صدیقه صفری، کارشناس ارشد روان شناسی تربیتی در گفتوگو با ایسنا:
نقاشی کودکان نه تنها برای آنها یک نوع لذت و بازی است، بلکه میتواند به والدین در دیدن و شناختن دنیای درونی آنها کمک کند به طور کلی میتوان گفت یکی از راههای نفوذ به دنیای کودکان بررسی نقاشیهای آنها است.
از هفت ماهگی درست زمانی که نوزاد لبخند میزند و دیگران آن را بغل میکنند جرقه شخصیت اجتماعی زده میشود، اما در ۳ تا ۴ سالگی شخصیت اجتماعی به شکل واضحتری خودش را نشان میدهد.
کودکان در سنین ۴ تا ۶ سال به شدت حس استقلال دارند، در همین سن است که شخصیت کودکان منسجمتر و آنها وارد حیطه اجتماع میشوند. به ویژه در کودکان ۶ ساله که رفتن به مدرسه را به دنبال شکل دادن روابط اجتماعی جدیتر آغاز میکنند و جذب گروههای هم سن و سال خودشان میشوند.
تعیین امنیت روانی در محیط خانواده از مسائل مهمیست که میتواند تاثیر بهسزایی در شکلگیری روابط اجتماعی باشد، خانواده به عنوان بنیادیترین نهادی که تاثیرات شگرفی بر فرزند دارد میتواند نقش مهمی را در کنار دیگر عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی داشته باشد.
وقتی که کودک در محیط خانواده یک تعامل سازنده و دوسویه با پدر و مادر داشته باشد با سلامت روانی بالاتری وارد جامعه میشود و با توجه به خودپنداره مثبتی که آن کودک از خودش با توجه به باز خوردهای خانواده دریافت کرده، می تواند ارتباطات خوبی با دیگران هم داشته باشد.
نقش مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی
در جلسات مشاوره با کودکان پرخاشگر از آنها آزمون نقاشی گرفته میشود چرا که نقاشی یک جور برونهریزی و آزمون ترسیم مشکلات ارتباطی است که در آن ضعف مهارتی کودک در رشد شناختی خود، مثل اضطراب و بیقراریها هویدا میشود.
آزمون گودی ناف نوعی آزمون نقاشی از کودکان برای تعیین درجهبندی هوش و استعداد کودکان استفاده میشود که البته بینقص نیست. برای مثال در این آزمون برای سنجش هوش کودک ۴ ساله از آن میخواهند یک آدمک ترسیم کند اما اگر آن کودک که در یک محیطی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی غنیتر بوده باشد و دورههای خوب نقاشی را گذرانده باشد دیگر نقاشی او برآیند ذاتش نیست.
پس، آزمون نقاشی گودی ناف در بعضی موارد زیر سوال برده میشود و به همین علت ما اولویت و اساسیترین آزمون نقاشی را ترسیم خانواده میدانیم.
کمبود اعتماد به نفس و کمرویی در کودک بهخوبی در نقاشیهایش هویداست. کشیدن نقاشی در پایین صفحه، خطوط کم رنگ از جمله این علائم است.
در ابتدا به کودک اجازه رنگآمیزی داده نمیشود اما بعد از پایان آزمون وقتی اطلاعات لازم را دریافت، بررسی و پرسش و پاسخها انجام شد، اگر کودک درخواست رنگآمیزی داشت به او اجازه داده میشود. استفاده از رنگها اهمیت دارد چرا که یکسری رنگها، بیانگر کمرویی کودک هستند .
رابطه نقاشی با اعتماد به نفس کودک
با بررسی تابلوهای نقاشی اساتید بزرگ متوجه میشویم که آنها الهامات، نگرش، فلسفه وجهان بینیشان در برابر زندگی را برونریزی کردهاند پس قطعا کودک هم در هنگام نقاشی برونریزیهایی دارد. برای مثال رفتار اجتماعی و اخلاق کودکان میتواند در نقاشی مشخص شود.
کودک وقتی در محیطهای اجتماعی نقاشی میکشد تاثیرگزاریاش را میبیند به این شکل نوعی اعتماد بهنفس میگیرد.
دنیای هنر، هیچ خط قرمزی ندارد به همین علت دیده میشود هنریها، قدری با دیگران حتی در نوع پوشش متفاوت هستند و چارچوب معینی برای خود ندارند یعنی برای خودشان حصار نمیکشند و افکارشان محدودیت ندارد در واقع آنها یک ذهن پویا و سیال و قطعا اعتماد به نفس خوبی هم دارند.
در کل کودکانی که به هنر علاقهمند هستند خلاقیت دارند و این خلاقیت باعث میشود تا حدودی روابط اجتماعی خوبی داشته باشند زیرا آنها خط قرمز برای خود تعیین نمیکنند و کسی که خلاقیت دارد به طبع ارتباط و اعتماد به نفس خوبی دارد.
چرا باید در یک فضای کلینیکال تست نقاشی گرفته شود؟
درمانگر در فضای کلینیکال به خطوط، به اینکه کودک اول و آخر چه کسی را میکشد، چه کسی را پررنگ و چه کسی را کم رنگ، چه کسی را خط میزند و چه کسی را خیلی ارزنده میکشد توجه میکند و سپس متناسب با آنها از کودک سوال میپرسد.
فضا کلینیکال استانداردهای لازم برای آزمون را دارد، برای مثال نقاشی بچهها در فضای مهد کودکان حاصل تاثیر آنها از آن فضاست، یکی کلاه گذاشته سرش دیگری عکس اردک یا حیوانی را میبیند و نقاشی میکشد و ... در صورتی که در فضای کلینیکال کشیدن حیوان بیان گر خشم است نه نتیجه تاثیر از فضا.