اساسا در جامعه میزان افزایش غرور با وزن رده مدیریتی و عنوان شغلی نسبت مستقیم دارد، همین مهم در بسیاری از سازمان ها موجب ایجاد فاصله ارتباطی بین مدیران و کارمندان آن سازمان می شود. این غرور که ناشی از مواردی چون تجربه بیشتر، عنوان شغلی بالاتر، درآمد بیشتر و حتی سن بالاتر و... است برای سایر موقعیت ها در مدیریت سازمان و مذاکرات برون سازمانی مخرب هستند. افراد به صورت ذاتی نسبت به اشخاصی که گاه با دلیل و گاهی بی دلیل مغرور هستند احساس دوری می کنند و در روابط، جایگاه خود را در مقابل آن شخص حس می کنند و نه در کنار وی. مدیران موفق معتقدند کارمندانی را باید به استخدام سازمان درآورند که حداقل از خود آنها بهتر باشند.
این اشتباه مهلک مدیران در سازمان ها موجب از بین بردن خلاقیت، اظهارنظر و حتی ارائه راه حل و گفت وگو و کاهش انرژی در کارمندان می شود. زمانی که کارمندان ایده جدیدی در جلسه به مدیران خود ارائه می کنند مدیران پرغرور حتی اگر بدانند ایده وی سازنده است برخلاف این باور برای حفظ جایگاه خود و اقتدار مدیریتی خود جلوی این ایده می ایستند و سریعا آن را نقد می کنند و در پاسخ از جملاتی از جنس اما و ولی استفاده می کنند. این امر متاسفانه در دانشگاه ها و فضای آکادمیک نیز در میان اساتید و دانشجویان وجود دارد و افراد را در فضای خشک و کسل کننده رییس و مرئوس جای داده است.
برای کنترل این غرور مخرب از جانب مدیران و مهار کردن این امر از طرف کارمندان راهکار هایی وجود دارد. به عنوان مثال خود مدیران برای از بین بردن این غرور می توانند نگاه خود را تغییر دهند و به جای توجه به قدرت و جایگاه مدیریتی خود برای پیشبرد اهداف و توسعه کل سازمان بر توانمندی های کل سازمان تمرکز کنند؛ به این ترتیب غرور خود را به خاطر پیروزی سازمان در بسیاری از مواقع کنار خواهند گذاشت.
اما زمانی که مدیران تصمیم می گیرند در مقابل کارکنان خود با غرور رفتار نکنند و فضای مشارکتی و دوستانه در سازمان ایجاد کنند در اغلب مواقع دچار تواضعی بیجا می شوند که دیگر سکان مدیریتی و میزان نفوذ خود را در سازمان از دست می دهند؛ بنابراین حفظ این تعادل در مدیریت از ارکان مهم نفوذپذیری و تاثیرگذاری در رهبری و مدیریت است.
با توجه به موارد ذکر شده برای مهار این دام و حفظ و افزایش خلاقیت و انرژی در سازمان موارد زیر پیشنهاد می شود:
* با حفظ جایگاه خود فضای خلاقیت را ایجاد کنید: این فضا هرگز ایجاد نخواهد شد مگر کارمند احساس کند نظرات وی و حضورش در پیشرفت سازمان موثر است و برای ایده ها و برنامه های او وقت گذاشته می شود، پس به عنوان یک مدیر به نظرات کارمندان خود کاملا گوش دهید، حتی اگر در مسیر اهداف شما نباشند و آنها را از اینکه ایده خود را باشما درمیان گذاشته اند تحسین کنید و سپس با پرسیدن سوال هایی بجا و روشن آنها را در پرورش ایده ای جدید در مسیر فکری خود هدایت کرده و بخواهید بیشتر تامل کنند و ایده های خود را برای شما ارسال کنند.
* در مقابل خطا های کارمندان عکس العمل سریع نشان دهید: برخی از مدیران زمانی که در گزارش ها و سیستم های کنترلی خود اشتباه و خطایی را از کارمند خود می بینند آن را یادداشت می کنند تا در جلسه پایان ماه آن را به کارمند خود تذکر دهند که در اغلب موارد آن کاغذ نیز گم می شود یا اگر هم بیان شود کارمند با واکنش های دفاعی یا احساسی در پی رفع اتهام از خود برمی آید؛ بنابراین بهترین زمان تاثیر گذاری تذکرات در کنار تواضع مدیران در همان لحظه و در کمتر از چند جمله است، برخی از مدیران تذکرات خود را با سوال هایی سرزنش آمیز همچون، چرا این کار را اینگونه انجام دادی؟ مگر نمی دانستی این کار اشتباه است؟ و... بیان می کنند که این امر موجب می شود کارمند به صورت ناخودآگاه برای پاسخگویی از عملکرد خود دفاع کند، پس پیشنهاد می شود تذکرات خود را فقط در دو یا سه جمله خبری به کارمند انتقال دهید. و بعد از نقل آن چند دقیقه با سکوت خود به کارمند مهلت تفکر دهید.
* راه حل را بر عهده خود پرسنل قرار دهید و عملکرد آنها را فقط از دور رصد کنید: برای تقویت خلاقیت پرسنل، با تعریف مجدد هدف نهایی سازمان، فرصت پیداکردن راه حل مشکلات و خطا ها را بر عهده کارمندان قرار دهید و آنها را تنها بگذارید و فقط با استفاده از ابزار های مدیریتی و کنترلی رفتار ها و تصمیمات آنان را محک بزنید تا به بهترین راه حل دست یابید.
* رفتار های قابل تحسین را بازگو کنید: برخی از مدیران پرغرور در مقابل عملکرد مثبت کارمندان خود به نوعی برخورد می کنند تا این دستاورد را به نام خود ثبت کنند و زحمات کارمند را در ردیف وظایف او بشمارند. برای ایجاد فضای امن و رقابتی در سازمان و رشد خلاقیت و تلاش، رفتار های قابل تحسین کارمندان را بازگو کنید و از آنها برای این اتفاق تشکر و قدردانی کنید.
* با رفتاری مناسب خود را الگو قرار دهید و به آنها بیاموزید: زمانی که کارمندان در سازمان با انتقال رایگان آموزه ها و تجربیات مدیران مواجه می شوند ناخودآگاه درگیر یک احساس کاریزماتیک نسبت به مدیر خود می شوند و این بهترین زمان برای ساخت مدیران آینده و پرتوان برای سازمان توسط مدیر فعلی است.
مدیریت یک فن حرفه ای است و نه یک ابزار برای بالابردن سطح اجتماعی افراد، مادامی که مدیران به جای یدک کشی نام مدیر، اهداف نهایی و درصد تحقق چشم انداز سازمان را نشان لیاقت مدیریتی و شغلی خود قرار دهند حرفه مدیریت تبدیل به مهارت و هنر رهبری و تاثیرگذاری می شود و آنگاه فضایی نو برای ورود به فصل جدیدی از تعالی سازمان ایجاد می شود. تواضع و غرور همچون تیغ جراحی هر دو عواملی مخرب و موثر هستند، حفظ تعادل میان این دو بیانگر خردمندی و زیرکی مدیر است.