حسام مقصودلو فعال عرصه الکترونیک: برای آمادهسازی، پتانسیل خوبی در بخش کتابهای درسی وجود دارد تا از این طریق بتوان به اهداف شهروند هوشمند رسید ولی متأسفانه هنوز مورد توجه قرار نگرفته است بنابراین در کنار سایر دروس باید از پتانسیلی که در فضاهای مختلف دیگر وجود دارد استفاده و دامنه گستردهتری برای آموزش الکترونیک به کودکان عرضه کرد.
فاطمه شیرینی مدیر عامل یک مؤسسه آموزشی: در عصر فناوری باید فرهنگسازی و آموزش شهروند هوشمند نیز طبق استانداردها صورت بگیرد از اینرو دولت باید از استادان این کار استفاده کرده و الگوی واحدی را برای آموزش شهروند هوشمند از کودکی تعریف کند تا همه جا این الگو به صورت یکسان پیاده شود. اگر استادان فن در این کار وارد نشوند تربیت شهروند هوشمند و فرهنگسازی برای داشتن شهر الکترونیک به بیراهه میرود.
مجله «شهروند هوشمند» از ابتدای سال 95 برای فرهنگسازی و آمادهسازی شهروند هوشمند برای شهر هوشمند و دولت الکترونیک منتشر میشود. این خبر را مصطفی بهمن آبادی، رئیس سایت دولت دانا اعلام کرد و گفت: مجله شهروند هوشمند از سوی سایت دولت دانا (معاونت فناوری اطلاعات نهاد ریاست جمهوری) و سازمان پدافند غیرعامل کشور، دو بار در ماه منتشر میشود تا در جهت آمادهسازی شهروند هوشمند گام اساسی برداشته شود. در پی اعلام این خبر به سراغ کارشناسان حوزه فناوری رفتیم تا بدانیم شهروند هوشمند کیست و بجز انتشار نشریه خاص، چه کارهایی باید برای فرهنگسازی انجام داد.
شهروند بالقوه و بالفعل الکترونیکی
«دو نوع شهروند الکترونیک وجود دارد که یکی شهروندی بالقوه و دیگری بالفعل الکترونیک است.» حسام مقصودلو مدیرعامل یک شرکت خصوصی فعال در زمینه کیف پول الکترونیکی با بیان مطلب فوق به «ایران» میگوید: شهروند بالقوه شهروندی است که آمادگی پذیرش زندگی به سبک الکترونیک در بستر الکترونیکی را دارد یعنی فردی است که علاقهمند است فرایندهای زندگی را الکترونیکی انجام دهد از اینرو این شهروند، بالقوه شهروند الکترونیک است. حال اگر زیرساخت و بستر برای الکترونیکی شدن فراهم باشد این شهروند الکترونیک بالقوه به شهروند الکترونیک بالفعل تبدیل میشود چرا که با توجه به اشتیاقی بالقوه و تا حدی توانایی انجام کارها به شیوه الکترونیک را دارد، بالفعل میشود.
مقصودلو با پرسش اینکه چه بخشی از جامعه ما را شهروندان بالقوه الکترونیک و چه بخشی را شهروند الکترونیک بالفعل تشکیل میدهند میگوید: در پاسخ باید گفت جدای از اینکه دولت چه بخشی از فعالیتهایش را الکترونیکی کرده است، در یک قشری مانند جوانان این آمادگی وجود دارد. به عبارتی جوانانی که دارای سطح تحصیلات بالا و حتی درآمد مناسب برای تهیه تجهیزات الکترونیکی مانند گوشی هوشمند، لپ تاپ، رایانه و... هستند و دارای پذیرش تکنولوژیاند به دنبال چالش و پیشرو در خدمات الکترونیکی هستند و معمولاً سفیرهای الکترونیکی اطرافیان خود میشوند و بر آنها تأثیر میگذارند.
تربیت شهروند هوشمند از کودکی
جهان و زندگی امروزی بسرعت به سمت تکنولوژی پیش میرود و فناوری در آن حرف اول را میزند. برای موفقیت در استفاده از فناوری باید ابتدا فرهنگ استفاده از آن پیاده شود. برای ترغیب مردم به استفاده از دولت الکترونیک و شهر هوشمند، تا فرهنگسازی درستی انجام نشود مانند گذشته دولت باید هزینه هنگفتی را برای شهروند هوشمند صرف کند. حسام مقصودلو با بیان اینکه در خصوص فرهنگسازی و رفتارسازی باید دو نگاه کوتاه مدت و بلند مدت را برنامهریزی کرد، میگوید: چون تغییرات در کشور ما یک دفعه شروع میشود و به عبارتی با پرشی مانند پرش الکترونیکی مواجه میشویم، از اینرو باید برای فرهنگسازی کوتاه و بلند مدت همزمان کار شود. وی میافزاید: وقتی برنامهای و تصمیمی قرار است اجرا شود باید سریع و همزمان با آن به فکر رفتارسازی و فرهنگسازی برای آن تصمیم و تغییر باشیم بنابراین نباید بحث آموزش کوتاه مدت فراموش شود و از طریق رسانهها و دادن پیامهای اخلاقی افراد را به استفاده از الکترونیک تشویق کرد. (مانند بلیت الکترونیک که ابتدا مردم به خرید بلیت عادت داشتند با الکترونیکی شدن آن ابتدا مقاومت وجود داشت که با رفتارسازی همه به سمت استفاده از این ابزار الکترونیکی تشویق شدند. )
مقصودلو معتقد است برای فرهنگسازی در بلند مدت باید کار را از کودکان آغاز کرد تا بتوان نسلی را پایهگذاری کرد که دارای رفتار الکترونیکی باشند. وی میافزاید«برای آمادهسازی شهروند هوشمند و الکترونیکی نسل آینده، پتانسیل خوبی در بخش کتابهای درسی وجود دارد تا از این طریق بتوان به اهداف شهروند هوشمند رسید ولی متأسفانه هنوز مورد توجه قرار نگرفته است بنابراین در کنار سایر دروس باید از پتانسیلی که در فضاهای مختلف دیگر وجود دارد استفاده و دامنه گستردهتری برای آموزش الکترونیک به کودکان عرضه کرد. فاطمه شیرینی مدیر عامل یک مؤسسه آموزشی نیز معتقد است اگر شهر و کشور هوشمند میخواهیم باید هوشمندسازی را از پایه شروع کنیم. شیرینی با بیان اینکه کودکان نسل آینده که در شهر هوشمند زندگی خواهند کرد باید هوشمند تربیت شوند، به«ایران» میگوید: حاکمیت و دولت باید از هماکنون با سرمایهگذاری کودکانی تربیت کند که بتوانند در شهر هوشمند براحتی زندگی کنند. وی میافزاید: اگر دولت از هماکنون برای این کار هزینهای نکند باید چندین برابر آن را هزینه کند تا شاید بتواند فرهنگ شهر هوشمند را به شهروندان بیاموزد.
آموزش شهروند هوشمند با بخش خصوصی
فاطمه شیرینی با بیان اینکه بهترین حالت این است که دولت مؤسسههای خصوصی را که در این زمینه فعالیت میکنند حمایت کرده و طرح شهروند هوشمند را به بخش خصوصی بسپارد، میگوید: ما میتوانیم با الگوبرداری از کشور کره جنوبی که شهروند هوشمند را از سه سالگی و از مهدهای کودک آغاز کرده است، فرهنگسازی را شروع کنیم و باید هر چه زودتر این کار را انجام دهیم وگرنه باز عقب میمانیم.
شیرینی که در مؤسسهاش سخت افزارهای هوشمندسازی ارائه میدهد، میگوید: در عصر فناوری باید فرهنگسازی و آموزش شهروند هوشمند نیز طبق استانداردها صورت بگیرد از اینرو دولت باید از استادان این کار استفاده کرده و الگوی واحدی را برای آموزش شهروند هوشمند از کودکی تعریف کند تا همه جا این الگو به صورت یکسان پیاده شود. اگر استادان فن در این کار وارد نشوند شهروند هوشمند و فرهنگسازی برای داشتن شهر الکترونیک به بیراهه میرود. وی میگوید: باید با سازمانها و مدارس و مراکزی که هوشمندسازی انجام میدهند و آموزش را در برنامه کاری خود دارند تعامل و همکاری ایجاد شود. به جرأت میتوانم بگویم در سئول تمام کودکان از سه سالگی وارد مهدهای هوشمند میشوند و تنها یک تبلت همراه خود دارند و با مربی خود در ارتباط هستند و فضای پرنشاطی که با شیوه درست و استاندارد برای آنها فراهم شده است در حال آموزش شیوهها و مهارتهای زندگی هستند و حتی اخلاقیات به صورت هوشمند آموزش داده میشود.
امتیازهای ویژه برای شهروندان
«موضوع اصلی این است که برای رفتارسازی و فرهنگسازی باید خود دولت ورود کند چرا که برنامه کلانی است و نیاز به سرمایهگذاری کلان دارد و اینکه در نهایت این دولت است که از این رفتارسازی و فرهنگسازی منتفع میشود.» حسام مقصودلو با بیان مطلب فوق میگوید: الکترونیکی شدن صرفه جوییهای زیادی را برای دولت در پی دارد بنابراین بهتر است دولت با ایجاد موج جدید نگاه جدید را فرهنگسازی کند. و اینکه باید مدیران بحث رفتارسازی را جدی بگیرند و سطحی به آن ننگرند چرا که اگر این بحث جدی گرفته نشود 2 یا 3 سال دیگر الکترونیکی شدن زندگی مردم را تحتالشعاع قرار میدهد. از اینرو بازیگران که شرکتهای خصوصی و دولت و مردم هستند نباید از این مسأله شانه خالی کنند.
حصارکی مدیر بازاریابی یک شرکت مهندسی نیز معتقد است در ایران هنوز آن گونه که باید بحث دولت الکترونیک حتی شهر هوشمند به دلیل نبود فرهنگسازی کافی جا نیفتاده است. وی میافزاید: دولت سنگاپور فرهنگسازی درباره دولت الکترونیک را از سال 1970 آغاز کرد و تا سال 2000 ادامه داد. ابتدای امر بسیاری از کارها به صورت یکسویه در ادارهها الکترونیکی انجام میشد بعد کم کم دوسویه شد و به سمت همه گیر شدن پیش رفت. وی میافزاید: متأسفانه در کشور ابتدا از محصول و کار جدیدی استفاده میکنیم بعد متوجه میشویم که فرهنگسازی مناسبی درباره آن صورت نگرفته است. در حالی که اکنون کم و بیش در حال استفاده از دولت الکترونیک هستیم ولی هنوز آن گونه که باید فرهنگسازی نکردهایم. حصارکی با بیان اینکه فرهنگسازی خود بخود انجام نمیشود و باید برای آن در دو بخش دولت و مردم سرمایهگذاری شود، میگوید: البته در بخش دولتی به فرهنگسازی بیشتری نیاز است چرا که کارمندان هنوز آنطور که باید خود را درگیر سیستم الکترونیکی نکرده و در عرصه پاسخگویی قرار نمیدهند. بنابراین متولیان دولت باید با روشهای متفاوت کارمندان را به سمت الکترونیکی شدن ترغیب کنند.