برخی از شرکت ها، برنامه های کاملا مشخص و مقررات بسیار سخت دارند اما تعدادی دیگر هستند که به کارمندان سخت گیری نمی کنند و برنامه آنها را باز گذاشته اند. شاید تصور کنید این سیاست موجب هرج و مرج و بی سامانی می شود و کارمندان نمی دانند وظیفه دقیق آنها چیست. اما شاید جالب باشد بدانید این طور نیست، بلکه برعکس باعث همکاری بیشتر کارمندان با هم و انجام کار گروهی می شود. به این ترتیب که آنها تلاش می کنند تا به صورت گروهی کارها را به انجام برسانند.
این محیط باعث می شود تا سلسه مراتب مدیر ارشد و کارمند نیز از بین برود و در نتیجه کارمندان به کارهای یکدیگر نظارت داشته باشند تا کاری عقب نماند. به عبارتی دیگر، موجب تعامل بیشتر کارمندان با یکدیگر می شود. البته برای اینکه هرج و مرج نشود و در میان کارمندان کسی پیدا نشود که بخواهد بر دیگران مدیریت کند یا فردی باشد که از زیر انجام کارها فرار کند، باید نظارت دورادور بر آنها داشته باشید.
دکوراسیون اتاق، گذاشتن گلدان یا موارد جانبی این چنینی تاثیر چندانی بر خلاقیت افراد ندارند. تنها مساله ای که می تواند به بیشتر شدن خلاقیت کمک کند، کم شدن تنش ها و استرس های کاری است. وقتی فرد احساس آرامش داشته باشد، ایده های بسیار بهتری نیز به ذهنش می رسند. بازی های تعاملی می توانند به کارمندان انرژی بسیار و آنها را به سمت خلاقیت بیشتر سوق بدهند.
مساله ای که بیشتر مدیران نمی دانند و آن را درک نمی کنند، این است که کارمندان بیشتر از تنش و استرس به آرامش و شاد بودن نیاز دارند. در نتیجه فشار کاری آنها چگونه فرصت ایده پردازی پیدا خواهند کرد؟ هنگامی که همه خلاقیت شما کشته می شود و از بین می رود، چگونه می توان خلاق بود.
مدیرانی که اجازه نمی دهند حتی کارمندان سر میز یکدیگر بروند و مکالمه کوتاهی با هم داشته باشند باید بدانند در واقع به کار خود لطمه می زنند زیرا این کارمند مدام در استرس اسن است که مبادا کاری خلاف مقررات شرکت انجام دهد. این مساله باعث از بین رفتن خلاقیت می شود. به جای اینکه ذهنش آزاد و باز باشد تا ایده پردازی کند و باعث پیشرفت روزافزون کارها شود، درگیر استرس، فشار و مقررات دست و پا گیر کار و شرکت است. اگر کارمندان با یکدیگر همکاری و هم صحبتی نداشته باشند چگونه می توانند باعث پیشرفت کارها بشوند.