الهام آزاد / روزنامه ایران
بچهها هر قدر هم که ذاتاً باهوش و خلاق باشند باز با تربیت اشتباه ممکن است خلاقیتشان نابود شود یا طوری جلوی آن گرفته شود که هیچ وقت فرصت بروز پیدا نکند. در اینجا ۶ اشتباه تربیتی را به شما یادآوری میکنیم که مانع پرورش خلاقیت کودکان هستند.
۱- قوانین سخت در خانه:
هر قدر تلاش کنید زندگی فرزندتان را در یک چارچوب قانونی مشخص جای دهید به همان اندازه او را از خلاقیت دور کردهاید. چارچوبهایی که در آن همه چیز به دقت مشخص است، برای هر کاری برنامهریزی میشود و تخطی از این قوانین مجازات را در پی دارد، منجر به پرورش کودکی شبیه به آدم آهنی میشود که فقط بلد است طبق برنامه عمل کند و هیچ اختیار یا قدرت فکری ندارد.
۲- یادگیری مبتنی بر حافظه:
اگر ذهن فرزندتان را با حفظ کردن یک دیوان شعر یا کلمات پیچیدهتر از سن او پر میکنید، اگر اصرار دارید اطلاعات عمومی زیادی داشته باشد و دانستن محفوظاتی مثل تاریخها و اسامی را برای او ضروری میدانید، عملاً او را از تفکر خلاق و آزادانه دور کرده اید. یادتان باشد حافظه قوی برای باروری استعدادهای بچهها کافی نیست و کودک باید ذهن سیالی داشته باشد و به تفکر واداشته شود.
۳- تأیید در ازای موفقیت:
شاید بخواهید فرزندتان را رقابت جو بار آورید یا تلاش کنید تا به او انگیزه پیروزی و جلو افتادن از دیگران بدهید. این به خودی خود، بد نیست اما اگر فرزندتان یاد بگیرد که فقط وقتی موفق میشود مورد تأیید شماست و در صورت شکست، دوست داشته نخواهد شد، اتفاق بدی میافتد. او از خطر کردن، امتحان راههای جدید و خلاقانه اجتناب میکند تا همیشه از مسیری که قبلاً میرفته، به موفقیت دست پیدا کند.
۴- فضای خشک خانه:
در خانوادههایی که اقتدار پدر و مادر مانع از بروز شوخ طبعی یا آزادی بچهها در گفتار و رفتار و مکالمات میشود بروز خلاقیت بچهها دشوارتر است یا کودک شهامت ابراز آن را پیدا نمیکند.
۵- پاداش در ازای کار درست:
خیلی وقتها روانشناسان توصیه میکنند که به فرزندانتان پاداش بدهید. اما پاداش به چه چیزی؟ اگر شما پاداش را به این میدهید که کار درستی را به شیوهای که شما خواسته اید انجام دهید، ممکن است تفکر خلاقانه کودکتان را از بین ببرید. اجازه دهید از هر راهی که میخواهد به نتیجه برسد. مهم این است نتیجهای که مطلوب شما بوده حاصل شود، حالا با هر روشی که کودک خودش درست میداند.
۶- ضدحال زدن:
وقتی فرزندتان با اشتیاق از تصوراتش، خیالپردازیها و آرزوها یا افکار غیرعادی خود صحبت میکند، سعی نکنید با انتقاد کردن یا ضدحال زدن او را متوجه خیالی بودن یا غیرمعمول بودن افکارش کنید. با این کار به او میگویید: معمولی باش، مثل دیگران فکر کن. و این دقیقاً نقطه مرگ خلاقیت است.