شما در معرض فرافکنی هستید یا فرافکنی حربه شماست؟
برای توضیح بیشتر این موضوع لازم است بدانید ما انسان ها مکانیسم های دفاعی مختلفی داریم. یعنی برخی از واکنش ها را در برخورد با دیگران به صورت ناخودآگاه و بدون اینکه اطلاع و آمادگی قبلی در مورد آن داشته باشیم، از خودمان بروز می دهیم. مکانیسم های دفاعی، بسیار زیاد و پیچیده هستند؛ از مکانیسم های دفاعی سایکوتیک گرفته تا مکانیسم های دفاعی بالغ و نابالغ. یکی از مکانیسم های دفاعی نابالغ که بیشتر ما در طول روز به صورت مکرر از آن استفاده می کنیم، مکانیسم دفاعی «فرافکنی» است. این روزها، کلمه فرافکنی به یک کلمه عام در جامعه تبدیل شده که بسیاری از مردم در صحبت های خود از آن استفاده می کنند. بهتر است بدانید خیلی وقت ها ما از کلمه فرافکنی به جای کلمه «توجیه» استفاده می کنیم و این دو را با یکدیگر، اشتباه می گیریم.
توجیه یعنی دلیل و مدرک آوردن برای کاری که می خواهیم انجام بدهیم یا آن را انجام داده ایم. در صورتی که فرافکنی به معنای نسبت دادن احساس درونی یا عملکرد خود، به دیگری است. مثلا اینکه ما به یک نفر بگوییم «تو از فلانی بدت می آید» و او پاسخ بدهد «نه، فلانی از من بدش می آید و من مجبورم با او به این صورت رفتار کنم»، نمونه بارزی از فرافکنی است. ما در طول روز، بارها از مکانیسم دفاعی فرافکنی در برخورد با دوست، همسر، خانواده، همکار، کشور، جامعه یا حتی رییس خود استفاده می کنیم. مثلا وقتی یک نفر در خیابان به ما می گوید چرا اینقدر عصبانی هستی، بلافاصله جواب می دهیم من عصبانی نیستم و تو مرا عصبانی کرده ای. این یعنی فرافکنی. این مکانیسم شایع، ربطی به سن و شرایط اجتماعی فرد ندارد و فقط بین زوج ها اتفاق نمی افتد، بلکه ممکن است توسط هر فردی از جامعه و تحت هر شرایطی مورد استفاده قرار بگیرد.
فرافکنی یا همانندسازی با فرافکنی؟
مکانیسم یا فاکتور دیگری که در کنار فرافکنی وجود دارد، مکانیسمی با عنوان «همانندسازی با فرافکنی» است. در جریان این مکانیسم، ما احساس خود نسبت به فرد مقابلمان را به گونه ای بروز می دهیم که به او ثابت کنیم او این احساس را به ما داده است. سپس، برخی از رفتارهایمان را به حدی ادامه می دهیم تا درنهایت، فرد مقابلمان واقعا آن احساس خاص را نسبت به ما پیدا کند. در این شرایط، شخصی که از مکانیسم همانندسازی با فرافکنی استفاده کرده است، در پایان کار به طرف مقابل خود با قاطعیت و حق به جانبی کامل می گوید دیدی تو این احساس را نسبت به من داشتی و داری؟! این مکانیسم دفاعی در برخی از تیپ های شخصیتی، بیشتر اتفاق می افتد. در میان افراد مختلف، کسانی هستند که مدام می گویند «من آدم دوست داشتنی ای نیستم؛ هیچ کس مرا دوست ندارد یا با هرکس که دوست می شوم، سریع رابطه مان به هم می خورد». مثلا این افراد برای اینکه بتوانند این مساله را به دیگران ثابت کنند، با یک فرد جدید طرح دوستی و آشنایی می ریزند یا حتی با او ازدواج می کنند. سپس، به شدت شروع به رفتارهایی می کنند که طرف مقابل آنها دقیقا از آن رفتارها بدش می آید. بعداز مدتی که دوست یا همسر جدید این افراد، با رفتار آنها مقابله و به نوعی این رفتارها را تحمل کرد، ناگهان صبرش تمام می شود و به دلیل رفتارهای ناشایست و نامناسبی که می بیند، تصمیم به قطع رابطه درهر مرحله ای که باشد، می گیرد.
در این صورت، فردی که همانندسازی با فرافکنی کرده، بلافاصله خودش را در جایگاه و موقعیت یک قربانی به دیگران معرفی می کند و به طرف مقابلش می گوید «دیدی تو هم همان کاری را با من کردی که دیگران هم کرده بودند؟ دیدی که تو هم مرا دوست نداری و حق با من بود؟ و...». معمولا این مکانیسم دفاعی در مواردی رخ می دهد که فرد، خودش را در موقعیت بی ارزشی و دوست داشته نشدن، قرار می دهد. افرادی با اختلال شخصیت مرزی، به شدت از این مکانیسم دفاعی استفاده می کنند. اصلا یکی از ویژگی های این افراد، این است که به رغم برقرار کردن روابط زیاد، نمی توانند رابطه پایدار و دوستی های طولانی مدتی با دیگران داشته باشند. این افراد، همیشه ترس طرد شدن از طرف دیگران را هم دارند و از روی همین ترس، خودشان زودتر از طرد شدن، فرد مقابل را ترک می کنند چون می دانند با رفتارهایی که دارند، در صورت ادامه رابطه به طور حتم از طرف فرد مقابلشان طرد و ترک خواهند شد. مکانیسم دفاعی همانندسازی با فرافکنی، برای اینکه اجازه خشمگین شدن، بر هم زدن رابطه، از بین بردن اعتماد بین فردی، پوشاندن ضعف ها و توجیه روابط ناقص را به ما بدهد، بسیار مورد استقبالمان قرار می گیرد تا به کمک آن بتوانیم به دیگران ثابت کنیم که منِ نوعی، آدم دوست داشتنی و موجهی هستم و این دیگران هستند که با من برخورد درستی ندارند و شرایط و موقعیت را به خوبی درک نمی کنند.
چاره چیست؟
از آنجا که این مکانیسم های دفاعی به صورت ناخودآگاه رخ می دهند، نمی توان با زبان صریح و با کلام مستقیم، فرد را متوجه رفتار و عملکرد اشتباهش کرد. در غیر این صورت، فرد به گفتار ما درباره مکانیسم دفاعی ناخودآگاهش، واکنش نشان خواهد داد و در برابر این گفتار، مقاومت خواهد کرد. بااین حساب، اگر مکانیسم های دفاعی از یک حد خاص و طبیعی بگذرند و باعث ایجاد اختلال در روابط بین فردی مان بشوند (به خصوص در افراد دارای اختلال شخصیت مانند اختلال شخصیت مرزی)، نیاز به جلسات روان درمانی طولانی مدت برای?مان به وجود می آید. در طول این جلسات، فرد بدون واکنش و انکار، متوجه مکانیسم های دفاعی خود می شود و کم کم، آنها را می پذیرد و شروع به اصلاحشان می کند. درمان نشدن و متوجه این مکانیسم های دفاعی نبودن، باعث از بین رفتن اعتماد و آرامش فرد و عدم رضایت او در روابطش با دیگران خواهد شد.