برنامه کارا و کوشا که از شبکه دو پخش میشود، آموزش کارآفرینی و مهارتهای زندگی به کودکان را مد نظر قرار داده و تمامی داستانهایش را با رویکرد آموزش کارآفرینی تعریف و ارائه میکند. این برنامه - که به تهیهکنندگی عطیه شهیدی تولید شده ـ از این بابت گامی مهم در عرصه برنامههای تلویزیونی محسوب میشود؛ گامی که البته مثل بسیاری از گامهای اول کامل و بینقص نیست.
مفاهیمی مانند عزت نفس، خطر پذیری، اعتماد به نفس، شجاعت، انعطافپذیری و میل به تغییرکردن در برنامه کارا و کوشا به زبان ساده و کودکانه به مخاطبان ارائه میشود. عطیه شهیدی تهیهکننده برنامه معتقد است، صفات ذکر شده از ویژگیهای کارآفرینان موفق است.
شهیدی درباره چگونگی طراحی موضوعات هر قسمت از برنامه و اهداف آن گفت: از همان ابتدای امر یعنی از زمانی که بسته آموزشی کارا و کوشا شکل میگرفت، کارشناسان و متخصصان بسیاری با ما همکاری داشتند و کار اصلی ما زیر نظر فاطمه قاسمزاده ـ روانشناس کودک ـ انجام شده است. همچنین من 12 سال در زمینه کارآفرینی فعالیت کردهام و تالیفاتی در این زمینه دارم. دکتر سپهری رئیس موسسه کار و تامین اجتماعی که پژوهشگر کارآفرینی نیز هست و افرادی در موسسه کار و تامین نیز در تولید این برنامه به ما کمک کردند.
این تهیهکننده تاکید میکند، برنامه کارا و کوشا بر اساس تحقیقات بسیار شکل گرفته و از نظرات کارشناسان و محققان بسیاری در آن استفاده شده است. وی توضیح میدهد: در کنار تحقیقات صورت گرفته در کشور، تحقیقاتی خارج از کشور هم داشتیم و حتی زمانی که فیلمنامه هر قسمت را مینوشتیم، یکی از متخصصانی که در دانشگاه آفریقای جنوبی تدریس میکند، با ما همکاری کرد. این تهیهکننده به تحلیلهای این استاد خارجی اشاره میکند و میگوید: یکی از بخشهای جدی برنامه کارا و کوشا تحقیقات و دستاوردهای پژوهشی آن است.
برای روایت ماجراهای کارا و کوشا، سازندگان این برنامه یک محله شهری را بازسازی کردهاند. در این محله یک پارک پردرخت مجهز به وسایل بازی وجود دارد. در خیابان اصلی محله، کتابفروشی، خواربارفروشی، اسباببازی فروشی و گلفروشی طراحی و ساخته شده است. در قسمت مسکونی محله نیز خانه شخصیتهای داستان قرار گرفته است.
این برنامه آموزههای خود را به صورت نمایشی به مخاطبانش ارائه میکند و دو شخصیت اصلی و محوری دارد که عروسکهای یک دختر و پسر به نام کارا و کوشا هستند. به نظر میرسد با وجود تحقیقات و پژوهشهای بسیار در حوزه کارآفرینی و البته تنوع بصری ناشی از دکورهای متنوع، این برنامه به دلیل زمان طولانی، ناهمگونی ساختار و محتوا و نزدیکشدن به واقعیت و به همان میزان دوری از دنیای فانتزی و کودکانه، یک برنامه صرفا آموزشی است و در جذابیت و گیرایی ضعفهایی دارد.
عطیه شهیدی در این باره نظر دیگری دارد و معتقد است، بر اساس پیامکهای رسیده به برنامه و نظرات کودکان و خانوادههایشان، این برنامه جای خود را در میان کودکان باز کرده است. او تاکید میکند: مشاور اصلی برنامه ما علی زارعان، مدیر گروه کودک و نوجوان شبکه است. او سه ماه پیش تولید و یک ماه اول تولید، قدم به قدم همراه ما بود و در انتخاب کارگردانها، نویسندهها و خیلی چیزهای دیگر از راهنماییهای وی بهره بردیم.
به گفته این تهیهکننده، برنامه کارا و کوشا از مشاوره افراد توانمند، کارگردانهای خوب و برنامهسازان مجرب بهره برده و از آن جمله به امیر سلطاناحمد اشاره میکند که در زمینه طراحی دکور و ابعاد آن اطلاعات قابل توجهی در اختیار تولیدکنندگان برنامه قرار داده است.
شهیدی از جمله مشاوران این برنامه وحید حسینی، محمد درخشان و سمیه عبداللهزاده را نام میبرد که به عنوان کارگردان در کنار این برنامه بودهاند و نظراتشان را ارائه کردهاند. وی تاکید میکند: بعد از انجام تحقیقات اولیه و استفاده از همکاری 20 نویسنده، در انتخاب همه عوامل مانند عروسکگردانها و گویندگان عروسک به این نکته توجه داشتم که حتما کسانی را انتخاب کنیم که در حین تولید برنامه، مشورتهای لازم را به ما بدهند.
کارا و کوشا آموزش میدهند
محمد درخشان به عنوان کارگردانی که بیش از 20 سال در عرصه برنامهسازی برای کودکان و نوجوانان فعالیت کرده و مجموعه کارا و کوشا یکی از این برنامههاست، نگاه متفاوتتری به این برنامه دارد. وی معتقد است: ارائه یک کار آموزشی با ساختار جذاب و سرگرمکننده کار بسیار سختی است. ممکن است برنامههای عروسکی دیگری از تلویزیون پخش شود که بسیار جذابتر و سرگرمکنندهتر از کارا و کوشا باشد، اما این برنامهها آموزشی نیست.
وی در این باره به برنامه کلاه قرمزی اشاره میکند که مسائل سادهای را آموزش میدهد و تاکید میکند: وقتی قرار است درباره مهارتهای زندگی یا کارآفرینی صحبت کنیم، کار بسیار دشوار میشود. برنامه کارا و کوشا در حالی به این موضوعات میپردازد که در کشورهای پیشرفته از مدتها پیش کودکان به کمک برنامههای تلویزیونی، موضوعات مربوط به مهارتهای زندگی و کارآفرینی را یاد میگیرند.
این کارگردان معتقد است کارا و کوشا یک شروع است و تاکید میکند: میپذیریم که به کارمان نقدهایی وارد است و نواقصی در آن دیده میشود، اما ما یک حرکت تازه را شروع کردهایم و این مسأله را نباید نادیده گرفت.
این کارگردان درباره ضرورت آموزش کارآفرینی به کودکان امروز میگوید: ما در دوران بچگی سه ماه تابستان را کار میکردیم، اما بیشتر بچههای امروز این دوره را تفریح میکنند. من برای برخی برنامههای کودک به چند کشور سفر کردهام و دیدهام که در خارج کشور، از سنین کودکی مسائل ساده اقتصادی را به بچهها یاد میدهند، اما بچههای ما چیز زیادی درباره مسائل اقتصادی، اجتماعی و ارتباطات نمیدانند.
درخشان تاکید میکند: فرزندان ما آنقدر درگیر بازیهای رایانهای شدهاند که از واقعیتهای زندگی فاصله گرفتهاند. از این زاویه برنامه کارا و کوشا برنامه قابل توجهی است که رویکرد آن برای مردم و حتی دیگر برنامهسازان جذاب خواهد بود و حتما سری دوم و سوم برنامه با رفع ضعفها، به یک برنامه جذاب تلویزیونی بدل خواهد شد.
آموزش کودکانه در نیم ساعت
مهمترین و اصلیترین کارکرد برنامه کارا و کوشا آموزش است و به همین منظور در هر قسمت از برنامه یک داستان برای کودکان روایت میشود که از شروع تا پایان برنامه طول میکشد. به نظر میرسد این زمان برای ارائه یک داستان آموزشی به کودکان ـ که معمولا کم طاقت و کم حوصله هستند ـ کار دشواری است. تهیهکننده کارا و کوشا درباره گروه سنی مخاطبان برنامه میگوید: این برنامه برای گروه سنی کودک و خردسال طراحی شده اما بیشترین مخاطبان ما را کودکان چهار تا هشت ساله تشکیل میدهد و در میان نوجوانان و بزرگسالان هم مخاطبانی داریم.
شهیدی درباره زمان برنامه نیز معتقد است: از تیتراژ که بگذریم، زمان برنامه 20 دقیقه است و در این زمان کلیپ و وله هم پخش میکنیم. سعی کردیم در تمام این 30 دقیقه، از عناصری مانند کلیپ، موسیقی و مسابقه و سوال استفاده کنیم که برای بچهها جذاب است.
سوالات برنامه کارا و کوشا به صورت زیرنویس مطرح میشود و از آنجا که عمده مخاطبان برنامه توانایی خواندن ندارند یا سرعتشان در خواندن زیاد نیست، صرفا به کمک بزرگترها میتوانند سوالات برنامه را بخوانند. شهیدی در این باره میگوید: سوالات را بارها و بارها تکرار میکنیم و در طراحی آنها به سراغ کلمات و مفاهیم ساده میرویم تا کودکان آنها را خوب درک کنند. خوشبختانه والدین هم به بچهها در این زمینه کمک میکنند. پیامکهایی که به برنامه میرسد نشان از توجه کودکان و والدین آنها به برنامه دارد. متن این پیامکها از جلب مشارکت بچهها و والدین حکایت میکند و این بسیار برای ما خوشایند است.این تهیهکننده تاکید میکند که اساسا برخی سوالات برنامه برای والدین طراحی میشود و بارها از پدر و مادرها خواسته شده تا نظراتشان را مطرح کنند، مشکلاتشان را درباره تربیت فرزندانشان با برنامه در میان بگذارند و همواره این نظرات در تغییر برنامه سهم داشته است.
محمد درخشان نیز درباره زمان طولانی برنامه میگوید: مفاهیمی که در این برنامه مطرح میشود کلیدی و مهم و آموزش این مفاهیم به بچهها زمانبر است؛ یعنی اگر زمان برنامه کاهش پیدا کند، نمیتوان موضوع را بدرستی پرداخت و تفهیم کرد.او ادامه میدهد: برای ساخت این برنامه مدتها کار تحقیقاتی صورت گرفته و نگارش آن زمان برده است. اگر قرار باشد در داستانهای آن دست ببریم، کل اثر لطمه میبیند ضمن این که تلاش شده با استفاده از شخصیتهای بانمک، موقعیتهای طنز و تنوع بصری، برنامه را برای بچهها دلپذیر کنیم.
این کارگردان درباره احتمال از دست رفتن مخاطب با این زمان طولانی میگوید: حدود 20 سال در حوزه کودک کار کردهام و این اولین بار است که یک برنامه آموزشی با این رویکرد و ساختار برای کودکان در تلویزیون تولید میشود. بدیهی است تجربه و معیار روشنی در این باره وجود نداشته باشد. به نظرم کارا و کوشا میتواند این تجربه را ایجاد کند و اگر برنامهسازان دیگر هم به ساخت برنامههای آموزشی با رویکرد شبیه این برنامه توجه نشان بدهند، در آیندهای نه چندان دور استانداردهای روشنتری در اختیار داریم.
شخصیتهای اصلی داستان کارا و کوشا دختر و پسری عاقل، دانا، باهوش و حتی جدی هستند. این خواهر و برادر اگرچه گاهی اشتباه میکنند اما کمتر میتوان روحیات کودکانه مانند تخیل و رویاپردازی را در آنها مشاهده کرد. آنها در بسیاری موارد واکنشهایی دارند که از آدمبزرگها بر میآید و نتیجه تجربه و دانشی است که یک کودک به خاطر عمر کوتاهش نمیتواند از آنها بهرهمند باشد. عطیه شهیدی معتقد است این مساله ویژگی منحصر به فرد کارا و کوشا است. او در این باره توضیح میدهد: آنها واقعی هستند و نخواستهایم از کارا و کوشا شخصیتهای صد درصد مثبت بسازیم. بچه بودن آنها به این معنی نیست که لحنشان خیلی کودکانه باشد یا شخصیتشان دست پایین گرفته شود. قرار است شخصیت آنها رو به پیشرفت باشد. وقتی میگوییم کارآفرینی کودکان، پس کودک ما باید خلاق و نوآور باشد و این شخصیت میطلبد کمی قوام یافتهتر باشد.
وی ادامه میدهد: مخاطبان ما کارا و کوشا را خیلی دوست دارند. میپرسند چرا عروسک آنها در بازار وجود ندارد، چرا به جای جایزه برایشان عروسک کارا و کوشا نمیفرستیم. کارا و کوشا اولین شخصیتهای جدی در دنیای کودکان نیستند که مورد توجه قرار میگیرند. او به عروسکهای معروف دنیا اشاره میکند که کاملا جدی هستند.
او بر تفاوت کارا و کوشا با عروسکهای مرسوم در تلویزیون تاکید میکند و میگوید: بچهها با کارا و کوشا وارد نوعی ادبیات جدید میشوند. مثلا کارا در جواب صحبت پدرش میگوید بله عزیزم! و به کودک یاد میدهد که آنها هم میتوانند مانند بزرگترها حرف بزنند. او تکیهکلامهای جذاب و زیبا دارد و همین مساله باعث میشود که بچهها از ما بخواهند شماره کارا و کوشا را به آنها بدهیم که بتوانند با این دو عروسک حرف بزنند و به قول خودشان درد دل کنند.
دنیای واقعی و فانتزی کودکانه
عروسکهای کارا و کوشا، محیط زندگی آنها و هر آنچه در این برنامه به مخاطب نمایش داده میشود، واقعگرایانه است. به جز استفاده از عروسک و حرفزدن عروسکها که به یک فانتزی ساده معمولی بدل شده، کمتر نشانی از دنیای فانتزی و تخیلی کودکان میتوان در برنامه کارا و کوشا دید.
عطیه شهیدی در این باره معتقد است: به مساله تخیل توجه داشتهایم اما باید به برخی موارد هم وفادار میماندیم چون براساس سابقه این برنامه باید عروسکهای کارا و کوشا را به همان شکلی که در بستههای آموزشی تصویر کرده بودیم، در برنامه به مخاطب نشان میدادیم و نیز قرار است عروسکهای کارا و کوشا تولید و روانه بازار شود. این عقبه و چشمانداز سبب شد به سمت عروسکی برویم که کمی واقعیتر برای کودک طراحی بشود.
وی درباره دلیل فضا سازی واقعی برای این عروسکها و ایجاد یک شهر محله واقعگرایانه در این برنامه توضیح میدهد: هدف اصلی برنامه یعنی ترویج تلاش و کارآفرینی در همه موارد مد نظر ما بوده و باید همه اینها را در محیط واقعی به بچهها نشان میدادیم و در عین حال جذابیتهای کودکانه را ایجاد میکردیم. برنامه کارا و کوشا درباره کارآفرینی است، به همین دلیل باید مکانهای واقعی مانند محله و بازار را در آن ببینیم.
الگوبرداری از دنیای واقعی و سادهسازی مفاهیم، اطلاعات و موضوعات، مهمترین اتفاقی است که در روند رشد و آموزش کودکان رخ میدهد. تجربه نشان داده که آنها از آنچه میبینند و رویدادهای اطرافشان میآموزند. برنامه کارا و کوشا بازسازی دنیای واقعی را به الگوهای ساده کودکانه ترجیح داده و از قابلیتهای جعبه جادو برای کمک به الگوسازی بهره چندانی نبرده است.
تهیهکننده این برنامه میگوید: با توجه به فرهنگ امروز جامعه، بچهها از فضای کسب و کار دور ماندهاند. تحقیقات نشان میدهد نهتنها کودکان ما درباره کار کردن و مفاهیم اقتصادی اطلاعات زیادی ندارند بلکه کارگریزی و بیتوجهی به کارآفرینی در بزرگسالان نیز بشدت مشهود است. بنابراین چون فرزندان ما در این فضا بزرگ میشوند، ناخواسته کارگریزی را آموزش میبینند.
شهیدی تاکید میکند: واقعیتهای جامعه در درون کودک نهادینه میشود و به همین دلیل، ما واقعیتی متفاوت را به او نشان میدهیم؛ واقعیتی که در آن کار کردن یک ارزش محسوب میشود. آنها از کارا و کوشا یاد گرفتهاند که اگر چیزی را نمیتوانند بخرند، میتوانند آن را بسازند.
این تهیهکننده، ملموس بودن کارآفرینی را یکی دیگر از دلایل واقعگرایی برنامه میداند و میگوید: اهداف برنامه ایجاب میکند به بچهها نشان بدهیم کارآفرینی مقولهای پیچیده و دستنیافتنی نیست و اتفاقا در محل زندگی و دور و برش، میتواند آن را پیدا کند. اگر قرار باشد مفاهیم کارآفرینی را در محیط فانتزی به کودک نشان بدهیم، او نمیتواند آن را با محیط واقعی متناسب و سازگار کند.
با توجه به توضیحات شهیدی در برنامه کارا و کوشا مقوله آموزش از اهمیت ویژهای برخوردار است و این برنامه نیازی به الگوسازی مبتنی به خلاقیت کودکانه ندارد. محمد درخشان تا حدودی با شهیدی همعقیده است و توضیح میدهد: در این برنامه به بچهها نشان دادهایم که با سادهترین امکانات میتوانند کارهای بزرگی انجام بدهند و چیزهایی بسازند که هزینهبر نباشد.
اما دیدگاههای این کارگردان و تهیهکننده در حالی به یک برنامه تلویزیونی تبدیل شده که در شیوه و ساختار برنامه، مقوله کارآفرینی به معنای ارائه محصول از امکانات و داشتههای مغفول مانده، مدنظر قرار نگرفته است. محمد درخشان که با این دیدگاه موافق است درباره تولید یک برنامه با نگاه کارآفرینی میگوید: چنین اتفاقی تا به حال در تلویزیون رخ نداده است، ما در آغاز این راه هستیم و با نقدها و نظرهای منتقدان، برنامهسازان، اهالی رسانه و برنامهسازان مجرب میتوانیم اتفاقات تازهای در این برنامه و در تلویزیون رقم بزنیم. برای ساخت یک اثر خوب نیاز به ایدههای خاص و خلاقانه داریم؛ مثل بسیاری برنامههای خلاقانه و هنرمندانه که با سادهترین ابزار رخ میدهند و باعث حیرت میشوند.
البته این کارگردان توضیح میدهد که در برنامه کارا و کوشا گروه تلاش کرده اثری بسازد که هم آموزنده باشد، هم جذاب. وی توضیح میدهد: برای ساخت چنین اثری به آن شیوه ایدهآل، نیاز به شخصیتهای خاص، استفاده از امکانات و تجهیزات بیشتر داریم. باید بتوانیم با استفاده از گرافیک، کروماکی، انیمیشن، فضاسازی، عروسکهای خاص و محصولات چندرسانهای و تلفیقی دنیایی جذاب پیش روی بچهها بگذاریم.
وی توضیح میدهد: نه در این برنامه بلکه به صورت کلی در حوزه برنامهسازی برای کودکان باید اتفاقات تازهای رخ بدهد. وقت آن رسیده که عروسکهای دستکشی را کنار بگذاریم و به فکر عروسکهای متفاوتتر و برنامهسازی ترکیبی باشیم. البته این نکته را باید متذکر شوم که همه اینها نیاز به سرمایه دارد؛ آن هم سرمایه قابل توجه.
وی معتقد است: برخی امکانات اصلا در کشورمان وجود ندارد، ساخت عروسکهایی با تواناییهای خاص، شاید از توان عروسکسازان ما خارج باشد، اما مهم این است که گامهای اول برداشته شده و نهادها و سازمانها نیز به همراهی و مشارکت در این باره علاقهمند شدهاند. ما در شروع یک اتفاق هستیم. در محتوای برنامه جرقه اولیه را زدهایم و برای شیوه اجرایی باید ایده و هزینه در اختیار داشته باشیم. اطمینان دارم اتفاقات بهتری پیش رو داریم.
معیارهای یک برنامه خوب
برنامهسازی برای کودکان در رسانهای مانند تلویزیون نیازمند رعایت مولفهها و معیارهایی است که به شکلگیری یک اثر استاندارد منجر میشود، اما متاسفانه این مولفهها برای برنامهسازان ما روشن نیست و بسیاری از آنها صرفا به میزان پیامکهای رسیده از مخاطبان در سنجش موفقیت بسنده میکنند. شهیدی نیز مانند تهیهکنندگان دیگر تلویزیون، میزان پیامکهای رسیده به این برنامه را از نشانههای موفقیت آن میداند اما پیش از تولید برنامه کارا و کوشا مطالعاتی داشته تا بتواند یک برنامه استاندارد ارائه کند. او در این باره توضیح میدهد: داشتن معیار و شاخص بسیار کمک میکند تا نیازی نباشد راههای رفته را دوباره طی کنیم. در دنیا تحقیقات زیادی درباره برنامهسازی تلویزیونی برای کودکان صورت گرفته و بچههای ما هم تفاوتی با بچههای دیگر دنیا ندارند.
وی درباره برخی از این شاخصها گفت: استفاده از رنگهای شاد، موسیقی شاد، مجری خانم با صدای جذاب و دلنشین و تا حد امکان، پرهیز از برنامه زنده برای بالارفتن میزان کنترل و مواردی از این دست باید در برنامههای ویژه کودکان مد نظر قرار بگیرد. در کنار همه اینها از حضور کارشناسان و روانشناسان بهره گرفتهایم تا محتوای علمی و درست به مخاطبان خود ارائه کنیم. ما همه گامهای علمی و اولیه را برداشتهایم، اما از نظر جذابیت و موردپسند واقعشدن برنامه صرفا میتوانیم به پیامکها و بازخوردها استناد کنیم.
کارا و کوشا در بازار
برنامه کارا و کوشا در سال جدید با تغییرات تازهای به کودکان ارائه میشود. به گفته شهیدی بازیگران مهمان این برنامه بیشتر خواهد شد. بزودی عمو و مادربزرگ کارا و کوشا و پدر و مادر پریا و پوریا را نیز در این برنامه خواهیم دید. شهیدی میگوید: بر اساس خواسته و نظر مخاطبان این تغییرات ایجاد میشود و بر اساس تغییر نگرشها در این برنامه قرار است حرفزدن عروسکها بیشتر شود. در سری دوم روی دانشها و مهارتها متمرکز میشویم. اطلاعات بیشتری در زمینه کارآفرینی میدهیم تا بچهها رفتارهای کارآفرینانه داشته باشند. وی همچنین از ورود عروسکهای کارا و کوشا و لوازمالتحریر آنها به بازار خبر داد و اظهار امیدواری کرد، خط تولید این عروسکها در زمینه اشتغالزایی هم یک رخداد مهم باشد.