نوزادی که لپش ورآمده و صورتش گل انداخته، تصویر آشنایی است. مادرها یا مادربزرگها توصیه میکردند که زنان باردار روزی چندبار در آن بنگرند تا طفل در شکم متاثر از این نگاه، خودش را با سلیقه اطرافیان مطابقت دهد و لپش برآمده شود و گونههایش گلی... . گرچه حالا دیگر این توصیه کمتر شنیده میشود. با این حال، بسیاری هنوز بر این باورند که چاقی در کودک نماد زیبایی و سلامت است.
اما آیا این باور درست است که کودکان چاق کودکان سالمتری هستند؟ این روزها بچههای چاق یا مبتلا به اضافهوزن کم نیستند. در تهران، بیش از 15درصد کودکان مبتلا به چاقی یا اضافهوزن هستند. این در حالی است که به اعتقاد پزشکان، این اضافهوزن در کیفیت زندگی کودک، آینده و سلامتش تاثیر مستقیم خواهد داشت.
کودکی با وزن طبیعی یا حتی بالاتر از طبیعی را میتوان در نظر گرفت. مادر با بشقابی پر از برنج و خورشت به دنبال بچه در حال دویدن است تا مگر کودک قاشق دیگری بخورد. گاهی پدر به کمک مادر میآید و کودک را طوری توی دستش اسیر میکند و دهان کودک را با دستان بزرگش قیف میکند و در اختیار مادر مهربان میگذارد تا قاشقهای غذا از این طریق به معده کودک برسد و این فرآیند خوردن غذا، تبدیل به جهنمی برای کودک میشود که برخلاف تصور پدر و مادر که در اوج دلسوزی چنین کردهاند، میتواند از مصادیق کودکآزاری به شمار رود.
ندا جیحونی، متخصص بیماریهای کودکان، میگوید: «متاسفانه وزن طبیعی در تصور خیلی از پدرومادرها خیلی بیشتر از آن چیزی است که متخصص برای کودکی با شرایط سنی خاص در نظر میگیرد. آنها با این تصور حتی اقدام به دادن خوراکیهای نامناسب به کودک میکنند تا وزنش افزایش پیدا کند.»
او با بیان اینکه وزن و قد هر کودکی باید متناسب با وزن و قد زمان تولد محاسبه شود، ادامه میدهد: «اغلب پدر و مادرها از لاغری بچههایشان شکایت دارند؛ این در حالی است که بعضا متخصص با اندازهگیری وزن میفهمد وزن بچه مشکلی ندارد. اما کمتر مادر یا پدری هستند که برای اضافه وزن کودکشان ابراز نگرانی کنند و گاهی کودکشان را در چنین شرایط جسمانی سالمتر میدانند.»
دکتر نسرین امیدوار، متخصص تغذیه درباره چاقی در کودکان، نیز میگوید: «با پرورش بچههای چاق، زمینه بروز بیماریها را در بزرگسالی در آنها مهیا میکنیم. نخستین اثر چاقی در دختران، بلوغ زودرس و در پسران، بلوغ دیررس است. در کنار این موضوع اغلب بچههای چاق در آینده نیز از شر این چاقی خلاص نخواهند شد و زندگی آنها تحتتاثیر وزنشان خواهد بود.»
او میگوید که چربی اضافه در بدن به معنای اضافه وزن و چاقی تعریف میشود و اضافه میکند: «هرچه از روستاها به شهرها نیز نزدیکتر میشویم، پدیده چاقی در بزرگسالان و کودکان نیز بیشتر مشاهده میشود.» چاقی در شهرهای بزرگ به شکل جدیتری در کودکان وجود دارد. این موضوع به حدی بوده است که در یک سال گذشته وزارت بهداشت در مراکز بهداشت، تغذیه سالم کودک را نیز جزو آموزشهای خود به مادران قرار داده است.
امیدوار میگوید: «خانوادهها باید بدانند عادات غذایی داخل خانواده در بروز چاقی بسیار موثر است. مواردی چون نداشتن نظم در خوراک، مصرف خوراکیهای کمارزش مثل چیپس و پفک و نوشابه و... مصرف ناکافی سبزیجات، مصرف زیاد فستفود که الان متاسفانه یکی از تفریحات دور همی خانوادهها شده است و در کنار این موضوع تفریحات محدود.»
بر اساس یافتههای علمی، فقط عامل هفت تا 9درصد چاقیها ژنتیکی است و بقیه به علت تغذیه نادرست و نداشتن تحرک و ورزش و ایجاد سلولهای چاقی در دوران کودکی اتفاق میافتند. اما در این میان، تحرک نقش بسیار مهمی دارد. کمتحرکی، در کنار دسترسی به مواد غذایی فراوان و نشستن مداوم برای تماشای تلویزیون و بازیهای کامپیوتری از عواملی است که تعداد کودکان چاق را هر روز بیشتر از دیروز میکند.
در کنار این موارد، تغییر شکل تفریحات خانوادهها نیز در بروز چاقی تاثیر فراوانی دارد. امیدوار، متخصص تغذیه، با بیان اینکه در گذشته بچهها مثلا پنج ساعت در کوچه با دوستانشان بازی میکردند، میگوید: «الان برعکس شده و بچهها همین مقدار را در خانه و جلو تلویزیون یا پشت کامپیوتر مینشینند. اغلب خانوادهها تفریحات زیادی ندارند. تفریحات یا نشستنی است یا به رفتن رستوران ختم میشود.» او از مسوولان شهری میخواهد تا با در نظر گرفتن فضاهای مناسب برای خانوادهها امکان زندگی فعالانهتر روزانه را برای مردم شهرنشین فراهم کند.
به اعتقاد متخصصان، در بچههای کموزن و چاق شانس بروز بیماری افزایش پیدا میکند. به همین دلیل است که حتی بچهها هم باید به دنبال تناسب اندام باشند و این وظیفه به عهده مادران و پدرانی است که به سلامتی کودکشان اهمیت میدهند. امیدوار میگوید: «در گذشته، این تصور وجود داشت که بچههای چاق بچههای قشنگتری هستند. الان هم ممکن است این تفکر وجود داشته باشد. اما این زیبایی، سالم نیست.» این روزها حتی پدیده چاقی را در بچههایی که کموزن به دنیا میآیند نیز دیده میشود. اغلب پدرومادرها برای جبران این کموزنی اقدام به خوراندن بیش از حد غذا و تنقلات به بچه میکنند. «این در حالی است که بدن این بچهها نیز برای جبران این کموزنی جذب بیشتری دارد. به همین دلیل است که چاقی حتی در این قبیل از بچهها نیز شایع شده. وی ادامه میدهد: باید برنامه تغذیه کودک یک سازوکار درست داشته باشد برخی به زور به بچه غذا میدهند که این اصلا صحیح نیست.»
در کنار این مسایل، برخی از بچهها به خوردن گرایش دارند. بسیاری از متخصصان تغذیه میگویند که این مساله زمینه عصبی دارد. امیدوار یکی از این متخصصان است که میگوید: «خوردن عصبی نهتنها در بزرگسالان بلکه کودکان نیز وجود دارد. آنها وقتی ناراحت یا عصبی هستند غذای بیشتر میخورند یا از خوردن غذا امتناع میکنند. برخی از بچهها هم خوردن و نخوردن غذا را ابزاری برای باجخواهی از پدر و مادر میدانند.» گفته شده است که با رفتار صحیح باید به کودکان یاد داد که غذا وسیله تنبیه یا حتی تشویق نیست بلکه غذا تنها برای زمانهایی است که فرد احساس گرسنگی میکند و پاسخی است به گرسنگی وگرنه بهتدریج، سیستم بدن به این حالت عادت خواهد کرد.
اما با این حال، نمیتوان در چاقی و لاغری بچهها عوامل ژنتیک را نادیده گرفت؛ امیدوار میگوید: «ژنها برای اینکه فرصت بروز داشته باشند، باید زمینه آن فراهم باشد. کسی که ژن چاقی دارد اما زندگی منظم فعال و غذای سالم مصرف میکند، به این ژن اجازه بروز نمیدهد. برعکس این موضوع نیز صادق است؛ یعنی در کسانی که ژن چاقی ندارند اما به دلیل زندگی بیتحرک و غذاهای نامناسب، دچار چاقی خواهند شد.»
گذشته از اینکه چاقی چه میزان بر سلامت جسمی اثرات سوء دارد، زمینهساز بروز بیماریهای روانی نیز هست. ولی انصاری، روانشناس، میگوید: «بچههای چاق اغلب از سوی بچههای همسن خودشان جدی گرفته نمیشوند و به سبب شرایط جسمانی امکان تحرک و بازی پابهپای دوستانشان را ندارند. این موضوع سبب میشود که در مناسبات اجتماعی نیز دچار مشکل میشوند.» به گفته او، اغلب کودکان چاق در مدرسه از سوی دیگر همکلاسیها یا حتی معلم با القاب نامناسب خطاب میشوند و شخصیتشان تخریب میشود. همین موضوع است که گاهی آنها را گوشهنشین و ضداجتماعی میکند.