی نوتر تأثیر گذاشت باید به این نکته توجه کنیم که وقتی امپراطوری آلمان در جنگ اول شکست خورد، عدهی کثیری از میهنپرستان افراطی آن روزگار آلمان، یهودیها و کمونیستها را مسبب آن میدانستند. از سویی خانوادهی نوتر، یهودی بودند و خود امی نوتر هم دلبستگی عمیقی به کمونیسم داشت. هرچند خانوادهی نوتر مسیحی شده بودند، اما پنهان کردن آن امکانپذیر نبود (کما اینکه اگر امروز هم به ویکیپدیا مراجعه کنید، امی نوتر را ریاضیدانی یهودی معرفی میکند). از دیگر تبعات جنگ جهانی اول، آسیبهای اقتصادی شدیدی بود که به جامعهی آلمان تحمیل شده بود. این اوضاع را در کنار تبعیض جنسیتی آن روزگار آلمان تصور کنید. اینگونه است که امی نوتر تحت فشار بود. اما آنچه که نباید فراموش کرد، در جنگ اول جهانی، خانوادهی نوتر از حامیان آلمان بود و حتی برادرش فریتس به مدت چهار سال در جنگ شرکت کرد. شاید بتوان تبعات جنگ جهانی اول بر امی نوتر را در مسائل مربوط به برادر کمتوان ذهنیاش، رابرت، جستجو کرد. تا زمانی که پدر امی، پروفسور نوتر که خود ریاضیدانی طراز اول بود در قید حیات بود، رابرت در یک آسایشگاه خصوصی اقامت داشت ولی بعد از مرگ پروفسور نوتر و بحرانهای اقتصادی امی نوتر که بابت تدریس در دانشگاه حقوقی هم دریافت نمیکرد، مجبور شد او را به یک آسایشگاه دولتی منتقل کند. یکی از برادران امی، آلفرد به دلیل بیماری درگذشت و امی نوتر جنگ را عامل اصلی آن میدانست. لازم به ذکر است که هرچند جنگ اول جهانی فشارهایی شدید را بر امی نوتر جوان تحمیل میکرد، اما شخصیت قوی و حمایتهای بزرگان ریاضی آن زمان (هرچند انگشتشمار بودند ریاضیدانانی که از خانم دکتر نوتر حمایت کنند) باعث شد تا این برههی سخت هم بگذرد و امی نوتر کماکان به پژوهش در دنیای ریاضی ادامه دهد.
نکتهی دیگری که نباید از نظر دور داشت، اخراج او از سرزمین مادریاش، بعد از به قدرت رسیدن حزب نازی در آلمان بود. هرچند جنگ جهانی دوم بهطور رسمی از سال ۱۹۳۹ شروع شد، اما در خلال سالهای بین دو جنگ، همواره میهنپرستان افراطی در آلمان مترصد جبران شکست جنگ جهانی اول بودند. امی نوتر که تا سال ۱۹۳۲ زندگی آرام و کم تنشی داشت و فقط به ریاضیات فکر میکرد، در اواخر آن سال بود که اولین نشانههای برهم خوردن آرامش ظاهر شد. نازیها میگفتند که «کمونیستِ صلح طلبِ یهودی» باید اخراج شود و عملاً سال بعدش امی نوتر و عدهای از پژوهشگران آلمانی که یکی از سه فاکتور بالا را داشتند مجبور به ترک آلمان شدند. به نظر میرسد آنچه که بیش از هر چیز امی نوتر را در معرض تعرض قرار داد حمایت شدید او از کمونیسم بود و مخالفتهای صریحاش با هر جنگی.
ماجرای پودینگ امی نوتر چیست؟
ماجرای پودینگ امی نوتر، که خانم تنت خیلی هنرمندانه آن را با اندکی خیال آمیخته است از دو وجه میتوان بررسی کرد. ظاهر داستان از این قرار است که شاگردان امی نوتر، که آنها را «پسران نوتر» هم مینامیدند، در خانهی کوچک استاد صاحبذوقشان جمع شده و علاوه بر ریاضی و بحثهای پیرامون آن از پودینگ و قهوهای که امی نوتر برایشان درست میکرد، میخوردند و مینوشیدند و در خانهی او جشن تولد میگرفتند.
اما آنچه که ماجرای پودینگ به ما میآموزد این نکتهی ظریفتر از مو است که امی نوتر استادی تمامعیار بود که رابطهاش با شاگردانش صرفاً منحصر به کلاس درس نبود. تأثیرگذاری اساتید بزرگ محدود به کلاس درس نمیشود. او همیشه و همواره در کنار شاگردانش بود و در واقع رمز ماندگاری مکتب علمی او در همین موضوع است. پودینگ و نوشیدن قهوه بهانهای بود برای تعامل بیشتر با شاگردانش. بدون شک در خانهی کوچک نوتر و با حضور شاگردان وفادارش، فقط و فقط از ریاضیات صحبت نمیشد. از مسائل سیاسی و اجتماعی هم حرف زده میشد و تجربه نشان داده است که شاگردان همواره بارقههای فکری اساتیدشان را به ارث میبرند. خانهی کوچک نوتر دانشگاهی کوچک بود که شاید بتوان گفت چارچوبهای محیط رسمی آکادمیک را هم نداشت و بنابراین تعاملات فکری به راحتی و بدون ملاحظات صورت میگرفت.
لطفاً در مورد پسران نوترـگوتینگن و نقشی که در تاریخ ریاضیات داشتند بگویید.
قبل از اینکه به این سوال پاسخ دهم خوب است نگاهی کلی به شاگردان نوتر که به پسران نوتر موسوم بودند بیندازیم. امی نوتر از سال ۱۹۱۲ (سالی که استاد راهنمایش گوردان درگذشت) تا زمان فوتش در ۱۹۳۵، یعنی طی بیستوسه سال، شانزده شاگرد را در دکترا فارغ التحصیل کرد و علاوه بر آن محققان فوق دکترای برجستهای همچون آرتین و وان درواردن داشت. دانشجویان او به ترتیب سال فارغالتحصیلیشان عبارتند از: هانس فالنبرگـارلانگن ۱۹۱۲، فریتس سایدلمنـارلانگن ۱۹۱۶، مارگارته هرمانـگوتینگن ۱۹۲۶، هنریش گریلـگوتینگن ۱۹۲۷، رودلف هولزرـگوتینگن ۱۹۲۷، ویلهلم دوراتهـگوتینگن ۱۹۲۷، ورنر وبرـگوتینگن ۱۹۳۰،یاکوب لیوتیسکیـگوتینگن ۱۹۳۱، مکس دورینگـگوتینگن ۱۹۳۲، هانس فیتینگـگوتینگن ۱۹۳۳، ارنست ویتـگوتینگن ۱۹۳۴، چیونگ تسنـگوتینگن ۱۹۳۴، اتو شیلینگـماربورگ ۱۹۳۵، ورنر وربکـگوتینگن ۱۹۳۵، راف استافرـبرین ماور ۱۹۳۵، ولفگانگ ویچمانـگوتینگن ۱۹۳۶.
امی نوتر قبل از مراجعت به گوتینگن دو شاگرد در ارلانگن فارغ التحصیل کرد و در طی اقامت کمتر از بیست سالهاش در گوتینگن دوازده دکتر ریاضی را به جامعهی علمی تقدیم کرد. نیمنگاهی به عناوین پایاننامههای دکتری شاگردانش نشان از نگاه تیزبینانه و هوشمندانهی استاد راهنمایشان دارد. او چیزی در حدود چهل مقاله منتشر کرد، اما تکتک مقالاتش با شاگردانش از کیفیتی عالی برخوردار بودند، آنچنان که مرزها را در زمینهی کاریشان جابجا کردند. غالب شاگردانش ریاضیدانانی نامور شدند. از بهترین مصادیق برای نشان دادن تأثیرات پسران نوتر، یافتن رد پای آنان در یکی از بزرگترین مکاتب ریاضی قرن گذشتهی اروپا، مکتب بورباکی، است. این مکتب ریاضی که خاستگاه آن فرانسه است عمیقاً تحت تأثیر شاگردان نوتر بوده است.
قبل از به روی کار آمدن دولت نازی در آلمان، گوتینگن دانشگاهی رده بالا و طراز اول بود و محل رفتوآمد دانشمندان صاحبنام. آنجا مدینهی فاضلهی ریاضیدانان آنزمان بود و البته هنوز هم از بهترینهای دنیاست. گوتینگن که چهرههای درخشانی چون هیلبرت، کلاین، کورانت، ریمان، گاوس، دیریکله و... را در خود جای داده بود، بدون شک نقشی بیبدیل در تاریخ ریاضیات داشته است. ریاضیات در گوتینگن آنچنان پیشتاز بود که بهترینهای دنیا همچون آلکساندروف که از بزرگان توپولوژی جبری است، با گوتینگن و با امی نوتر ارتباطی عمیق داشت.
یکی از بخشهای جالب کتاب، قسمتهایی است که به روش تدریس امی نوتر اختصاص دارد. شیوههای نوین او در تدریس و پرورش شاگردهایی که بسیاری از آنها ریاضیدانان بزرگی شدند. لطفاً در این مورد توضیح دهید.
معلمان و اساتید بزرگ برای شاگردانشان الهام بخشاند، و امی نوتر از آن دست اساتیدی است که الهام بخش ایدههای نو برای شاگردانش بود. امی نوتر از آن دسته اساتیدی نبود که جزوهای داشته باشد و آن را سر کلاس صرفاً بر روی تخته پیاده کند. او در پی چیزی مهمتر بود. در واقع میخواست کلاس درسش الهام بخش اندیشههای بکر و تازه برای شاگردانش باشد. به همین دلیل بود که کار با او آسان نبود. اما شاگردانی که پا به پای او جلو میآمدند، نهتنها مطالب نو در ریاضیات یاد میگرفتند، بلکه چگونگی تفکر ریاضیاتی را هم فرا میگرفتند و رسیدن به این هدف از اساتید بزرگ بر میآید. او به شاگردانش چگونه فکر کردن میآموخت. خلق و کشف در ریاضیات برایش مهم بود. نگاهی مفهومی به ریاضیات، میراث امی نوتر برای پسرانش بود و رد پای این میراث در آثار شاگردانش هم به وضوح دیده میشود. در واقع امی نوتر خلاقیت ریاضی را به شاگردانش یاد داد. و چون روش تدریساش مبتنی بر حفظیات نبود، پیگیری کلاسهای او بدون مطالعهی مستمر دروس کار آسانی نبود. شاگردانش باید برای فهم گفتههای او قبل و بعد کلاس مطالعه میکردند. این رویکرد نوتر مناسب شاگردان مقاطع پایین نبود و در عوض بهترین شیوه برای تربیت ریاضیدانان آینده بود. به همین دلیل میراث به جای مانده از او شاگردان برجستهی ریاضیدان بود. شاگردان او در تدریس هم بهشدت وامدار روش تدریس استادشان بودند و به همین سبب است که آنها هم محققانی طراز اول به جهان ریاضیات عرضه داشتند.
مارگارت تنت، نویسندهی کتاب، مقدمهای بر ترجمهی فارسی آن نوشته است. آیا در زمان ترجمه با نویسنده در ارتباط بودید؟ و اگر چنین است نظر او دربارهی ترجمهی کتابش به فارسی چه بود؟
خانم مارگارت تنت، نویسندهی فقید این کتاب که بهتازگی و در بیستم سپتامبر سال گذشتهی میلادی به رحمت خدا رفته است، از زمان ترجمهی اثرش در ایران با بنده در ارتباط بوده و همواره ایمیلهایی سرشار از لطف و مهربانی برایم ارسال میکرد. وقتی به اطلاع ایشان و ناشر آن در امریکا رساندم که در حال ترجمهی کتاب امی نوتر هستم، بعد از مذاکراتی با ناشر، خانم تنت شخصاً با ناشرش مذاکره کرد و اجازهی ترجمه را در ایران گرفت و نیز برای ترجمهی فارسی آن مقدمهای نوشت. همچنین در قدم به قدم اقدامات برای ترجمه و چاپ کتابش در ایران با من همراه و همیار بود. خاطرم هست ناشر چند طرح جلد نمونه برایم ارسال کرده بود که به هیچ وجه من الوجوه در شأن و منزلت امی نوتر نبود. از سویی چون نزدیک به هشتاد سال از درگذشت این بانوی فاخر جهان ریاضیات میگذشت، در اینترنت عکسی در خور توجه از ایشان در دسترس نبود. عکسهایی هم که از مجسمهی او در دانشگاه وینِ اتریش تهیه کرده بودم چنگی به دل نمیزد. بنابراین با هماهنگی و مشورت مرحومه خانم تنت، به دانشگاه ارلانگن در آلمان ایمیل زدم و شرح ماوقع را گفتم. پروفسور هیلد (مدیر گروه ریاضی دانشکدهی ریاضیات دانشگاه ارلانگن) که از قبل خانم تنت را به خاطر تحقیقاتش دربارهی امی نوتر میشناخت، از ترجمهی اثر بسیار استقبال کرده و با سخاوتمندی عکسی با کیفیت بالا را در اختیار من گذاشت و من نیز از همان تصویر برای جلد کتاب استفاده کردم. مارگارت تنت ریاضیدانی هفتادساله بود که گرم و سرد روزگار را چشیده و با صبر و حوصله مسائل پیرامون کتاب را بررسی و به من کمک میکرد. او میگفت که ایرانیان سهم در خور توجهی در علم داشتهاند و از اینکه داستان زندگی امی نوتر به دست دانشآموزان و دانشجویان باهوش ایرانی برسد و آنها را در رسیدن به اهداف علمی یاری کند بسیار خوشحال است. همواره در ایمیلها و صحبتهایش دربارهی استقبال دختران ایرانی از کتاب میپرسید. از ترجمهی کتابش در ایران بسیار راضی و خشنود بود و به نشانهی تشکر و تشویق من برای ترجمهی دیگر آثارش، تمام تألیفاتش را که مربوط به تاریخ ریاضی بود برایم ارسال و با دستخط خودش از چاپ آنها در ایران استقبال کرده بود. حتی میگفت از طرح جلد نسخهی فارسی کتابش بیشتر خوشش آمده تا نسخهی انگلیسی آن. بنا داشتیم دیگر آثار او را هم ترجمه کنیم اما تقدیر سرنوشت دیگری برای خانم تنت رقم زده بود. او بعد از یک سال مبارزه با بیماری سرطان به دیار باقی شتافت.
چرا این کتاب را برای ترجمه انتخاب کردید؟
قبل از پاسخگویی به این سؤال باید بگویم برای اولین بار نام امی نوتر را در کتاب پر ارج «ریاضیدانان نامی» اثر اریک تمپل بل با ترجمهی حسن صفاری دیدم و از خواندن سرگذشت او لذت بردم. در دانشگاه هم نام او را در کتاب بسیار عالی وان درواردن به نام «تاریخ جبر از خوارزمی تا امی نوتر» یافتم و مطالعهی آن برایم سرشار از خاطرات و آموختههای خوش بود. در همان دوران و یا شاید کمی بعد کتابی با تألیف خانم دکتر نسیم سهایی (ایشان در حال حاضر استاد دانشگاه دالاس شمالی در آمریکا هستند) خریداری کردم که به اختصار در حد یکی دو صفحه به زندگی زنان ریاضیدان میپرداخت. در آن دوران که حال و حوصلهی بیشتری نسبت به حالا داشتم، یکی از کارهایی که مشتاقانه پیگیری میکردم یافتن و خریدن کتب مرحوم پرویز شهریاری بود. در کتابهای او هم چندین و چند جا رد پای نوتر را یافتم. از سویی برایم جای سؤال بود که چرا در کشورمان از زندگی زنان دانشمند آثار منتشر شده بسیار محدود و کلیشهای است. (منظورم از کلیشهای این است که مثلاً داستان زندگی بانوی فیزیکدان شهیر، ماری کوری به چندین شکل ممکن و از سوی چند ناشر به طبع رسیده، ولی از دیگران که کم از ماری کوری نبودند حتی نامی هم شنیده نشده است).
ترجمهی این کتاب برایم دو دسته دلایل داشت. یک سری دلایل شخصی و یک سری دلایل عمومی. عمده دلایل شخصیام یکی مربوط به کلاسهای درسم بود که برای شاگردانم از امی نوتر میگفتم. او دانشمندی به دور از هیاهو بود و بیش از آنکه رسانهای و جنجالی باشد، به کار اصیل علمی میپرداخت. دلیل دیگرش وجود دوستی بود که او را امی نوتر خطاب میکردم، اما دست تقدیر برای او سرنوشت دیگری رقم زد. همچنین دوست داشتم به مادرم و همسرم کتابی از یک بانوی راستین علمی تقدیم کنم. در کل دلایل شخصیام ده درصد بود و مابقی دلایل علمی و اجتماعی و حسّ نیازی بود که میکردم.
مستحضر هستید که در ایرانِ امروز ورودی دانشجویان دختر به دانشگاهها و مراکز آموزش عالی از پسران پیشی گرفته است و این یعنی اینکه طی چند دههی آینده بار پژوهشی و کاری زیادی بر دوش دختران تحصیل کرده خواهد بود. اگر این دختران از آموزش و پرورش خوبی برخوردار نباشند، در آینده کشورمان با مشکلاتی روبهرو خواهد بود. کما اینکه همین حالا هم فارغالتحصیلان کم سواد و کم مهارت وقتی وارد بازار میشوند به دلیل اینکه در دانشگاه مهارتهای لازم را اعم از درسی و غیر درسی فرا نگرفتهاند، به مشکل برمیخورند. از سویی دو مشکل پیش روی دانشجویان ایرانی قرار دارد. یکی الگوهای غیر واقعی از دانشمندان و دیگری آشنا نبودن با تاریخ علم و به تبع آن ناآشنایی با راه پر پیچ و خم علم و دانش که موضوع یاد شده در بالا را تشدید میکند. بهعنوان مثال، در همین ایرانِ خودمان، چندین و چند کتاب از فیزیکدان بریتانیایی، استفن هُکینگ با عناوین مختلف چاپ شده است که نهتنها تکرار مکررات است بلکه چهرهای غیر واقعی از او را به نمایش گذاشتهاند. برای خوانندگان ایرانی و بهویژه نوجوانان اینگونه القا میشود که لابد برجستهترین فیزیکدان عصر حاضر هُکینگ است و بس. و این در حالی است که شهرت ایشان بیش از فیزیک بهخاطر معلولیت و رسانهای بودنش است و صحبتهایش در حوزههای خارج از فیزیک. (خوانندگان محترم میتوانند به مقالهی «طرح عظیم در بوتهی نقد، شمارهی ۵۴، ماهنامهی علوم و فنون - سعید تهرانی نسب» مراجعه کنند). و متقابلاً بسیار اندکاند کسانی که با زندگی دانشمندان طراز اولی همچون دیوید هیلبرت که برجستهترین ریاضیدان عصر خودش بود (۱۹۴۳-۱۸۶۲) آشنا باشند. از این دست موارد بسیار است. شاید زندگینامهی زنان دانشمند منتشر شده در ایران به بیست یا سی مورد نرسد. از سویی طی مدارج علمی حقیقی و به دور از آفت مدرکگرایی کاری بس سترگ و دشوار است و نوجوانان و جوانان نیازمند الگوهای واقعی. زندگی امی نوتر بسیار به واقعیت نزدیکتر است تا افراد رسانهای. هرچند مشکلات امروز دختران ایرانی شبیه مشکلات آن روز امی نوتر نیست، اما اصل و اساس زندگی او و راهحلهایش بسیار آموزندهاند. در راه رسیدن به مدارج دانشگاهی دغدغهاش صرفاً اخذ مدرک نبوده بلکه بیش از هر چیز مشتاق علمآموزی بوده است. دوران کودکی امی هم بسیار آموزنده است. مادر عمیقاً در پی آموزش مهارتهای زندگی به فرزندش است و این حاکی از آن است که نقش خانواده فوقالعاده مهم است. حسّ مسئولیتپذیری امی نوتر در قبال خانوادهاش قابل تحسین است و این در حالی است که او را از ریاضیات باز نمیدارد. رابطهی امی نوتر با اساتیدش مثالزدنی است. امی نوتر مناعت طبع مثال زدنیای دارد. با صبر و حوصله و در مقابل تمام بیعدالتیهای موجود ایستادگی میکند و اعتقادش و رسالتش را به فراموشی نمیسپارد. در عرصهی استادی هم نوتر استادی دلسوز و با انگیزه است و مؤید این موضوع پسران نوتر هستند که هر یک در ریاضیات از نامآوران شدند. درسهایی از این دست در این کتاب بسیارند و از جمله دلایلی بودند که مرا ترغیب کرد اثری واقعگرایانه و امیدبخش برای مخاطبان ایرانی ترجمه نمایم. در ترجمهی این اثر خانم دکتر یاسمن فرزان که مقدمهای هم بر کتاب نوشتند، و نیز دوست اخترشناس آلمانیام اُلیور هالمن از مشوقان اصلی من بودند.
این کتاب برای چه مخاطبانی مفید است؟
این کتاب بهطور عام برای تمام اهل کتاب، از مقطع اول راهنمایی به بالا مفید است. زبان کتاب بسیار ساده و شیواست و روایت داستانی آن بر جذابیت آن برای مخاطبان عام افزوده است. دانشآموزان دبیرستانی میتوانند با خواندن این کتاب هم از اوضاع و احوال و زندگی پر فراز و نشیب یکی از ریاضیدانان نامآور مطلع شوند و هم بدانند که نابرده رنج گنج میسر نمیشود. دانشجویان تمامی رشتهها میتوانند امی نوتر را الگویی برای سختکوشی و صبر و تحمل و رسیدن به هدف قرار دهند. اما بهطور خاص میتوان مخاطبان این کتاب را دانشجویان ریاضی و فیزیک نام برد. امی نوتر ریاضیدانی صاحبنام در زمینهی جبر بود و دانشجویان ریاضی میتوانند در کنار فراگرفتن درس جبر ۱ و ۲، از سرگذشت یکی از ستارگان درخشان این شاخه مطلع شوند. علاوه بر این درس دیگری هم به نام تاریخ ریاضیات ارائه میشود که داستان زندگی امی نوتر و پژوهشهایش برای مشتاقان تاریخ ریاضیات میتواند مفید واقع گردد. از منظری دیگر این کتاب شرح حالی است از اوضاع علمی آن روز آلمان که دانشگاههایش در اروپا از بهترینها بود و شرحی مختصر و شفاف است بر وضعیت زنان در آن دورهی تاریخی آلمان و تا حدودی اروپا که میتواند مورد استفادهی محققان تاریخ آکادمیک سدهی گذشتهی اروپا قرار گیرد.