تأثیر هوش
هوش مىتواند بر نحوهٔ بازى و نوع آن، انتخاب اسباببازى و استفاده از آن تأثیر بگذارد. در اینجا به نحوهٔ برخورد کودکان باهوش و کمهوش با بازى و اسباببازى اشاره مىشود. کودکان تیزهوش سعى مىکنند وسایل و اسباببازىهائى را انتخاب کنند که بتوانند با آنها به ابتکار (Intivative) و ابداع (Invention) دست بزنند و قواى ذهنى خود را بهکار گیرند. کودکان باهوشتر مدت کمترى به یک بازى مشغول مىشوند؛ زیرا خواهان تنوع هستند و از تنوع لذت مىبرند. کودکان باهوش در سنین بالاتر به بازىهائى که مستلزم فعالیتهاى ذهنى و جسمى است مىپردازند؛ براى مثال، جمعآورى اشیاء موردنظر (کلکسیون) براى آنان جذاب و لذتبخشتر است.
کودکان تیزهوش، بهدلیل توانائىهاى بیشتر، به انجام دادن بازىهاى انفرادى تمایل نشان مىدهند و معمولاً انرژى بدنى را در حدّ زیادى مصرف نمىکنند. بهنظر مىرسد که کودکان عقبمانده بیشتر به بازىهاى انفرادى مىپردازند؛ زیرا کودکان تیزهوش، بهعلت توانائى زیاد، و کودکان کمهوش، به سبب توانائى کم، معمولاً به خوبى در گروه پذیرفته نمىشوند.
اگر ماشینى اسباببازى در اختیار کودک عقبمانده گذاشته شود، ممکن است آن را به اطراف بکوبد یا آن را متلاشى کند، ولى کودک تیزهوش سعى مىکند با آن بازى رمزى انجام دهد و حتى ممکن است به بررسى کنجکاوانهٔ ماشین اسباببازى بپردازد و آن را باز کند تا از محتویات آن آگاهى یابد.
تأثیر جنس
جنسیت یکى از عوامل مؤثر در بازى است و از اینرو مىتوان گفت که بازى پسرها با دخترها تفاوت دارد. در تفاوت میان بازى دختران و پسران عمدهترین عوامل عبارت است از:
- مربوط به طبیعت و فطرت کودک مىشود. بعضى از دختران طبیعتاً به بعضى از بازىها علاقه نشان مىدهند و برخى از پسران به بازىهاى دیگر.
- انتظارات و توقعات والدین و جامعه از دختر و پسر نیز کمکم آنان را به سوى تفاوت میان بازىهاى دخترانه و پسرانه سوق مىدهد.
ترمن (Terman) فهرستى از بازىهائى را تنظیم و عرضه کرده است که دختران و پسران علاقهاى چشمگیر به آنها از خود نشان مىدهند. بازىهائى که پسران بیشتر انتخاب مىکنند و به آن علاقه دارند، عبارت است از: استفاده از ابزارها، تیراندازی، بادبادکبازی، دوچرخهسواری، تیلهبازی، کُشتی، مشتزنی، فوتبال، فرفرهبازی، کامیون و ماشینبازی، دویدن و ... بازىهاى مورد علاقهٔ دختران عبارت است از: عروسکبازی، طناببازی، مهمانبازی، پذیرائی، تشکیل کلاس درس، بافندگی، رقص، خیاطی، فروشندگی، معمابازى و ...
گفتنى است بازىهائى وجود دارد که هر دو جنس به آن علاقهمند هستند. لمان و ویتى (Leman and Witty) با استفاده از پرسشنامه و در ضمن تحقیقى گسترده، به این نتیجه رسیدهاند که پسران بازىهاى توأم با فعالیت و پر تحرکى را که مستلزم صرف انرژى و مصرف نیروئى بدنی، چابکی، مسابقه و رقابت است به انواع دیگر بازى ترجیح مىدهند، در حالى که دختران معمولاً به بازىهاى ساکنتر و نیازمند تحرک کمتر و آرامتر علاقه دارند. این مطلب را تحقیقات دیگرى نیز تأیید کرده است.
مارژورى هونزیک و اریکسون (M. Honzic and Erikson) در مورد بازى ساختمانسازى کودکان یازده تا سیزده ساله تحقیقاتى انجام دادهاند. پسران، بیشتر اوقات با استفاده از مکعبها، ماشین، آدمکهائى یک شکل با لباسهاى همسان، ساختمان، جاده، کوچه و فروشگاه درست مىکردند. دختران بیشتر به نظافت داخلى خانه مىپرداختند و صحنههاى خانوادگى را نشان مىدادند.
در دوران کودکی، میان بازى دختران و پسران تفاوت چندانى مشاهده نمىشود، ولى به محض اینکه سن ورود به دبستان فرا مىرسد، اختلافات آشکارتر مىشود و ارزشهائى که جامعه براى هر جنس قائل است، خود را در بازىها نشان مىدهد. در حدود هفت یا هشت سالگی، تفاوتهاى جنسى آشکارتر مىشود.
نوع بازى پسران در حدود سن ۷ تا ۹ سالگى از دختران متفاوت مىشود. پسران بازىهائى که تحرک بیشترى داشته باشد انجام مىدهند در حالى که دختران به بازىهاى ساکت و آرام تمایل نشان مىدهند، پسران نسبت به دختران در بازىهائى که پرخاشگرى بیشترى داشته باشد شرکت مىنمایند. پسران در هنگام بازى با دختران پرخاشگرتر از هنگام بازى با پسران هستند و دختران نیز در بازى با پسران پرخاشگرتر از موقعى هستند که با دختران بازى مىکنند. دختران در بازىهاى کلامى مهارت بیشترى نسبت به پسران دارند. در سنین بلوغ پسران در بازىهاى رقابتى فعالتر هستند ولى شرایط اجتماعى جامعه اجازهٔ اینچنین بازىهائى را به دخترها نمىدهد.
تأثیر سن
کودک، در هر سنی، بازى ویژهاى را مىپسندد. براى مثال، کودک در همان روزهاى نخست تولد، به لگد زدن و حرکت دادن دستها علاقه دارد. او از اینکه باد در گلو اندازد و از حنجره و دهان صدا خارج کند و لبها را به حرکت درآورد، لذت مىبرد. کمى که بزرگتر مىشود، اطرافیان با او بازى مىکنند و مثلاً صورت خود را با دستهاى خود مىپوشانند و سپس آنها را برمىدارند و مىگویند 'دالّی' که این کار موجب شادمانى و لذت کودک مىشود.
الگوى بازى کودکان در سالهاى اولیهٔ کودکی، نشانهٔ تغییر رشدى آنان است. کودک خردسال بیشتر به بازى انفرادى نیاز دارد که بعداً با بازى موازى دنبال مىشود؛ یعنى دو کودک در کنار هم و نه با یکدیگر به بازى مىپردازند. آنان ممکن است از یک وسیله نیز استفاده کنند، ولى مستقل از یکدیگر و بدون ارتباط زیاد باهم به کار و بازى بپردازند.
کودکان سه تا چهار ساله، بیشتر به بازى ارتباطى مىپردازند. یعنی، آنان با کودکان دیگر نیز بازى مىکنند و مىتوانند وسایل خود را، تا اندازهاى معین، به دیگران بدهند و با آنان شریک شوند، ولى در عینحال، نمىتوانند علایق فردى خود را فداى گروه کنند و به اصطلاح تابع گروه شوند. از چهار و چهار و نیم تا شش سالگى است که کودک بیشتر و بیشتر به بازى اشتراکى روى مىآورد، یعنى در موقعیتهاى گروهى که هدفى مشترک را دنبال مىکنند، به بازى گروهى مىپردازند.