بلِز پاسکال (به فرانسوی: Blaise Pascal) (۱۶۶۲ - ۱۶۲۳) ریاضیدان، فیزیک دان و فیلسوف فرانسوی که در سالهای پایان عمر کوتاهش به الهیات روی آورد.
کودکی
پاسکال در سه سالگی مادرش را از دست داد و تحت آموزش پدرش قرار گرفت. کارهای اولیه پاسکال در علوم طبیعی و کاربردی بود که وی در آنجا نقشی مهم در ساخت ماشین حساب های مکانیکی و مطالعه سیالات داشت. وی همچنین با عمومیت دادن کار اوانجلیستا تُریچِلی نقشی مهم در توضیح مفهوم فشار و خلا نیز ایفا کرد. پاسکال همچنین در دفاع از روش علمی نوشتههای باارزشی دارد.
پاسکال به ایجاد دو زمینه جدید تحقیقاتی مهم کمک کرد. وی در ۱۶ سالگی رسالهای مهم در باب هندسه تصویری نوشت و در زمینه تئوری احتمال از ۱۶۵۴ با پیر دی فرما مکاتباتی داشت. پاسکال همچنین نقش چشمگیری در پیدایش اقتصاد مدرن و علوم اجتماعی داشت.
پاسکال به دنبال تجربه یک وضعیت عرفان در ۱۶۵۴، کارهای علمی خود را رها کرد و خود را وقف فلسفه و الهیات کرد. دو اثر مشهور وی، Lettres provinciales و Pensées حاصل این دوران هستند. پاسکال سالها از بیماری رنج میبرد و مرگ زودهنگام وی ۲ ماه پس از سی و نهمین سالروز تولدش به علایق و خواستههای او پایان داد.
دوران اولیه زندگی و تحصیلات
پاسکال در منطقه کلِرمون-فِران در ناحیه Auvergne در فرانسه متولد شد و در سه سالگی مادرش، آنتونیت بگن را از دست داد. پدرش، اتین پاسکال (۱۶۵۱-۱۵۸۸)، قاضی و عضو petite noblesseبود و به علوم و ریاضی علاقه داشت. بلز پاسکال برادر ژاکلین پاسکال بود و دو خواهر دیگر داشت که تنها یکی از آنها به نام ژیلبرت دوران کودکی را به سلامت طی کرد.
در سال ۱۶۳۱، اتین به همراه فرزندانش به پاریس نقل مکان کرد. اتین با توجه به نبوغ فوقالعاده پسرش تصمیم به آموزش وی گرفت. پاسکال جوان در همان ابتدا استعداد خود را در ریاضیات و علوم طبیعی نشان داد، که شاید مکالمات همیشگی پدرش با عالمان برجسته علوم هندسه در پاریس از جمله رابروال، مرسن، دسارگوس، میدورگ، گاسندی و دکارت از جمله دلایل تمایل پاسکال بوده باشد. در یازده سالگی رسالهای کوتاه درباره اصوات اجسام ارتعاشی نوشت و پدرش در جواب به این موضوع، مطالعه ریاضات را برای وی تا سن ۱۵ سالگی ممنوع کرد تا بلز از مطالعه لاتین و زبان یونانی بازنماند. با این حال یک روز اتین متوجه شد که بلز (که در آن زمان ۱۲ سال داشت) با تکهای زغال بر روی دیوار، اثباتی مستقل در مورد اینکه مجموع زاویه های یک مثلث برابر است با دو زاویه قائمه نوشتهاست. از آن زمان به بعد پاسکال اجازه مطالعه اقلیدس را یافت.
پاسکال علاقهای ویژه به مطالعه کارهای رنه دکارت داشت. به دنبال مطالعه عقاید دکارت، پاسکال در ۱۶ سالگی رسالهای در باب مباحث مخروطی به نام ''Essai pour les coniques''(مقالهای درباره مخروطیها) نوشت. بخش اعظم این رساله اکنون از بین رفتهاست، ولی یک نتیجه مهم آن که به قضیه پاسکال معروف است به جای ماندهاست. کارهای پاسکال چنان باارزش بودند که زمانی که دکارت دست نوشتههای وی را دید، نتوانست باور کند که این کارها توسط پدر پاسکال نوشته نشدهاند.
در سال ۱۶۳۸، مخالفت اتین با سیاستهای مالی کاردینال ریشیلیو خانواده پاسکال را مجبور به فرار از پاریس کرد. تنها زمانی که ژاکلین در بازی بچهها با کاردینال ریشیلیو موفق عمل کرد، اتین بخشیده شد. در سال ۱۶۳۹، خانواده پاسکال به روان (فرانسه) نقل مکان کردند و اتین در آنجا مامور جمعآوری مالیات شد.
در ۱۸ سالگی، پاسکال برای کمک به پدرش در انجام محاسباتش یک ماشینحساب مکانیکی ساخت که قادر به محاسبه جمع و تفریق بود و ماشین حساب پاسکال نام گرفت. از جمله نمونههای اولیه این ماشینحساب در موزهZwinger در درسدن آلمان قرار دارد. گرچه این ماشینحساب ها درواقع مقدمه پیدایش مهندسی کامپیوتر بودهاند، اما آنها از لحاظ تجاری موفقیت چندانی به دست نیاوردند. طی دهه بعدی پاسکال طرح خود را ارتقا داد و بیش از ۵۰ عدد از آنها را ساخت.
ابداعات در ریاضی
علاوه بر دستاوردهای دوران کودکی اش، پاسکال در بقیه زندگی اش نیز بر دانش ریاضی تأثیر گذاشت. در سال ۱۶۵۳، پاسکال رسالهای به نام «در باب مثلثات حساب» (به فرانسوی: Traité du triangle arithmétique) نوشت که در آن یک صورت جدولی راحت برای ضرایب دوجملهای شرح داد که امروزه مثلث پاسکال نامیده میشود. یانگ هو ریاضیدان چینی از سلسله کین ۴ قرن پیش از پاسکال به مسئلهای مشابه مثلث پاسکال پرداخته بود.
در سال ۱۶۵۴ پاسکال تحت تأثیر یکی از دوستانش چوالیر دی مر که به مسائل قمار و شرط بندی علاقه داشت، با فرما در این باب مکاتبه کرد و نتیجه آن مکاتبات تئوری احتمالات در ریاضی بود. و مشکل مورد نظر وی این بود که دو باریکن قمار که بازی را زودتر ترک میکنند، با توجه به وضعیت موجود بازی، میخواهند با توجه به شانسشان برای بردن بازی، سهام را عادلانه تقسیم کنند. از این مبحث نظر ارزش مورد انتظار بوجود آمد. پاسکال بعدها (در «تفکرات») از استدلالهای احتمالی استفاده میکرد، (شروط پاسکال)، تا ایمان و اعتقاد به خدا و زندگی زاهدانه را توجیه کند. کارهای ارزشمند فرمت و پاسکال در احتمالات و ریاضیات مبنایی بسیار مهم برای لایبنیتز در خلق فرمول ریاضیات بسخردی محسوب میشود.
پاسکال پس از تجربیات عرفانیش در سال ۱۶۵۴، کارها و مطالعات خود در ریاضییات را رها کرد. با این حال پس از یک شب بیخوابی کشیدن در سال ۱۶۵۸، او بصورت ناشناس جایزهای را برای تربیع سیکلوئید اختصاص داد. ژان والیس، هایجین، کریستفر ورن و چندی دیگر راهحلهایی را ارائه دادند. پاسکال هم تحت نامی مستعار راهحل خود را ارائه داد. پس از آنکه پاسکال خود را برنده اعلام کرد، مباحثات و مناقشات سختی در گرفت.
ابداعات در فلسفه
دستاورد مهم پاسکال در ارتباط با فلسفهِ ریاضی مربوط به اثر وی بنام De l'Esprit géométrique (در باب مغهوم هندسه) بود که در ابتدا به عنوان مقدمهای برای کتاب هندسهِ برای یکی از مدارس معروف «مدارس کوچک پورترویال» (Les Petites-Ecoles de Port-Royal) نوشته شده بود. این کار برای مدت بیش از یک قرن از مرگ پاسکال انتشار نیافت.. در این اثر پاسکال به مسالهِ کشف حقایق پرداخت و عنوان کرد که بهترین راه برای این کار این است که تمامی موضوعات را در مورد حقایق از قبل اثبات شده پیدا کرد. در عین حال وی عنوان کرد که این کار غیر ممکن است چراکه برای اثبات این حقایق به اثبات رسیده به حقایق دیگری نیاز است و بنابراین اولین اصل قابل حصول نیست. بر این اساس، پاسکال عنوان کرد که روشهای مورد استفاده در علم هندسه با اصول خاص آن و درنظر گرفتن موضوعات مرتبط با آنها در حد امکان مناسب هستند. با این وجود راهی وجود نداشت که در مورد درستی اصول مطمئن شد.
پاسکال همچنین با استفاده از De l'Esprit géométrique یک تئوری در ارتباط با معنی بسط داد. وی دو گونه معنا را از هم متمایز ساخت، اولی معانی قراردادی هستند که توسط نویسنده طرح میشوند و دومی معانیای هستند که در داخل زبان هستند و همه آنها را میفهمند، و دلیل این است که مرجع به طور طبیعی مشخص است. نوع دوم ویژگی فلسفهِ ماهیتگراییاست. پاسکال ادعا کرد که تنها تعاریف گونهِ اول در مورد علوم و ریاضی مهم هستند و عنوان کرد که در این زمینهها باید فلسفهِ صورتگرایی مطروحه توسط دکارتز مورد استفاده قرار گیرد. درDe l'Art de persuader (در باب هنر قانعسازی)، پاسکال نگاهی دقیقتر به روش بدیهی هندسه داشت و خصوصاً به این مورد پرداخت که چگونه مردم در مورد اصول بدیهیکه از آنها نتیجهگیری میکنند قانع میشوند. پاسکال با میشل دو مونتین هم عقیده بود که حصول اطمینان در مورد این بدیهیات و نتیجهگیری از طریق روشهای بشری غیرممکن است. وی اظهار داشت که این اصول تنها از طریق شهود قابل درک است و اینکه این حقیقت لزوم تسلیم در برابر خداوند برای رسیدن به حقایق را مورد تاکید قرار میدهد.
ابداعات در علوم فیزیکی
مطالعات پاسکال در مورد سیالات (هیدرودینامیک و هیدروستاتیک) بر اساس اصول سیالات هیدرولیک بود. اختراعات او در این زمینه شامل فشار هیدرولیک (استفاده از فشار هیدرولیک برای افزایش نیرو) و سرنگ بود. در سال ۱۶۴۶، پاسکال از آزمایشها اوانجلیستا توریسلی[ در ارتباط با فشارسنج آگاهی یافت. وی این آزمایشات را دوباره با استفاده از لولهای پر از جیوه تکرار کرد و این لوله را به صورت وارونه درون کاسهای از جیوه قرار داد و پاسکال این سئوال را مطرح کرد که چه نیرویی بخشی از جیوه را درون لوله نگهداشته و چه چیزی فضای بالای جیوه در لوله را پر کردهاست. در آن زمان اکثر عالمان بر این عقیده بودند که غیر از خلا مادهای نامرئی در آن فضا وجود دارد.
پاسکال بهدنبال انجام آزمایشها دیگری در این زمینه در سال ۱۶۴۷ پاسکال Experiences nouvelles touchant le vide (تجربیات جدید از خلا) را نوشت که در آن قوانین اصلی در مورد میزان تأثیر فشار هوا بر مایعات مختلف عنوان شده بود. پاسکال همچنین دلایل این مساله را که چرا در بالای ستون مایعات در لوله بارومتر خلا وجود دارد را عنوان کرد.
در سال ۱۶۴۸، پاسکال مطالعات خود را در این زمینه ادامه داد و در همین راستا شوهرخواهرش یک بارومتر را به ارتفاعات بالا برد و این نکته به اثبات رسید که سطح جیوه تغییر میکند و پاسکال این آزمایش را با انتقال بارومتر به بالای برج یک کلیسا در پاریس و سپس به پایین آن تکرار کرد. این آزمایشها که در نهایت منجر به بنیاد نهادن اساس بارومترشد با تحسین مردم در سرتاسر اروپا مواجه شد.
درپاسخ به این نقدها که باید چیزی نامرئی در فضای خالیای که پایپسکال عنوان کرده وجود داشته باشد، پاسکال در پاسخ به استین نوئل یکی از مهمترین نظریات قرن هفده را در ارتباط با روش علمی ارائه داد: «برای اثبات یک فرضیه اینکه تمامی موارد مطابق آن باشند کافی نیست، اما اگر تنها یک مساله خلاف آن باشد، همان یک مورد برای نقض فرضیه مورد نطر کافی است» تاکید و پافشاری وی در مورد وجود خلا باعث اختلاف او با برخی دانشمندان مطرح زمان از جمله دسکارتس شد.
رویارویی با مرگ
در تاریخ ۲۳ نوامبر سال ۱۶۵۴ او در تصادفی روی پل نیلی گرفتار شد که در آن اسبهای کالسکه که کنترل خود را از دست داده بودند از دیواره پل پایین افتادند و کالسکه را به دنبال خود کشیدند. خوشبختانه در این حین میله اتصال شکسته شد و کالسکه از اسبها جدا و نیمی از آن از پل آویزان شد. پاسکال و دوستانش در این حادثه صدمهای ندیدند، اما فیلسوف احساساتی که مرگ را در جلوی چشمانش دیده بود، از وحشت غش کرد و مدتی بیهوش شد. او که ۱۵ روز بعد حوالی ساعت ۱۰٫۳۰ تا ۱۲٫۳۰ به هوش آمد، تصویر مذهبی قویای در ذهنش نقش بسته بود که آن را در یادداشتی کوتاه سریعاً ثبت کرد: آتش. «خدای ابراهیم، خدای اسحاق، خدای یعقوب، و نه خدای فلسفه دانان و دانشمندان و...». ا. یادداشت خود را با نیایش ۱۱۹:۱۶ ختم نمود: «پیغام تو را فراموش نخواهم کرد. آمین.» او این یادداشت را با دقت به کت خود دوخته بود و هرگاه لباس خود را عوض میکرد آن را نیز جا به جا میکرد. خدمتکار او این یادداشت را پس از مرگ پاسکال پیدا کرد.[۶] در طول زندگی اغلب به غلط از وی به عنوان مردی لاابالی یاد میشد و بعدها تنها به دلیل اینکه بستر مرگ برای خود ساخته بود، طرد شد.
پاسکال که عقاید و باورهای مذهبیاش جان تازهای گرفته بود در ژانویه ۱۶۵۵ سفری ۲ هفتهای به صومعهای قدیمی در پورت رویال کرد. در این زمان یعنی بعد از تحولات مذهبی بود که او اولین اثر ادبی خود در مورد مذهب را با نام نامههای ایالتی نوشت.
نامه های ایالتی
پاسکال که نوشتن این مجموعه را در سال ۱۶۵۶ آغاز کرد، با این اثر ضربهای بیادماندنی به کازویستری، آیین مذهبی مذهب مشهوری که متفکران کاتولیسم در اوایل دوره مدرن (مخصوصا یسوعیان) از آن پیروی میکردند، وارد کرد. پاسکال مغلطهگری را استفاده از استدلال پیچیده برای توجیه بی بند باری اخلاقی عنوان کرد. روش استدلال وی بسیار زیرکانه بود: «نامههای ایالتی» به گونهای نگاشته شدهاست که چنین به نظر میرسد که شخصی پاریسی به دوستان ایالتی خود در موارد اخلاقی و الهیات، نامههایی را نوشته که پس از مدتی باعث ایجاد محافل مذهبی و اندیشمندانه در پایتخت میشود. پاسکال با تلفیق عقاید یک کشیش باهوش و تجربیات افراد عادی سطحی جدید از نگارش را در نثر فرانسه ایجاد کرد. این مجموعه ۱۸ نامهای طی سالهای ۱۶۵۶ و ۱۶۵۷ با تخلص لوئیس دی مونتالت چاپ شد که باعث خشم لوئیس چهاردهم گردید. پادشاه در سال ۱۶۶۰ دستور داد تا تمام نسخههای این مجموعه را بسوزانند. در سال ۱۶۶۱ مدرسهِ یانسنگراها در پورترویال محکوم و بسته شد. کسانیکه در آن مدرسه کار میکردند در سال ۱۶۶۵ سندی با عنوان فتوای پاپ را امضا کردند که تعالیم یانسن را محکوم کرد و آن را بدعت خواند. آخرین نامهِ پاسکال در سال ۱۶۵۷ نشاندهندهِ تمرد آشکارا از پاپ بود و باعث شد الکساندر هفتم نامهها را محکوم کند. اما این کار مانع خواندن این نامهها توسط تحصیلکردگان فرانسه نشد. حتی به نظر میرسید که الکساندر هفتم هم با اینکه نامهها را محکوم کرده، اما در خفا استدلالات پاسکال را پذیرفتهاست. چند سال بعد او بی بند و باری در کلیسا را محکوم کرد و دستور داد متون مغلط بازنویسی شوند.(۶۶-۱۶۶۵)
مجموعه «نامههای ایالتی» در کنار تأثیر مذهبیای که داشت، اثر ادبی مشهوری هم بود. استفاده از شوخی، مضحکه و هجو تند و گزنده در متن، مجموعه را برای خوانندگان کاملاً قابل هضم کرده بود و بر روی شیوه نگارش نویسندگان فرانسوی از جمله ولتر و ژان ژاک روسو تأثیر گذاشت. چند نامهِ اول به معرفی اصول و عقاید مکتب یانسنگرایی مانند دگمهای «قدرت بیواسطه» (نامهِ اول) و «لطف و مرحمت به اندازه» (در نامهِ دوم) اختصاص دارد و نشان میدهد چرا این عقاید بدعتگذارانه نیستند. پاسکال در نامههای بعدی به طرفداری و دفاع از یانسنگراهای پورترویال میپردازد—در این زمان فشارها بریانسنگراهای پورترویال برای دست کشیدن از آموزشها و عقاید خود افزایش یافته بود—و همچنین این نامهها محتوی انتفاد از مغلطهکاری و سفسطه بود. نامهِ شانزدهم شامل عذرخواهی منحصربهفردی و غیرعادی است، «اگر زمان میداشتم، نامهای کوتاه تر مینوشتم»
«نامههای ایالتی» با افبال عمومی بسیاری روبه رو شد تا آنجا که ولتر این مجموعه نامهها را بهترین کتاب نوشته شده در فرانسه خواند..« و زمانیکه از بوسوت پرسیدند که اگر کتابهای خود را ننوشته بود دوست داشت کدام کتاب را نوشته باشد، در پاسخ گفت:»نامههای ایالتی«پاسکال
معجزه
پس از اینکه پاسکال از نظارت بر انتشار «نامه» آخرش فراغت یافت و به پاریس بازگشت، اعتقادات مذهبی وی بدلیل ارتباط نزدیکش با وقوع یک معجزه در دیر راهبههای پورت رویال افزایش یافت. خواهرزادهِ ۱۰ ساله پاسکال بنام مارگارت پریر دچار بیماری فیستول بود که باعث عفونی شدن بدنش شده بود و چشمها و بینیش را نیز تحت تأثیر قرار داده بود و پزشکان از مداوای وی ابراز ناامیدی کرده بودند. سپس در۲۴ مارس سال ۱۶۵۷ یک انسان معتقد چیزی را به پورترویال اهدا کرد که به عقیدهِ وی و سایر معتقدین خاری از تاجی بود که باعث شکنجه حضرت مسیح شده بود. راهبهها طی مراسمی با خواندن سرودهای مذهبی این خار را در محراب دیر خود قرار دادند. هر کدام از راهبهها به نوبت این جسم مقدس را میبوسیدند و یکی از آنها که مارگارت را در بین عبادتکنندگان دید، جسم مقدس را برداشت وبا آن پای دخترک را لمس کرد. غروب همان روز مارگارت اظهار داشت که چشمهایش دیگر درد نمیکنند و مادر مارگارت نیز متوجه شد که اثری از بیماری در بدن دخترک نیست و پزشک نیز از این قضیه را تاکید کرد. پاسکال و نه راهبه این قضیه را که به اعتقاد آنها یک معجزه بود، در دور و اطراف پخش کرد. هفت پزشک دیگر که از بیماری مارگارت مطلع بودند، اظهار داشتند که به عقیدهِ آنها معجزه اتفاق افتادهاست. ماموران اسقف نیز این مساله را بررسی کردند و به همان نتیجه رسیدند و اجازه برقراری مراسم مذهبی را در پورترویال دادند. جمعیت زیادی از معتقدین برای دیدن و بوسیدن این خار آمدند و تمامی کاتولیکهای پاریس نیزاز این معجزه احساس شادمانی کردند. بعدها هم کاتولیکها و هم یانسنگراها از این معجزهِ مستدل در دفاع از عقاید خود استفاده کردند. در سال ۱۷۲۸، پاپ بندیکت XIII با اشاره به این معجزه اظهار داشت که عصر معجزه هنوز به پایان نرسیدهاست.
تفکرات
متأسفانه پاسکال نتوانست پیش از مرگش مهمترین کار مذهبیش بنام Pensées («تفکرات») را به اتمام برساند. قرار بود که این اثر بررسی بینقض و جامعی در دفاع از مسیحیت باشد که عنوان اولیهِ آنApologie de la religion Chrétienneگ] به معنای دفاع از مذهب مسیحیت بود. پس از مرگ وی صفحاتی دستنوشته در وسائل او یافت شد که بر روی آنها افکار مختلفی به صورت درهم اما گویا نوشته شده بودند. اولین نسخه از این نوشتههای مجزا در سال ۱۶۷۰ با نام Pensées de M. Pascal sur la réligion, et sur quelques autres sujets («تفکرات پاسکال در ارتباط با مذهب و سایر موضوعات) به صورت کتاب چاپ شد و بلافاصله به اثری ارزشمند تبدیل شد. نگرانی و هراس دوستان پاسکال و اندیشمندان از اینکه این»تفکرات«گسسته بجای زهد و دینداری منجر به ایجاد شبه در دین شود باعث شد تا آنها قسمتهای مورد شک رامخفی کرده و سایر قسمتها را تغییر دهند، به نحوی که موجب ناخشنودی شاه و یا کلیسا نشوند[۹] در آن زمان دیگرآزارها و اذیتهای قبلی متوجه پورترویال نبود و ویراستاران تمایل نداشتند که دوباره این آزارها و مشکلات از سر گرفته شوند. تا قبل از قرن نوزدهم»تفکرات" به صورت کامل و اصل منتشر نشد.
«تفکرات» پاسکال شاهکار و نقطهِ عطفی در نثر فرانسه محسوب میشود. سنت بیو در ارتباط با یکی از قسمتهای این کتاب اظهار داشت که این صفحات بهترین در زبان فرانسه هستند..ویل دورانت، در اثر جامه یازده جلدیش]]تاریخ تمدن [[آنرا به عنوان بهترین کتاب نثر فرانسه مورد ستایش قرار داد..« پاسکال در»تفکرات" چندین تناقض فلسفی را بررسی کرد: بیکرانی و هیچ، ایمان و خرد، درون و ماده، مرگ و زندگی، معنا و پوچی و... و چنین به نظر میرسد که غیرازجهل، خضوع و گذشت به نتایج دیگری دست نیافت. و با ادغام آنها وی شروط پاسکال را ایجاد کرد.
کارهای پایانی و مرگ
تی اس الیوت پاسکال را در دوران زندگیاش «مردی زمینی در میان زاهدان و زاهدی در میان انسانهای زمینی« توصیف کرد. زندگی زاهدانه پاسکال نتیجه عقیدهای بود که طبیعتاً برای رنجش یک فرد کافی بود. در سال ۱۶۵۹، پاسکال که هیچ گاه از نعمت سلامتی برخوردار نبود، به شدت احساس بیماری کرد. طی سال های پایانی زندگیاش، پاسکال از درمان پزشکانش سر بازمیزد و عنوان میکرد: بیماری وضعیتی طبیعی برای مسیحیان است.
لوئی چهاردهم نهضت یانسنگرایی را در سال ۱۶۶۱ در پورترویال سرکوب کرد. در پاسخ پاسکال یکی از کارهای نهاییاش را به نام Écrit sur la signature du formulaire (کتابی در باب نشان صورت)، که در آن یانسنگرا را از تسلیم شدن برحذر داشت نوشت. در همان سال خواهرش ژاکلین فوت کرد که باعث شد پاسکال بحث در باب یانسنگرایی را خاتمه دهد. بزرگترین دستاورد پاسکال در ارتباط با نبوغ مکانیکی وی، ایجاد شاید اولین خط اتوبوس برای حمل مسافران در داخل پاریس در کالسکههایی با چندین صندلی بود.
در سال ۱۶۶۲ بیماری پاسکال وخیم شد. پاسکال با آگاهی از اینکه سلامتیاش رو به وخامت است، خواستار بستری شدن در بیمارستان شد، اما دکتر وی اعلام داشت که وضعیت او چنان ناپایدار است که نمیشود او را به بیمارستان منتقل کرد. در تاریخ ۱۸ آگوست سال ۱۶۶۲ در پاریس، پاسکال دچار تشنج شد و مراسم تدفین و نیایش برای وی به اجرا درآمد. صبح روز بعد وی جان باخت، در حالی که این کلمات را بر زبان داشت «خدایا هرگز تنهایم نگذار». جسدش را در گورستان Saint-Étienne-du-Mont دفن کردند.
در کالبدشکافی انجام شده پس از مرگ معلوم شد که معده پاسکال و همچنین شکمش وضعیت بسیار بدی داشته و مغز او نیز دچار آسیب بودهاست. با وجود انجام کالبدشکافی، علت اصلی بیماری مداوم وی معلوم نشد، با این حال نظریاتی در مورد ابتلا به سل و سرطان معده یا هردو همزمان در این مورد وجود داشت. همچنین آسیب مغزی پاسکال را دلیل سردردهای وی دانستند.
میراث
به افتخار ابداعات علمی وی، نام «پاسکال» به واحد فشارSI، به زبانبرنامهنویسی و قانون پاسکال و همچنین همانطور که در بالا عنوان شد به مثلث پاسکال و شروط پاسکال داده شد.
مهمترین ابداع پاسکال در علم ریاضی تئوری احتمال بود. این تئوری که در ابتدا در مورد قمار کاربرد داشت، امروزه در علم اقتصاد و خصوصاً در علوم آماری بسیار مهم است. جان راس در این باره نوشت، «تئوری احتمال و اکتشافات وابسته به آن دید ما به مسائلی مانند عدم قطعیت، ریسک، تصمیم گیری و توانایی شخص و جامعه برای تأثیر بر حوادث آتی را تغییر داد.»[۱۵] با این وجود باید اذعان داشت که اگرچه پاسکال و فرمات کارهای اولیهِ مهمی در ارتباط با احتمال انجام دادند، اما در این مورد چندان فرا نرفتند. کریستین هیگنز با آگاهی از مکاتبات پاسکال و فرمات در این زمینه، اولین کتاب خود را در این باب نوشت. افراد بعدی که در توسعهِ این تئوری نقش داشتند ابراهام دی مویور و پیر سیمون لاپلس بودند.
درادبیات نیز پاسکال از جمله مهمترین نویسندگان دوره کلاسیک فرانسه محسوب میشود وآثار وی امروزه به عنوان شاهکار نثر فرانسه در نظر گرفته میشوند. استفادهِ وی از هجو و طنزنگاری برمجادله گرهای بعدی تأثیر گذاشت. مضامین کارهای ادبی پاسکال بیش از همه برای مخالفتش با خردگرایی رنه دکارت و تاکید همزمان براین مطلب که فلسفه تجربهگرایی برای تعیین حقایق مهم ناکافی است در یادها میباشد.
بیشتر بدانید:
-- در کانادا یک مسابقه سالانه ریاضی بنام وی، پاسکال نام گرفتهاست. تمامی دانشآموزان کانادایی ۱۴ سال و کمتر که در کلاس نهم و یا پایینتر هستند میتوانند در این مسابقه شرکت کنند.
-- تبادل افکار در مورد پاسکال در فیلمی بنام My Night At Maud's توسط کارگردان فرانسوی اریک رومر به تصویر کشیده شدهاست.