1- نوآوری، نه كمال آنی
دو نوع برنامه نویس وجود دارد. برخی هستند كه دوست دارند برای ماه ها و سال ها كد نویسی كنند، به این امید كه یك محصول بدون عیب تولید كنند. این مانند ساخت یك قصر است. برخی از شركت ها هم به همین روش عمل می كنند. شركت اپل یك نمونه برجسته از این نوع شركت هاست. اگر شما بتوانید یك محصول بی عیب بسازید، شگفتی مردم جهان را بر می انگیزانید. اما مشكل اینجاست كه اگر موفق نشوید، داغ حسرتی بر دل شما باقی خواهد ماند، حسرت ناشی از زمان و انرژی كه شما صرف محصولی كردید كه بازار آن را نمی خواهد.
اما نوع دوم نرم افزارنویسان، كسانی هستند كه می خواهند در پایان روز كاری، یك چیزی كه كار می كند داشته باشند؛ چیزی كه در روز بعدی بتوانند آن را بهبود دهند. این كاری است كه گوكل انجام می دهد. استراتژی "در اولین فرصت شروع كن". محصولات گوگل، ابتدا به صورت آزمایشی راه اندازی می شود و گوگل می فهمد كه بازار چه می خواهد. به این ترتیب، گوگل هیچگاه از آنچه بازار می خواهد فاصله نگرفته و نیاز بازار به عنوان نیروی جلو برنده، عمل خواهد كرد.
2- ایده ها از هرجائی می آید
گوگل لیستی از ایده های مردم دارد كه آن را در كامنتها گذاشته اند و هركسی می تواند آن را ببیند. این كامنت ها، به تولید محصولات جدید منتهی می شود.
3- مجوزی برای دنبال كردن رویای خود
مهندسان شركت گوگل اجازه دارند كه 20% زمانشان را صرف آنچه كه دوست دارند كنند و گوگل به 2000 مهندس اعتماد دارد كه در این مدت، محصولات جالبی تولید خواهند كرد. بعد از 11 سپتامبر، یكی از محققان گوگل، كریشنا بهارات، روزی به 10 تا 15 سایت جدید سر می زند تا در این باره اطلاعات جدیدی كسب كند. كریشنا با خود فكر می كند كه چرا گوگل نباید محصولی داشته باشد تا به كمك هوش مصنوعی، بتواند سایت ها را بررسی كرده و اخبار مرتبط را خوشه بندی كند. این ایده كریشنا، جالب به نظر می رسد و نتیجه آن می شود كه گوگل نیوز، تولید می شود. این یكی از ثمرات این 20% زمانی است كه مهندسان گوگل صرف كارهای مورد علاقه خودشان می كنند.
4- پروژه های مورف، ما را نمی كشد
هر پروژه ای كه به اندازه خوب است تا در آزمایشگاه عملی شود، جوهره ای از چیزی دارد كه خوب باشد، حتی اگر بازار نپسندد. این مسئولیت گوگل است كه این پروژه ها را به چیزی كه بازار بپسندد، تبدیل كند.
5- هرچه می توانید، اطلاعات را پخش كنید
به علت اینكه اطلاعات زیادی در بین كارمندان شركت گوگل منتشر می شود، آنها می توانند نسبت به آنچه در شركت می گذرد، مطلع شده و در جریان آنچه كه برای گوكل مهم است، قرار گیرند. همه كارمندان هر دوشنبه ایمیلی كه شامل 5 تا 7 نكته گلوله ای از كارهایی كه در هفته گذشته انجام داده اند، می نویسند. این اطلاعات در بانك نرم افزاری نگهداری می شود و به این ترتیب مشخص می شود كه چه كسی، روی چه محصولی كار كرده است. این موضوع باعث می شود كه از دوباره كاری، اجتناب شود.
6- كاربران، كاربران، كاربران
گوگل بر كاربرانش تمركز كرده و از همین روست كه درآمد به سویش روان می شود. محصولاتی كه در تجارت های اینترنتی تولید می شود، یا باید به گونه ای برای مخاطب ضروری باشد كه حاضر باشند برای آن پول بپردازند. یا اینكه به قدری مخاطب داشته باشند كه به قدری مخاطب داشته باشند كه شركت ها حاضر باشند كه برای تبلیغ محصولاتشان، پول بپردازند.
7- آمار، غیرسیاسی است
طراحان فكر می كنند كه طرح ها یكی از جنبه های سیاسی كارشان است و طرحی انتخاب می شود كه رئیسشان بپسندد. برخی از طراحان، طرح را به عنوان هنر در نظر می گیرند. در گوگل، طرح به عنوان علم در نظر گرفته می شود. این مهم نیست كه چه كسی یا چه مقدار از این اثر زیباشناختی یا آن اثر خوشش می آید. همه این ها به آمار بر می گردد؛ یعنی كدام طرح با شاخص اندازه گیری رضایت كاربران، بالاترین نمره را به خود اختصاص می دهد. در گوگل، یك محیط آكادمیك ایجاد شده كه همواره به آمار و داده ها توجه می شود.
8- خلاقیت، عاشق محدودیت است
مردم خلاقیت را به عنوان یك چیز بدون مهار و محدودیت، تلقی می كنند اما مهندسان به واسطه محدودیت ها، پخته می شوند. مهندسان دوست دارند كه برای پیدا كردند راهی برای خروج از ناممكن ها بیاندیشند.
۹- آیا شما فوق العاده اید؟ ما استخدام می کنیم
این عبارتی است که شرکت گوگل در آگهی تبلیغاتی اش استفاده می کند: آیا شما فوق العاده اید؟ ما استخدام می کنیم. بیاید در گوگل کار کنید و ۸ برابر دیگران، کلیک دریافت کنید. اینکه شما یکی از ۲۰ نفر اول باشید یا نه، برای گوگل یکسان است. مولفه شگفت انگیز در فرهنگ سازمانی گوگل این است که کارمندان می خواهد با مسایل بزرگ، چالش کنند و بهترین ها را برای جهان ابداع کنند بدون اینکه از استانداردها و ارزش هایشان بکاهند.