مقدمه
استعداد را میزان نسبی پیشرفت فرد در یک فعالیت برآورد میکنیم. اگر برای کسب مهارت در یک فعالیت افراد مختلف در شرایط و موقعیت یکسانی قرار بگیرند متوجه خواهیم شد که افراد مختلف تفاوتهایی از لحاظ میزان کسب آن مهارت نشان میدهند. برخی افراد در یک زمینه یادگیری بهتر و کارایی زیادتری از خود نشان میدهند و پیشرفت آنها در آن زمینه سریعتر است، در حالی که افراد دیگر در زمینههای دیگری ممکن است از خود کارایی و مهارت و سرعت پیشرفت زیادتری نشان دهند. در واقع چنین تفاوتی به تفاوت آنها در استعدادهایشان مربوط میشود.
افراد علاوه بر تفاوتهایی که از لحاظ استعدادهایشان با یکدیگر دارند، مثلاً یکی در زمینه فنی و دیگری در امور هنری استعداد دارند، از لحاظ هوشی نیز متفاوت از هم هستند. به عبارتی افراد از لحاظ بهره هوشی در طیفی گسترده شدهاند که از عقب ماندگی ذهنی شدید تا نبوغ و تیر هوشی را شامل میشود. اما اکثریت افراد در حدود متوسط قرار میگیرند.
کاربرد هوش و استعداد
موفقیت افراد در تمامی فعالیتها و رفتارهای او تا درجاتی به میزان هوش و استعداد او بستگی دارد. هرچند برخی فعالیتها نیاز چندانی به سطح هوشی بالا و یا استعداد خاص در آن زمینه ندارند و همه افراد تا حدودی از عهده انجام آن فعالیتها برمیآیند، مثل امور روزمره و شخصی زندگی. اما برخی فعالیتها نیز وجود دارند که لازمه آنها و موفقیت در انجام آنها سطح معینی از هوش و استعداد فرد در آن زمینه است. به عنوان مثال در هنر موسیقی علاوه برداشتن سطح معینی از هوش ، داشتن استعداد از عوامل بسیار ضروریست. بنابراین کاربرد سطح هوشی و استعداد عمدتاً در زمینه انتخاب مشاغل و رشتههای تحصیلی مورد توجه است.
رابطه هوش و استعداد
در گذشته از بهره هوشی برای تعیین اینکه یک فرد در یک زمینه خاص میتواند کارایی لازم را از خود نشان دهد یا نه استفاده میکردند. به عبارتی آزمونهای هوشی برای تعیین میزان استعداد فرد در آن زمینه بکار می رفت و اولین بار چنین روشی در جنگ جهانی اول و دوم برای گزینش افراد برای تخصصهای مختلف استفاده شد. در جنگ جهانی دوم فقط داوطلبانی را که نمره آنها در آزمون هوشی از حد خاصی بالاتر بود برای آموزش خلبانی انتخاب میکردند. در تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده بود برای حقوقدان شدن بهره هوشی 95 - 157 ، مهندس شدن 100 -151 ، مکانیک شدن 60 - 155 و ... تعیین شده بود.
امروزه علاوه بر تأکید اساسی که بر بهره هوشی در یادگیری مهارتها و حرفهها میشود مسأله استعداد نیز در کنار آن اهمیت ویژهای دارد و آزمونهای هوشی نمیتوانند تعیین کننده صرف میزان موفقیت فرد در یک زمینه باشند. به عنوان مثال فردی که از لحاظ سطح هوشی در حد بالایی قرار دارد لزوماً مهندس یا پزشک خوبی نخواهد شد. موفقیت آن وابسته به بهره هوشی او در کنار استعدادهایی که در آن زمینه دارد میباشد. افرادی با بهره هوشی یکسان ممکن است استعدادهای مختلفی در زمینههای مختلف از خود نشان دهند. فردی ممکن است در زمینه موسیقی مهارت و شایستگی نشان دهد، دیگری در مکانیک و دیگری در علوم پزشکی.
سنجش هوش و استعداد
برای سنجش استعداد افراد در زمینههای گوناگون معمولاً از آزمونهای ویژه سنجش استعداد استفاده میشود. برخی از این آزمونها کلی بوده و تواناییها و استعدادها فردی را به صورت کلی میسنجند. مثلاً ابزارها و آزمایشاتی وجود دارد که توانایی فرد را در زمینه انجام فعالیتهای ظریف مورد سنجش قرار میدهند برخی از این افراد در این زمینه نمرات بالایی میگیرند که نشان دهنده استعداد آنها در کارهای ظریف مثل ساعت سازی ، طلاسازی و ... است. افرادی که در این زمینه نمره پایین میگیرند در یادگیری و انجام این فعالیتها دچار مشکل میشوند یا حداقل باید زمان بیشتری برای کسب مهارت در آنها صرف کنند.
برای سنجش هوش نیز از آزمونهای جداگانهای استفاده میشود. یک آزمون استعداد بیانگر سطح هوشی فرد نخواهد بود و یک آزمون هوش میزان استعداد فرد را در یک زمینه بطور کلی مشخص نمیکنند. البته برخی از آزمونهای هوشی با تعیین هوش و عملی تا حدودی توانایی فرد را در زمینههای مختلف کلامی و عملی را برآورد کنند و به صورت یک راهنمایی کلی میتوانند مفید باشند. به این ترتیب روشن میشود با توجه به مجزا بودن بحث هوش و استعداد آزمونهای جداگانه نیز برای برآورد دقیق ویژگیهای فرد مورد استفاده قرار میگیرند.
نابغههای کودن
در روانشناسی عقب ماندگی ذهنی با افرادی هر چند نادر مواجه میشویم که با وجود پایین بودن بهره هوشی حتی در سطحی که به عنوان یک عقب مانده ذهنی معرفی میشوند، استعدادهای فوقالعادهای از خود در یک زمینه خاص نشان میدهند. بطوری که استعداد آنها دائماً چشمگیر و قابل توجه باشد. یکی از این نابغههای کودن با بهره هوشی مربوط به طبقه عقب ماندگی ذهنی متوسط قادر بود با یک قیچی و یک طلق اشکالی را با ظرافت و دقت تمام برش دهد. بدون اینکه از الگو یا مواد و ... استفاده کند. این اَشکال معمولاً اشکال پیچیده مثل یک اسب در حال دویدن ، یک گوزن با گردنی افراشته بر روی یک صخره و مواردی از این قبیل را شامل میشد، که با تمام ظرافت هنری برش داده میشد.
توصیههایی به والدین و مربیان در زمینه رابطه هوش و استعداد
والدین باید توجه داشته باشند که لزوماً داشتن بهره هوشی بالا به منزله دارا بودن استعداد در تمامی زمینهها نیست. افرادی که بهره هوشی بالا دارند ممکن است در زمینههای مختلف استعدادهای مختلف داشته باشند. از اینرو بهره هوشی به تنهایی نمیتواند تعیین کننده رشته تحصیلی یا شغلی فرد در آینده باشد. بر این اساس والدینی که اصرار دارند فرزند باهوش آنها حتماً در رشتههای ریاضی فیزیک یا مهندسی تحصیل کند ممکن است با در نظر نگرفتن استعداد فرزند خود در زمینه هنر استعدادهای او را سرکوب سازند.
مربیان در مدارس بویژه در مدارس دوره متوسطه باید تمام تلاش خود را در جهت راهنمایی دانش آموزان برای کشف استعدادهای خود به عمل آورند، یکی از این روشها میتواند اجرای آزمونهای معتبر استعداد سنج باشد.