برای بسیاری از افراد جامعه هوش، موضوع بسیار مهمی است. به باور این دسته از افراد، همه آینده ما در گرو هوش یا آیکیو (IQ) ماست. اگر هوش زیادی داشته باشیم، حتما در زندگی موفق خواهیم شد و در رفاه و آسایش به سر میبریم، اما اگر بهره هوشی ما کم باشد، تا پایان عمر باید بسوزیم و بسازیم. به همین دلیل هم هست که همه والدین دوست دارند فرزندان باهوشی داشته باشند یا با مراجعه به مشاوران و روانشناسان، از آنها میخواهند با انجام آزمونهایی، بهره هوشی فرزنداشان را مشخص کنند.
اما واقعیت چیز دیگری است. واقعیت این است که بهره هوشی فقط و فقط یک عدد است و دانستن و ندانستن آن تأثیر چندانی در آینده ما یا فرزندانمان ندارد. اگر کسی بر این باور است آینده زندگی ما و فرزندانمان را هوش تعیین میکند، باید توجه آنها را به نتیجه تحقیقات روانشناسان جلب کرد. طبق پژوهشهای «ریچارد لین»، روانشناس بریتانیایی -که با بررسی نتیجه تعداد زیادی از تحقیقات قبلی به دست آمده است- مردم شرق آسیا (چین، کره شمالی و جنوبی و ژاپن) با ضریب هوشی ١٠٥ و بالاتر، باهوشترین مردم جهان هستند.
متوسط ضریب هوشی مردم کشورهای اروپایی، روسیه، آسیای مرکزی، قفقاز و مغولستان ٩٠ تا صد است و در رتبه دوم قرار دارند. مردم ایران و شهروندان کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، هند، پاکستان و کشورهای آسیای جنوبی و آمریکای شمالی و جنوبی، با ضریب هوشی ٨٥ تا ٩٠ در جایگاه سوم هستند و جایگاه چهارم نیز از آن کشورهای آفریقایی است که ضریب هوشی آنها ٧٠ تا ٨٠ است و مردم اقیانوسیه و کشور آفریقایی بوتسوآنا، با داشتن کمترین میزان ضریب هوشی، یعنی ضریب هوشی ٦٠ تا ٧٠ در آخرین رده قرار میگیرند.
شاید نتیجه این پژوهش برای بسیاری از ما پذیرفتنی نباشد. مردم کره شمالی (با آن وضعیت نامطلوب سیاسی، اجتماعی و اقتصادی)، ازجمله باهوشترین مردم دنیا هستند و از مردم اروپا نیز پیشی گرفتند. از طرف دیگر، با وجود اینکه وضعیت اقتصادی و اجتماعی، تحصیلات و رفاه مردم خاورمیانه و آمریکا بسیار متفاوت است، هر دو بهره هوشی نزدیک به هم دارند. واقعیت این است که بهره هوشی فقط یکی از عوامل تأثیرگذار بر پیشرفتهای تحصیلی، اقتصادی و اجتماعی ماست. برخلاف آنچه ممکن است برخی از ما تصور کنیم، افراد بسیار باهوشی هستند که بنا به دلایل بسیار، نتوانستند از هوش خود استفاده کنند و زندگی بسیار معمولیای را در پیش گرفتند و از طرف دیگر، افراد بسیاری هستند که با وجود داشتن بهره هوشی متوسط یا حتی پایین، با سعی و تلاش خود، به آنچه آرزو داشتند، رسیدند.
نکته بسیار مهم دیگر اهمیت هوش هیجانی (ایکیو یا EQ) و نقش آن در پیشرفتهای اجتماعی است. طبق تعریف، هوش هیجانی نشاندهنده شناخت و کنترل عواطف و هیجانهای فرد است. به بیان دیگر، افرادی که هوش هیجانی بیشتری دارند، سه مؤلفه هیجان را به شکل بهتر و موفقتری با هم تلفیق میکنند. این مؤلفهها عبارتاند از مؤلفه شناختی، فیزیولوژیکی و رفتاری. بسیاری از کارشناسان بر این باورند افراد موفق در جامعه و بهویژه رهبران و مدیران موفق، معمولا هوش هیجانی بیشتری دارند و بهتر میتوانند یک شرکت، سازمان یا مؤسسه را مدیریت و رهبری کنند. به همین دلایل، والدین و مربیان باید وضعیتی را فراهم آورند تا هوش هیجانی کودکان رشد کند.