اینجانب حدود دو دهه عضو هیات تحریریه مجله «برهان» ریاضی و همچنین مدیرداخلی نشریه ریاضی «برهان» بودم و به همین دلیل آشنایی و ارتباط بسیار نزدیکی با استاد شهریاری داشتم و در مدت همکاری چیزهای بسیاری از ایشان آموختم، از شیوه های تدریس ریاضیات و روش های تالیف و ترجمه کتاب گرفته تا شیوه های برخورد شخصی.
نکته ای که برای من در برخورد با ایشان بسیار جالب بود آنکه من در این مدت طولانی ارتباط هیچ گاه دروغ یا سخن نادرستی از ایشان نشنیدم، هیچ کس دیگری هم از ایشان دروغ نشنید. هیچ کس به یاد ندارد که استاد زمانی پشت سر دیگران حرفی زده باشد یا غیبت کسی را کرده باشد. همیشه به دیگران احترام می کردند، اعم از دانش آموز و دانشجو و معلم و استاد.
چیزی که درباره شیوه تدریس این استاد لازم به ذکر است آنکه ایشان همیشه روی کارگروهی و مشارکت همه دانش آموزان تاکید می کردند. روش ایشان در تدریس ریاضی آن بود که دانش آموزان را به گروه های کوچکی تقسیم می کردند که هرگروه شامل دانش آموزان قوی، متوسط و ضعیف بود. متوسط نمره همه اعضا گروه نیز برای همه اعضا منظور می شد. به همین دلیل برای آنکه نمره بالا برود، هر عضوی هم خودش برای درک بهتر مفاهیم تلاش می کرد و هم سعی می کرد تا به اعضای ضعیف تر درس بدهد. این روش هم باعث تقویت کارگروهی و همدلی در دانش آموزان می شد و هم باعث یادگیری بهتر و در نتیجه معدل بالاتر. در این روش همیشه دانش آموزان قوی تر به دنبال آموزش دانش آموزان ضعیف تر بودند زیرا می دانستند در نهایت نمره خودشان بیشتر می شود.علاوه بر این وی همیشه در آموزش مفاهیم بنیادی ریاضی، علاوه بر تدریس دقیق آن مفهوم، درباره تاریخ ریاضی و نحوه شکل گیری آن مفهوم خاص صحبت می کردند، یعنی در هنگام تدریس از ریشه شروع می کردند تا خود دانش آموزان مفاهیم را بازآفرینی کنند. به بیان دقیق تر هیچ گاه میوه را در اختیار دانش آموز قرار نمی دادند بلکه وی را با چگونگی تکامل یک مفهوم آشنا می کردند تا خود دانش آموز نحوه شکل گیری یک مفهوم را به چشم ببیند.
علاوه بر اینها باید ایشان را یکی از بزرگ ترین و برترین نویسندگان و مترجمان علمی ایران دانست که بیش از ۳۰۰ جلد کتاب تالیف و ترجمه کرده اند. ایشان در تالیف کتاب ها همیشه اصول زیادی را در نظر داشتند از جمله اینکه بخش اول کتاب را به مبحث ورود به بحث اختصاص می دادند و طی آن تاریخچه بحث را مطرح می کردند مثلا می گفتند چه کسانی در این زمینه کار کرده اند. و اولین کسانی که به این بحث پرداختند چه کسانی بودند و به همین ترتیب همه مراحل را بازآفرینی می کردند تا مفاهیم برای خواننده به شکلی روشن و واضح پدیدار شود.
به همین دلیل روش دقیق و درست تدریس و تالیف کتاب بود که بیشتر استادان ریاضی که امروزه در دانشگاه ها هستند شاگرد ایشان محسوب می شوند و همه آنها به شاگردی ایشان افتخار می کنند. برای مثال دکتر«فیروز نادری» از بزرگ ترین دانشمندان ایرانی شاغل در ناسا به شاگردی ایشان افتخار می کنند. ایشان سال ها پیش کتابی به نام «روش های جبر» نوشتند که بسیاری را به موضوع ریاضیات و جبر علاقه مند کرد. مجله «آشتی با ریاضیات» که بعدها «آشنایی با ریاضیات» نام گرفته بود همین نقش را داشت. بسیاری از کسانی که مقاله های ایشان را در این نشریه خواندند بعدها استادان بزرگی شدند. نکته جالب آن بود که برای نشریات مختلفی که ایشان کار می کردند مطالب بسیاری فرستاده می شد که برخی از آنها کیفیت علمی لازم را نداشت اما ایشان هیچ گاه نویسنده مطلب را ناامید و سرخورده نمی کرد بلکه همیشه در ابتدا از مطلب تعریف و تمجید می کرد و در ادامه می گفت اما این مطلب هنوز کامل نیست و نقایص آثار را باید کامل و اشکالات آن را رفع کرد. ایشان همیشه خودشان نویسنده را برای تکمیل مقاله راهنمایی می کردند و در بسیاری از موارد خودشان نقایص باقیمانده را رفع و به نام نویسنده اول منتشر می کردند تا وی دلگرم شود.نکته ای که باید درباره دلیل موفقیت ایشان ذکر کرد، پشتکار بسیار زیاد ایشان بود که همیشه در حال تلاش و فعالیت بودند و هیچ گاه خستگی، مانع ادامه کار نبود. در سال های آخر با آنکه چشم شان ناتوان و ضعیف شده بود ولی با ذره بین می خواندند و می نوشتند.
با آنکه خانواده آن بزرگوار در خارج از کشور (کانادا) زندگی می کردند ولی ایشان به تنهایی در ایران زندگی می کرد، دلیلش هم تنها و تنها عشق به ایران، مردم ایران و تاریخ بود. خاطرم هست که زمانی ایشان برای دیدار با خانواده به کانادا رفتند، از طرف دانشگاه های کانادا به ایشان پیشنهاد کردند که در همانجا بماند و ریاضیات و تاریخ ریاضیات تدریس کند. ایشان گفتند که نمی توانم جایی دیگر غیر از ایران بمانم و تدریس کنم. تمام عشقم ایران است، این در حالی است که فرزند بزرگوارشان هم دکترای ریاضی دارد و در دانشگاه های کانادا تدریس می کند ولی ایشان به ایران برگشتند. در اصل، همه زندگی ایشان ریاضی بود. ایشان همیشه به رغم کهولت سن و ناتوانی جسمی در همه جلسه های هیات تحریریه مجله با نشاط شرکت می کردند و همیشه هم شرکت شان فعالانه بود، یعنی صوری و ظاهری نبود بلکه در مورد همه چیزها اظهارنظر و دیگران را راهنمایی می کردند.
خاطرم هست که یکبار که از وظایف سنگین کارم خسته شده بودم، با ایشان درد دل کردم، ایشان به من گفت هیچ وقت میدان را خالی نکن، بلکه تا آخر بمان و روی عقیده ات پافشاری کن، البته اگر به کارت و عقیده ات اعتقاد و ایمان داری! به من تاکید کرد همیشه این توصیه را به خاطر داشته باشم و به دیگران و جوانان نیز همین توصیه را گوشزد کنم. علاوه بر این ایشان بارها به من و دیگران توصیه می کرد که بی سروصدا کارمان را انجام دهیم. وی معتقد بود که خدمت کردن نیازی به سروصدا ندارد، اگر شما کارتان را درست انجام دهید، آنان که باید قدرتان را بدانند، حتما از شما قدردانی می کنند.وی در طول عمر پرحاصلش بیش از ۳۰۰ کتاب و هزار مقاله تالیف و ترجمه کردند. به دلیل همین تلاش های بی وقفه و خستگی ناپذیر بود که دانشگاه کرمان در سال ۲۰۰۰ (سال جهانی ریاضی) دکترای افتخاری آموزش ریاضی را به ایشان اعطا کرد. روحش شاد