اولین گامهای موفقیت «مریم میرزاخانی» در گفتوگو با «سیدعبادالله محمودیان»
زینب همتی
دکتر «سیدعبادالله محمودیان»، چهره ماندگار ریاضیات کشور و استاد دانشگاه صنعتیشریف، از جمله استادان شناختهشده المپیادهای ریاضی در ایران است. وی تجربه چندیندوره تدریس در المپیاد ریاضی را در کتاب دوجلدی «المپیاد ریاضی در ایران» تدوین کرد که انتشارات دانشگاه صنعتیشریف آن را منتشر کرده است. وی از اولین استادان «مریم میرزاخانی» نیز بود. زمانی که «میرزاخانی» هنوز دانشآموز دبیرستان بود و برای اردوی یکهفتهای به دانشگاه صنعتیشریف میرفت، از تجربههای دکتر «محمودیان» بهرهمند شد و از همینجا بود که اولین گامها را در راه موفقیت برداشت. از آنجا که وی از اولین استادان «مریم میرزاخانی» است، در جریان جزئیات پژوهشهای وی قرار دارد و با زمینه کاری او کاملا آشناست. به همین مناسبت گفتوگویی با وی انجام دادهایم. البته گفتنی است دکتر «محمودیان» بنیانگذار و عضو «انستیتو بینالمللی ریاضیات ترکیبیاتی و کاربرد آن» است. کسب جایزه بینالمللی خوارزمی برای پژوهشهای بنیادی در سال١٣٨٢، استاد نمونه کشور در سال١٣٨٢، پژوهشگر نمونه دانشگاه صنعتیشریف در سال١٣٨١، عضو فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران از سال١٣٨٠، استاد برجسته ١٣٩١ (جایزه علامهطباطبایی)، رییس سابق انجمن ریاضی ایران و استاد نمونه دانشگاه صنعتیشریف در سالهای ١٣٦٩ و ١٣٧٦ از دیگر افتخارات اوست.
ما از چه زمانی و چگونه با «مریم میرزاخانی» آشنا شدید؟
«مریم میرزاخانی» سال١٣٧٢، دانشآموز دوم دبیرستان بود. ما اردوهایی تابستانی در دانشکده ریاضی دانشگاه صنعتیشریف برای دانشآموزان دبیرستانهای مختلف از تهران بهصورت داوطلبانه برگزار میکردیم و از دبیرستانها میخواستیم که دانشآموزانشان را معرفی کنند. نیمی از این دانشآموزان، دختر و نیمی دیگر پسر بودند. «مریم میرزاخانی» هم در آن دورهها شرکت کرده بود. هرکدام از همکاران ما در آن دورهها، یکی، دو جلسه سخنرانی و در ادامه مسالههایی را مطرح میکردند. من آنجا مسالهای را مطرح کرده بودم که «مریم میرزاخانی» با دوستش «رویا بهشتی» به قسمتی از این مساله پاسخ دادند که تا به آن زمان حل نشده بود. آشنایی ما از آنجا شروع شد. من ایشان را به دبیر دبیرستانشان آقای «جعفر نیوشا» معرفی کردم. آقای «نیوشا» تا آن زمان با ایشان درس نداشتند که ترم بعد با هم هندسه کار کردند. اما «مریم میرزاخانی» و «رویا بهشتی» هرروز عصر به دانشگاه میآمدند و در ادامه حل آن مساله، با هم همکاری میکردیم تا اینکه بعد از یکسال آن مساله را تا یکجایی حل کرده و نتیجه آن را در بیستوپنجمین کنفرانس ریاضی کشور ارایه و در مجموعهمقالات معتبر در خارج از کشور چاپ کردیم.
نام «مریم میرزاخانی» و «رویا بهشتی» هم در این مقاله ذکر شده بود؟
نام من و «میرزاخانی» بود، اما «بهشتی» نه. خانم «بهشتی» در کارهای کامپیوتری کمک میکرد و خانم «میرزاخانی» حل این مساله را ادامه داد. آنها دوبار هم در المپیاد شرکت کردند. در سال١٣٧٢، از دکتر «حدادعادل» درخواست کردم اجازه دهند ایشان در المپیاد شرکت کنند چون آن زمان فقط سالسومیها امکان شرکت در المپیاد را داشتند و ایشان سال دوم بودند. درنهایت هم انتخاب شدند و سال بعد شرکت کردند و خانم «میرزاخانی» طی دوبار شرکت در المپیاد جهانی هر دوبار مدال طلا گرفت. در ٣٠تیر سال١٣٧٣ وقتی که از المپیاد برمیگشتند، دکتر «حدادعادل» در سرمقاله روزنامه اطلاعات همه این ماوقع را نوشت. خانم «حائریزاده»، مدیر وقت دبیرستان فرزانگان هم در رفتوآمد به دانشگاه خیلی با آنها همکاری میکردند. «مریم میرزاخانی» بعد از دوبار مدال طلا بدون کنکور وارد دانشگاه شد. اضافه میکنم زمانی که «میرزاخانی» در دبیرستان تحصیل میکرد، مقالاتی از وی به چاپ رسید. وی در یکی، دومقاله دیگر هم در دوره لیسانس کار کرده بود. ما هم سعی میکردیم به او کمک کنیم که درنهایت آنها هم چاپ شد. در حقیقت، وی قبل از خروج از ایران سهمقاله که بعدا رفرنسهای خوبی هم گرفتند، داشتند. یکی از این مقالهها هم به کتابهای درسی راه یافته است. این موضوع در کتاب درسی معروف نظریه گراف که نویسندهاش شخصی بهنام «D. West» است و در اغلب دانشگاههای آمریکا و دیگر کشورهای جهان تدریس میشود، به نام «مریم میرزاخانی» بیان شده است. در دانشگاه هم در همان دوره لیسانس، چنددرس فوقلیسانس و دکترا را با من و دیگر همکاران گذراند. یکی از نکات جالب در مورد «میرزاخانی» اینکه وی در دوره لیسانس در همه زمینههای مختلف ریاضی درس گرفت و خود را به یکزمینه خاص محدود نکرد.
گفتید خانم «میرزاخانی» در دوره لیسانس درسهای فوقلیسانس و دکترا را هم میگذراند. خاطرتان هست که این درسها چه بود؟
بله. ترم اول با بنده درس نظریه گراف را (با نمره٢٠) گذراند. در کارنامهشان این دروس موجود است.
از چه زمانی متوجه شدید خانم «میرزاخانی» بهره هوشی بالایی دارد و میتواند تحقیقات خوبی داشته باشد؟
از همان دوره تابستانی ١٣٧٢ که عرض کردم.
موضوع پایاننامه دکترای ایشان با آقای «مکمولن» چه بود؟
در بسیاری از جاها، خیلی کلی به این موضوع اشاره شده است. من میخواهم تاکید کنم موضوع پایاننامه وی موضوع پیشرفته و دشواری است و باید این موضوع را به زبان ریاضی بیان کرد. موضوع این پایاننامه عمومی نیست، ولی بهطور خیلی خلاصه میگویم کار بدیعی در مورد هندسه بود که از آن در چندرشته دیگر ریاضی استفاده شده است.
نکته بعدی که در مورد ایشان مطرح میشود، این است که دلیل اصلی پیشرفت و دستاوردهای وی چه بود؟ استعداد، پشتکار یا خوششانسی؟ در مجموع چه عواملی باعث پیشرفت ایشان شده است؟
ایشان الان هم در مصاحبههایش ذکر میکند که شانسهای زیادی برای استفاده از فرصتهای پیشآمده را داشته است، اما میتوان گفت استعداد و انگیزه، مهمترین عوامل بودند. «مریم میرزاخانی» انگیزه بسیاری داشت.
برخی به نقش استعداد باور دارند، به این معنی که کسی استعداد ریاضی ندارد ولی شخص دیگری این استعداد را دارد. خودتان به این موضوع باور دارید؟
تا اندازهای درست است. البته نمیگویم کسی که در ریاضی استعداد ندارد، کندذهن است. هر کسی در یک یا چندزمینه استعداد دارد و باید آن را کشف کند و مشخص شود که استعدادش در کجاست. استعداد «مریم میرزاخانی» هم در ریاضی عالی بود. بارها از من میپرسند که آیا ایشان منحصربهفرد هستند؟ به نظر من نه، من طی دوره تدریسم، خیلیها را در همان سطح دیدهام، اما استعداد ایشان بهخوبی دیده شده است.
پس بهنظر شما بین دانشجویانمان، کسان دیگری را هم در سطح وی داریم؟
حتما که در سطح آن زمان ایشان هستند.
یعنی این احتمال وجود دارد که این افراد هم چندسال بعد دستاورد چشمگیری داشته باشند؟
البته احتمال که وجود دارد. اما به رشته تحصیلیشان هم بستگی دارد. در ریاضی افرادی هستند که در این زمینه استعداد خوبی دارند. هماکنون افراد دیگری هم هستند که در خارج از کشور ادامه تحصیل دادهاند.
بعضیها معتقدند زمینه برای شکوفایی استعدادها خیلی مهم است. ممکن است عدهای بگویند مانند ایشان خیلی هستند و کافی است که زمینه فراهم شود. اگر بخواهیم زمینه را فراهم کنیم، دقیقا باید چه کاری انجام دهیم؟
بنده مطالعاتی دارم و مقالههای ترجمهشدهای از استادی بهنام «جوزف گالیان» هم در این زمینه دارم که در وبگاه خود قرار دادهام. در آمریکایشمالی از سال١٩٦١ به بعد یعنی حدود ٥٠سال گذشته، بحثهایی شروع شده بود مبنی بر اینکه آیا میتوان با دانشجویان دوره کارشناسی ریاضی تحقیق کرد یا نه. پیگیری کردند و متوجه شدند که این امکان وجود دارد و هماکنون خیلی از دانشجویان ردهبالای آن کشور در دانشگاههای خود از امکانات خوبی (ازجمله از حمایت مالی و رفاهی از دانشجو و استادش) برخوردارند که کار تحقیقاتی انجام دهند. همزمان با «میرزاخانی» سهنفر دیگر هم مدال فیلدز گرفتند. یکی از این افراد که هندیالاصل و متولد کاناداست، در دوره لیسانسش تجربه مشابه «مریم میرزاخانی»را با استاد «جوزف گالیان» داشت. به نظرم باید در مورد کارهایی که میتوان انجام داد، بیشتر توجه کرد. تجربیات جاهای دیگر هم مهم است و باید به آنها نیز توجه کرد.
پس بهنظر شما در کشورهای دیگر هم برای اینکه استعدادی ناشناخته را کشف کنند، در همان دوره لیسانس میتوان کارهای تحقیقاتی انجام داد؟ در دانشگاههای کنونی ایران چنین موضوعی باب هست؟
بله میتوان کار تحقیقاتی انجام داد. در پاسخ به قسمت دوم سوال باید بگویم بهطور سیستماتیک نه. هرچند شاید تعدادی محدود را در بعضی از دانشگاهها یا حتی دبیرستانها بتوان نام برد که داوطلبانه این کار را انجام میدهند. در کشورهای دیگر، چندی پیش در سمیناری که در پژوهشگاه دانشهای بنیادی برگزار شده بود، عنوان شد در کشورهای دیگر (مثلا در برزیل) برنامههایی در این زمینه دارند و برای دانشجویان لیسانس برنامههای پژوهشی برگزار میکنند. آنها این دانشجویان را به دانشگاهی دیگر که از قبل هماهنگ شده، میفرستند. این پژوهشها در حوزههای مختلف صورت میگیرد و سطح این برنامههای تحقیقاتی چندان هم دشوار نیست و طی چندماه به جواب میرسد.
در برخی رشتههای مهندسی، دانشجو برای اینکه با کارهای عملی بیشتر آشنا شود، بعد از گذراندن دروس نظری، کارآموزی یا کارورزی را میگذراند. آیا امکان ندارد حالت کارورزی یا تمرین پژوهش را برای دانشجویان رشتههای ریاضی در سطح لیسانس طراحی کرد؟
چرا امکان دارد و اتفاقا در برخی از دانشگاههای بزرگ دنیا مشابه چنین طرحی اجرا میشود. این موضوع اتفاقا در همان ترجمههایی از «جوزف گالیان» که در مورد آموزش و پژوهش در دانشگاههای آمریکا گفتم، به تفصیل بررسی شده است. خلاصهاش این است که از طرف موسساتشان (امثال بنیاد نخبگان ما) امکان مکانی و حمایت مالی در اختیار استادان علاقهمند داوطلب و همچنین دانشجویان زبده میگذارند.
چه انگیزههایی میتواند دانشجویان و استادان جوان ما را در کشور ماندگار کند؟
امروزه شاهدیم که اکثر جوانان نخبه ما بهدلیل کمبود امکانات به خارج میروند و بازنمیگردند، بنابراین باید تسهیلاتی برای تحقیقات آنها فراهم شود تا پس از تحصیل در خارج، به کشور بازگردند. از طرف دیگر میبینیم که بسیاری از استادان ما با وجود کمبود امکانات در کشور میمانند. انگیزههای بسیاری هست که با کمبود امکانات مقابله میکند، آموختن به جوانان هموطن و نوآوری در مکاتب مختلف ریاضی در کشور، انگیزههایی است که دانشمند ایرانی را تشویق میکند تا با وجود کمبود امکانات در کشور بماند، ولی مسوولان نیز نباید غافل شوند، بلکه باید تسهیلات لازم برای تحقیق و زندگی را فراهم کنند.