بر شک هایتان غلبه کنید
شما می خواهید کار جدیدی را شروع کنید. این در حالی است که روال عادی زندگی شما شکل گرفته است و روی غلتک افتاده است، اما شروع کار جدید دغدغه هایی برای شما درست می کند. مسائل مالی و آینده ای غیر قابل پیش بینی بر تردیدهای شما می افزاید. شروع یک کار فضای جدیدی در اطراف شما ایجاد می کند و نیروهای دیگری را به شما معرفی می کند. بر شک هایتان غلبه کنید. یک سخنران برجسته می گوید: «زمانی که ایده بزرگی دارید قبل از اینکه مغز شما درک کند بدن شما آن را درک می کند.»
* موفقیت را برای خود به تصویر در آورید. تصویری از خود بسازید که شبیه زمانی است که موفق هستید.
* به راه خود متعهد باشید. موانع و مشکلات را شناسایی کرده و مدام در جست وجوی راهی برای آن باشید.
زمانبندی و برنامه ریزی کنید
برای کسب و کار جدید خود نیاز به زمان دارید. نحوه گذران اوقات فراغت خود را تغییر دهید. مثلابه جای تماشای یک فیلم بلند، نام شرکت ها و تولید کننده ها را جست وجو کنید. به جای جست وجو در طبقات فروشگاه ها می توانید با یک تولید کننده در مورد نحوه بسته بندی کالاصحبت کنید.
* از دیگران کمک بخواهید. می توانید از خانواده و دوستان خود کمک بخواهید. آنها می دانند شما گرفتار هستید و به شما کمک خواهند کرد. از این لحاظ احساس شرمندگی نکنید.
* سوال بپرسید: این سوال ها طوفان فکری به پا می کند: «شما چه کسی را می شناسید؟» این نقطه شروع خوبی برای جمع آوری نصایح و تجربیات دیگران است. نگران سرمایه نباشید. در این مرحله ذهن خود را به مسائل مالی مشغول نکنید. تامین مالی ایده خود را فقط یک گام از پروسه پیش روی خود فرض کنید نه اینکه آن را یک نقطه عطف در پروژه خود بدانید.
ارزیابی کنید.
ابتدا بررسی کنید که ایده شما تا چه اندازه می تواند درآمدزا باشد؟ یعنی در چه مقیاسی می توانید خدمات یا محصول ارائه دهید. مثلاشما اگر خدمات مشاوره ارائه می دهید پس در طول روز ۲۴ ساعت بیشتر در اختیار ندارید که بخشی از آن برای استراحت صرف می شود. در این صورت موجودی انبار شما زمان است که آن هم محدود است! پس باید در بازاریابی آن دقت کافی کنید و ارزش آن را بدانید.
به این دو موضوع توجه داشته باشید:
1- موجودی محصول: اگر شما محصول پیچیده یا بزرگی را می فروشید آنگاه در طول سال چقدر می توانید تولید داشته باشید؟
2- نیاز: بازار چه میزان کشش دارد که برای شما نیاز ایجاد کند تا شما بتوانید آن را برآورده کنید؟ (این اولین سوال بازاریابی است)
کنترل کنید.
از همان ابتدا سعی کنید موارد حیاتی را تشخیص داده و برای کنترل و مدیریت آنها چاره اندیشی کنید. اینها شامل: مسائل سیاسی و قانونی و تجاری است. همچنین مسائل مربوط به مجوز ها و خرید تکنولوژی و… است. گاهی فکر می کنیم که صرفا با راه اندازی یک فروشگاه یا ساخت یک وب سایت قسمت مهمی از کسب وکار را انجام داده ایم و به آینده آن خوشبین می شویم، اما باید دانست که قسمت مهم کار همانا ارتباط بامشتری – القای ارزش خود و متقاعد کردن مشتریان به پرداخت است. برای این منظور باید فوق العاده و ناب باشید. باید محصول شما واقعا ارزش پرداختن را داشته باشد. باید توجه داشت که کسب وکار فرآیند برقراری ارتباط بین ایده شما با مشتری است. «بازار اشباع شده است!» این اولین جمله ناامیدکننده ای است که می تواند ذهن کارآفرین را مخدوش کند. در پاسخ باید گفت بسیاری از کسب وکارهای موفق در بازارهایی رشد کرده اند که رقیب هایی بسیار بزرگ داشته اند.
بارزترین مثال آن ظهور فیس بوک در میان غول های فناوری گوگل و مایکروسافت بوده است.. این رقیبان بازار را در اختیار داشته و آن را تامین می کردند. بازاری که شلوغ است و رقبای زیادی دارد نشان از وجود انبوهی از نیازهای حل نشده دارد؛ اما بازار بزرگی که رقیب ندارد نمی تواند امیدوار کننده باشد.
با خلاقیت می توان شیوه های ارائه محصول یا خدمات را به گونه ای تغییر داد که بخشی از بازار را در اختیار گیرد. در اینجا اهمیت خلاقیت آشکار می شود. خلاقیت هنری است برای غلبه بر محدودیت های محیطی. شاید بتوان گفت با کمک خلاقیت و نوآوری همیشه راهی برای عرضه وجود دارد.
کسی به شما توجه نمی کند: با مطالعه ده ها کتاب در مورد کسب وکار می توان به جمله ساده زیر رسید: «کسی به شما توجه نمی کند». در واقع شما تازه کار هستید و به رغم اینکه به خود و کارتان ایمان دارید ممکن است این انتظار را داشته باشید که دیگران هم به شما توجه کنند و مانند خودتان برای کار شما اهمیت قائل شوند، اما واقعیت این است که کسی به کسب وکار شما توجه نمی کند. مردم مشغولیات زیادی دارند.
نکته مهم:
ممکن است شروع کار شما منجر به ایجاد شور و هیجان در حلقه نزدیکان و آشنایان و دوستان شما شود. این ممکن است شما را به اشتباه بیاندازد و فکر کنید که سایر مردم هم توجه می کنند، اما در واقع مشتریان اصلی شما مردم هستند و هنوز توجهی به کسب و کار شما نمی کنند. در این مرحله باید بلند پروازی های خود را مدیریت کرد؛ بنابراین اگر بهترین محصول دنیا را داشته باشید، اما نتوانید آن را با زندگی مردم پیوند داده و مردم را از این پیوند آگاه سازید آنگاه هیچ درآمدی نخواهید داشت.
ایده ۱۰ هزار ساعتی: تنها راه برای پایان موفقیت در یک کار تلاش متمرکز و ادامه دار است. نویسنده ای به نام مالکوم گلادول در مورد ایده ۱۰ هزار ساعتی می نویسد: افرادی که به بالاترین سطح در یک حرفه می رسند – حال ورزش و موسیقی یا هر حرفه ای باشد – حداقل ۱۰ هزار ساعت زمان برای تمرکز بر آن می گذارند. به عبارتی حدود ۱۰ سال تمرکز مستقیم روی موضوع.
مدام در تکاپو باشید، بازخورد بگیرید واصلاح کنید: یکی از استراتژی های موفق برای پایه گذاری یک کسب وکار و توسعه آن این است که مدام در تکاپو باشید و هر گاه لازم بود در ایده و روش های خود تغییر ایجاد کنید. لزوم تغییر را از بازخورد مشتریان می توان فهمید. برای این امر لازم است تا ارتباط فعالانه ای با مشتریان خود داشته باشید.
پی نوشت:
مجموعه «ایده تا اجرا» مشتکل بر ۱۷ نوشته گام به گام شامل راهنمای عملی و مرحله به مرحله ای است تا بتوان ایده های موفق را پیدا کرده یا ایده خامی را که در سر دارید پرورش داده و به آن رنگ واقعیت بدهید.