انسان نیازهای طبیعی متعددی دارد که در یک هرم شش طبقه قابل ترسیم است. در قاعده هرم نیازهای فیزیولوژیک درجه یک قرار دارد که با بقای بشر ملازمه دارد. ازجمله نیاز به هوا، آب، غذا، استراحت. در پله دوم نیازهای فیزیولوژیک درجه دوم جای دارد که گرچه ممکن است با بقای فرد به صورت فوری مرتبط نباشد، اما زمینه زندگی او را تشکیل میدهد و با بقای نوع انسان مربوط است مانند نیاز به کنجکاوی، نیاز جنسی و نیاز به بازی و رفع ملال. پلههای بعدی هم به نیاز به امنیت، عشق و پیوستگی، احترام و عزت نفس، و سرانجام به خودشکوفایی اختصاص دارد.
گرچه نیازهای بالاتر امور والاتری را هم شامل میشود، اما برآوردن آنها منوط به ارضای حداقلی از نیازهای طبقات پایینتر است. بنابراین نیاز به بازی جزو نیازهای مهم انسان و نیز جانوران متکامل پستاندار است. برای نمونه، یک بچه گربه که شیر نوشیده و استراحت هم کرده است تمایل به جستوخیز و کنجکاوی دارد. بالای درخت یا دیوار میرود تا ببیند پایین چه خبر است. به دنبال اشیا و موجودات متحرک میرود. با بقیه بچه گربهها جنگ و گریز و تعقیب انجام میدهد. او در واقع مشغول تقویت توان جسمی و شناختی خود است تا برای زندگی آینده و بقای خود آماده شود و نیز نحوه ارتباط با دیگر گربهها و موجودات دیگر را بیاموزد.در مورد کودک انسان هم این امر صادق است.
بازیهای کودک پیش از مدرسه در درجه اول برای تقویت حواس و عضلات اوست. برای نمونه از پلهها بالا و پایین میرود. سعی میکند توپی را به هدف مشخص پرتاب کند، در بازی قایم باشک میکوشد با تقویت حواس خود، فردی را که پنهان شده است پیدا کند. با افزایش سن بازیهای کودک جنبه اجتماعی هم به خود میگیرد. آنان به صورت گروهی بازی میکنند، یا بازیهایی را تمرین میکنند که به آنها برای ایفای نقشهای آینده یاری میدهد. برای نمونه مدرسه بازی، دکتر بازی، تظاهر به مهمانی رفتن. با این بازیها آنان با مفاهیم هماهنگی، هدف مشترک، و تعاون آشنا میشوند.
وجه دیگر بازیها ارضای تمایل کودک به کنجکاوی است، نکته جالب آن است که ورزشهای بزرگسالان هم در اصل تداوم بازیهای کودکانه به دوران بزرگسالی است که در خدمت همان مفاهیم است که قبلاًذکر شد، یعنی تقویت جسمی و ایجاد همکاری و هماهنگی بین انسانهای دیگر که در رقابتهای المپیک هم میبینیم
.ابزارهای بازی هم میتواند به این روند رشدی در کودکان کمک کند. وسایلی که به تقویت قوای عضلانی و حرکتی کودک بپردازد و وسایلی که به تقویت شناخت او کمک کند از این جمله است. در عین حال باید دانست کودکان با اسباببازیها، هویت خود را از نظر جنسی نیز شکل میدهند. برای نمونه برای دختربچهها عروسک بازی و برای پسربچهها توپ یا ماشینهای اسباببازی خریداری میشود تا آنان را در نقشهای جنسیتی که از پسرها و دخترها انتظار میرود تثبیت کند.
قدرت تخیل کودک به او اجازه میدهد که یک وسیله ساده را به شکل اسباببازی پیچیدهای تصور کند. یک تکه چوب بلند تبدیل به اسب میشود و کودک روی آن سواری میکند، یک چرخ دوچرخه تبدیل به اتومبیلی میشود که کودک آن را میراند، چند تکه پارچه تبدیل به عروسکی میشود که دختربچه ساعتها با آن بازی میکند. این وسایل ساده نقش مهمی در پرورش قدرت اندیشه و تخیل کودک ایفا میکند.
اسباببازیهای گران قیمت گرچه برای کودک جذابیت دارد اما ارتباط مستقیمی با روند رشد حرکتی ـ شناختی او ندارند. برای نمونه عروسکهای گرانقیمت باربی کارکردی بیش از یک نوع عروسک معمولی ارزان برای یک دختر بچه ندارند و حتی ممکن است نادانسته سبب ترویج مصرفگرایی و تسلط فرهنگی از همان دوران کودکی شود زیرا کودک با یک تجسم غربی از آنچه خوب و مطلوب است خو میگیرد. اسباببازیهای الکتریکی نیز سبب سرگرمی کودک میشود، اما او دیگر نقشی در به حرکت آوردن آنها ندارد و تبدیل به یک موجود منفعل در برابر اسباببازیها میشود.