یکی از نام آوران ریاضیات یونان باستان فیثاغورس است. وی در جزیره ساموس به دنیا آمد و به علت وجود حکومت خودکامه در ساموس، به جهانگردی پرداخت. او به مصر مسافرت کرد و در آنجا به مطالعه گرداخت. فیثاغورس پس از اینکه به شهر کروتون در ایتالیای جنوبی عزیمت کرد در آنجا مدرسه ای علمی مذهبی بنا نهاد. او در این مدرسه به ارائه و ترویج یک ایده مذهبی پرداخت و طرفدارانی را به دور خود جمع کرد. یکی از شرایط عضویت در مدرسه او پنهان داشتن اسرار و ایده های فیثاغورس بود. همین امر باعث شد که بعدها از تعالیم و آموزش های او آثاری بر جای نماند.
فیثاغورس بر این باور بود که مطالعه اسرار اعداد و اشکال نوعی مذهب است. او پیروان خود را به ساده زیستن پ، تمرین پاکدامنی ، صفای باطن خلوص نیت پاکی و اصالت و میانه روی در هر کاری ترغیب می کرد. کلاس های او بیش از حد عمومیت پیدا کرده بود. فیثاغورس چیزی نمی نوشت و تمام آموزش های او به وسیله شاگردانش ضبط می گردید. او تئوری اعداد را تدریس می کرد و به بررسی کیفیت های خاص اعداد می پرداخت. فیثاغورس تئوری اعداد را در موسیقی به کار گرفت و همین امر باعث کشفیات مهمی در موسیقی شد. آموزش ها و اندیشه های او درباره هندسه به آیندگان سپرده شد و سرانجام پایه کتابی گشت که بعدها ریاضیدان مشهور دیگری به نام اقلیدس آن را به رشته تحریر درآورد.
از آنجا که یونانیان به ریاضیات به عنوان روشی برای پرورش ذهن نگاه می کردند و آن را پایه همه آموزش ها و آگاهی ها می دانستند مدارس ریاضی توسعه داده شد و در هر مدرسه به طور تخصصی به بررسی یکی از موضوعات ریاضی می پرداختند.
آنها این روش را در مورد سایر رشته ها نیز اعمال کردند و در هر مکتب موضوع خاصی را مورد بحث و بررسی قرار می دادند. مثلا در مدرسه ای فقط به بررسی مسائل مربوط به فضا، زمان و اعداد می پرداختند و در مدرسه دیگر پیرامون اتم تبادل نظر می کردند.
در آن زمان آنها میکروسکوپ یا وسایل مجهز و دقیق در اختیار نداشتند و نمی توانستند بررسی هایی را که امروزه در مورد اتم ها و مولکول ها انجام می شود به عمل آورند. از این رو فقط به وسیله ریاضیات درباره ماده و ساختمان اتمی آن مباحثه می کردند. آنها بر این نظر بودند که ماده از واحد های غیر قابل رویت و تقسیم ناپذیر نامتناهی تشکیل شده است.
در ادامه توسعه مکتب ها و مدارس یونانی، شهر پر نفوذ آتن دارای مدرسه مهم دیگری نیز شد که در آنجا برای اولین بار حروف برای علامت گذاری اشکال هندسی مورد استفاده قرار گرفت. چنین روشی باعث شد که ریاضیدانان یونان باستان بتوانند از یک قضیه هندسه در برهان قضایای دیگر استفاده کنند و قضایای هندسی را با استفاده از یکدیگر و به صورت زنجیروار اثبات کنند.
ارسطو که در باره ریاضیات و فیزیک کتابهای زیادی نوشته و بیشتر به عنوان یک فیلسوف شناخته شده است تا یک ریاضیدان، یکی از معلمین نامدار این مدرسه بود.