شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳
پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۴ 3799 1 3

مدارس تیزهوشان از 47 سال پیش در ایران تأسیس و به «مدارس سمپاد» معروف شده‌اند.

جداسازی مدارس؛ تبعیض آموزشی یا نخبه‌پروری؟

تیزهوش‌ها این طرف عادی‌ها آن طرف!

جداسازی مدارس؛ تبعیض آموزشی یا نخبه‌پروری؟
 ترانه بنی‌یعقوب
 
این روزها وقتی دانش آموزان دوره ابتدایی را به پایان می‌رسانند، برای ادامه تحصیل‌شان در دوره متوسطه گزینه‌های متفاوتی دارند. تحصیل در مدارس دولتی، نمونه مردمی، تیزهوشان، غیرانتفاعی و مدارسی که با عنوان‌های متنوع دیگر نامگذاری شده‌اند. خیلی‌ها هم در این میان گزینه تحصیل در مدارس استعدادهای درخشان یا تیزهوشان را انتخاب می‌کنند، همان مدارسی که معروف‌اند بچه زرنگ‌ها را دورهم جمع می‌کنند و در سال‌های اخیر رشد قابل‌توجهی داشته‌اند. تنوعی که حالا موجب شده مسئولان آموزش‌وپرورش نسبت به آن نگران شده و از سیاست تعدیل پذیرش در این مدارس صحبت کنند.

مدارس تیزهوشان از 47 سال پیش در ایران تأسیس و به «مدارس سمپاد» معروف شده‌اند. برای قبول شدن در این مدارس دانش‌آموزانی که دوره ابتدایی را به پایان رسانده‌اند، باید در آزمون ورودی این مدارس شرکت کنند. طبق اعلام رسمی مسئولان آموزش‌وپرورش تعداد این مدارس بویژه در دولت گذشته رشد بی‌رویه‌ای داشته است.

در سال 92 در بیش از 200 شهر و منطقه کشور مدارس تیزهوشان تأسیس شد. در مهر همین سال، 5711 کلاس درس مختص دانش‌آموزان تیزهوش فعال بود که این رقم نسبت به سال 88 یعنی فقط در چهار سال، 120 درصد رشد کرده بود. مسئولان آموزش‌وپرورش اعلام کرده‌اند که بزودی سیاست تعدیل پذیرش در این مدارس آغاز می‌شود.
 
تحصیل در مدارس تیزهوشان و اما و اگرها
با رشد بی‌رویه این مدارس سؤالاتی برای کارشناسان آموزشی و خانواده‌ها هم ایجاد شد؛ اینکه چقدر این جداسازی‌ها درست است؟ آیا این شیوه آموزشی تبعیض‌آمیز نیست؟ این شیوه آموزش چقدر به نفع بچه‌های تیزهوش و معمولی است؟ آیا این جداسازی‌ها مدارس را از وجود بچه‌های زرنگ و درسخوان محروم نمی‌کند؟ آیا این حقیقت دارد که تحصیل در این مدارس فشار روحی مضاعفی به دانش آموزان وارد می‌کند؟

بهداد 13 ساله یکی از دانش‌آموزانی است که تحصیل در مدرسه تیزهوشان را انتخاب کرده است. این فقط بهداد نبود که در این سال‌ها به فکر رفتن به مدرسه تیزهوشان افتاده است بلکه خیلی از والدین این مدارس را برای تحصیل فرزندانشان انتخاب کرده‌اند. خیلی از آنها حتی فرزندانشان را به کلاس‌های آمادگی شرکت در آزمون تیزهوشان می‌فرستند. کلاس‌هایی شبیه به کلاس‌های آمادگی کنکور.

پدر بهداد دبیر زبان یکی از مدارس تهران است و سه و نیم میلیون تومان برای ثبت‌نام پسرش در مدرسه تیزهوشان شهریه پرداخت کرده است: «دلم می‌خواست بهداد در مدرسه‌ای متفاوت درس بخواند، در مدرسه تیزهوشان به تحقیق و پ‍‍ژوهش بها داده می‌شود. مدارس دولتی افت کرده‌اند، من خودم دبیرم و می‌دانم در مدارس دولتی چه می‌گذرد. در کلاس‌های کنکور 40 نفره دانش‌آموز چیزی یاد نمی‌گیرد، اگر مدارس دولتی سیستم درستی داشته باشند، چرا خانواده‌ها باید دنبال جدا کردن بچه‌هایشان از دیگران باشند؟»

برخی مسئولان آموزش‌وپرورش تأیید می‌کنند در سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش، داشتن مدارس ویژه برای گروهی از دانش آموزان که استعداد ویژه‌ای دارند پیش‌بینی‌شده است. اما در حال حاضر اختلاف‌نظر بر سر کمیت و تأثیر کلی این مدارس بر سیستم آموزشی جامعه است.

پدر بهداد شنیده آموزش و پرورش قصد داد تعداد مدارس سمپاد را کم کند: «از این تصمیم‌ها تعجب نمی‌کنم. سیستم آموزشی ایران مدام در حال تغییر است. من با مدرسه غیرانتفاعی هم مخالفم، اما اگر این مدارس را تعطیل کنند، بهداد را به یک مدرسه سطح بالای غیردولتی می‌فرستم. چراکه سیستم مدارس دولتی و امکاناتش پاسخگوی نیازهای پسرم نیست.»
 
باید منافع همه را در نظر بگیریم
 آیا با وجود این مدارس و جدا کردن دانش آموزان از یکدیگر منافع همه دانش آموزان تأمین می‌شود و خالی شدن کلاس‌های درس مدارس معمولی از دانش آموزان خوب آسیب‌زا نیست. محمدرضا نیکفر، کارشناس آموزشی جنبه‌های مثبت و منفی این شیوه از آموزش را توضیح می‌دهد: «در مدارس تیزهوشان امکانات بهتری وجود دارد و دانش آموزان ممکن است رشد بهتری کنند؛ اما دانش آموزان مدارس عادی از وجود این دانش‌آموزان محروم می‌شوند. حضور دو تا سه دانش‌آموز خوب در یک کلاس می‌تواند رقابت و رشد ایجاد کند. ما باید منافع همه را در نظر بگیریم نه عده‌ای خاص را.»

 نیکفر که خودش سال‌ها دبیر فیزیک بوده اضافه می‌کند: «تأسیس این مدارس بهانه‌ای بوده برای کسب درآمد بیشتر وگرنه هر دانش‌آموزی استعدادهای ویژه‌ای دارد و اساساً تقسیم مدارس بر اساس رتبه هوشی تبعیض‌آمیز است. اگر در مدارس دولتی هم آموزش لازم داده شود و امکانات و آزمایشگاه‌های این مدارس در آنها باشد همان نتایج مدارس تیزهوشان حاصل می‌شود.»

محمد نستوه، معاون مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان آموزش‌ و پرورش اما با این عقیده مخالف است: «ازنظر قواعد علمی این مدارس قابل‌ تعریف است و ما می‌توانیم بر اساس هوش انسان‌ها هم مدارس استعدادهای درخشان داشته باشیم و هم مدارس استثنایی؛ اما باید مبنای استاندارد پذیرش را رعایت کنیم و این مبنای استاندارد 28/2درصد در هر پایه ورودی است، اگر این شرایط رعایت شود تبعیضی در این روش آموزش وجود ندارد.» وی معتقد است اگر این استاندارد رعایت شود دانش آموزان توانمند بیشتری به مدارس عادی می‌پیوندند. او آمار میانگین کشوری این مدارس را اکنون 5/3 درصد اعلام می‌کند. تهران با عدد 5/1 درصد از نظر او دارای استاندارد مناسبی است.

او در پاسخ به این سؤال که آیا این مدارس امکانات بیشتری دارند می‌گوید: «به این مدارس سرانه‌ای تعلق نمی‌گیرد و امکانات آن ناشی از کمک اولیا و پرداخت شهریه‌ای است که خانواده‌ها پرداخت می‌کنند اما به دیگر مدارس سرانه تعلق می‌گیرد.»
 
درصد کوچکی از دانش آموزان باید جدا شوند
هدف آموزش‌ و پرورش چیست؟ تربیت انسان‌های مسئول و آگاه یا دانش آموزان زرنگ و باهوش که سفت‌وسخت درس می‌خوانند و گاه تحت‌ فشارهای درسی کم می‌آورند.

مهدی بهلولی، کارشناس آموزش ‌و پرورش می‌گوید: «در بیشتر نقاط دنیا فقط درصد بسیار کوچکی از دانش آموزان را که هوش فوق‌العاده‌ای دارند و نخبه محسوب می‌شوند از بقیه جدا می‌کنند؛ اما بقیه دانش آموزان را جدا نمی‌کنند. بنیاد این جداسازی در ایران علمی نیست.»

 او قصد اصلی از تأسیس این مدارس را سود اقتصادی‌شان می‌داند: «من از نزدیک با بسیاری از این دانش‌آموزان آشنایم خیلی از آنها نخبه نیستند و فقط در کلاس‌های آموزشی ورودی به این مدارس شرکت کرده و یا جزوه‌های آزمون ورودی به این مدارس را خوانده‌اند و قبول‌شده‌اند. در جامعه طبیعی آدم‌های متوسط، باهوش و کم‌هوش باید در کنار هم قرار بگیرند و درس بخوانند. با تأسیس این مدارس تعداد دانش آموزان خوب در مدارس عادی کم شده و به‌زور می‌توانید در کلاس‌ها 5- 4 دانش‌آموز خوب پیدا کنید، این آسیب‌زا است.»

به گفته او بسیاری از دانش آموزان این مدارس به خاطر فشارهای شدید درسی مشکل روحی پیدا می‌کنند، این هدف واقعی آموزش ‌و پرورش نیست و آموزش ‌و پرورش واقعی دانش آموزان را با روحیه همکاری و حساس نسبت به حقوق شهروندی بار می‌آورد نه دانش‌آموزی که در المپیاد ریاضی رتبه بیاورد اما روح و روان سالمی نداشته باشد.

بهداد کلاس هشتم را به پایان رسانده است. وقتی از وجود فشار مضاعف درسی در این مدارس از پدر بهداد می‌پرسم می‌گوید: «فشار مضاعفی بر پسرم نیست و به‌جز ریاضی معمول مدارس، ریاضی بچه‌های تیزهوشان هم با فرزندم کار می‌شود.»

معاون مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان آموزش‌وپرورش هم معتقد است: «اگر دانش آموزان این مدارس درست جداسازی شوند توان تحمل فشارهای درسی را دارند؛ اما با این‌همه برنامه‌های فوق‌برنامه برایشان پیش‌بینی‌شده است تا حجم دروس کاهش یابد.»

پدر بهداد اما با شرایط فعلی مدارس دولتی همچنان مدافع جداسازی دانش آموزان نخبه است: «امروز و به‌یک‌باره نمی‌توانند این مدارس را تعطیل کنند و باید در روندی 5 ساله و بیشتر تعداد این مدارس را کاهش دهند. تقریباً در همه کشورهای جهان این جداسازی را انجام داده‌اند، اما اگر کیفیت مدارس دولتی را بهتر کنند من مخالف تحصیل پسرم در کنار دیگر دانش آموزان نیستم.»

با این همه پرسش اصلی همچنان بی‌پاسخ می‌ماند؛ تحصیل در مدارس دولتی، نمونه مردمی، تیزهوشان، غیرانتفاعی و یا... شما کدام مدرسه را برای فرزند خود انتخاب می‌کنید؟
کلمات کلیدی

آی هوش: گنجینه دانستنی ها و معماهای هوش و ریاضی

نظراتی که درج می شود، صرفا نظرات شخصی افراد است و لزوماً منعکس کننده دیدگاه های آی هوش نمی باشد.
آی هوش: مرجع مفاهیم هوش و ریاضی و انواع تست هوش، معمای ریاضی و معمای شطرنج
 
در زمینه‌ی انتشار نظرات مخاطبان، رعایت برخی موارد ضروری است:
 
-- لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
-- آی هوش مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
-- آی هوش از انتشار نظراتی که در آنها رعایت ادب نشده باشد معذور است.
-- نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.
 
 
 
 
  1. Erfan پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۴ --- ۱۷:۳۶:۵۸

    اگر میشه یک روبات تلگرام بسازید ک هر خبر جدیدی میاد اطلاع بده

    ممنون از پیشنهاد شما. برای بررسی به واحد مربوطه ارجاع داده شد.

نظر شما

پرطرفدارترین مطالب امروز

پالیندروم چیست؟
طنز ریاضی: اثبات 5=2+2
طنز ریاضی: لطیفه های ریاضی!
قواعد بخش پذیری بر اعداد  1 تا 20
طنز ریاضی: اثبات 2=1
زندگینامه بزرگان ریاضی: گوتفرید لایب نیتس
زندگینامه بزرگان ریاضی: سرینیواسا رامانوجان
قضایای ناتمامیت گودل
تعاریف و مفاهیم: قضیه حمار