«تاجر مرگ به کام مرگ فرو رفت.» این عنوانی بود که یک روزنامه برای انتشار خبر فوت «آلفرد نوبل» در سال 1888 (1267) انتخاب کرد. «نوبل» با فروش مواد منفجره ثروت هنگفتی برای خود گرد آورده بود. البته هدف وی از اختراع دینامیت، بهکارگیری آن با اهداف صلحدوستانه بود با این حال، بعدها از این اختراع بهعنوان یک ابزار جنگی استفاده کردند که نارضایتی نوبل را درپی داشت. نوبل پس از آنکه خبر درگذشتش را در روزنامه خواند، بسیار متاثر شد. (چون در اصل این «لودویگ»، برادر «آلفرد» بود که از دنیا رفته بود اما روزنامهها به اشتباه خبر مرگ آلفرد را با آن تحلیلها منتشر کردند.) هنگامیکه «نوبل» وصیتنامه خود را نوشت، دستوراتی داد مبنی بر اینکه به افرادی که خدمتی بزرگ به بشریت میکنند، هرساله جوایزی اهدا شود. این جایزه هنوز معتبرترین جایزه در علم به حساب میآید، اما سوالاتی مطرح است که آیا این جوایز هنوز اهداف ناب «نوبل» را دنبال میکنند یا خیر.
جایزه نوبل میتواند افراد مستعد ولی نهچندان سرشناس را به نظریهپردازانی موثر در عرصه جهانی تبدیل کند. بهعنوان مثال مردم بسیار کمی در کنیا، «وانگاری ماتای» را میشناختند و از تلاشهای او برای ارتقای پیشرفت و حقوقبشر باخبر بودند اما در سال 2004 (1383) که برنده جایزه صلح نوبل شد، اوضاع تغییر کرد. توجه رسانهها به وی، این فرصت طلایی را در اختیارش قرار داد که پیام خود را اعلام کند. «ماتای» تنها یکی از برندگان اخیر است که دستاوردهایش ناخواسته در چارچوب جایزه نوبل گنجیده است. کارهای او در مورد عدالت محیطی و اجتماعی است و با صلحطلبی ارتباط دارد، اما با اهداف اصلی جایزه نوبل مطابقت ندارند. با این حال او در دسته صلحطلبها قرار گرفت.
جوایز اصلی علمی در شیمی، فیزیک، فیزیولوژی و پزشکی، هنوز نظریه قرن 19 نوبل را دنبال میکنند. در واقع تنها دگرگونی در سیستم نوبل، اضافهکردن جایزه اقتصاد به این جوایز در سال 1968 (1347) از سوی بانک مرکزی سوئد بود و امروز، این سوال مطرح است که آیا واقعا این مساله ربطی به بهترین خدمات به بشریت دارد یا نه.
به بیان دیگر آیا این جایزه نیازمند تغییر است؟ این سوال را از عدهای از دانشمندان برجسته پرسیدند و اکثر آنها روی جواب مثبت تاکید کردند. مسوولان پس از یک ماه مذاکره، تصمیم گرفتند جایزه نوبل جدیدی برای جامعه جهانی و سلامت عمومی پایهگذاری کنند. گروه همچنین اعلام کردند جایزه پزشکی باید از نو پیکربندی شود تا دستاوردهای مربوط به زندگی علمی را، از بومشناسی تا زیستشناسی مولکولی به رسمیت بشناسد.
اگر «آلفرد نوبل» اکنون زنده بود، با این پیشنهادها چه میکرد؟ به اعتقاد ما او فکر میکرد روح وصیتنامهاش دچار تغییر ماهیت شده است. آنها که بیشترین خدمات را برای دنیا انجام میدهند، افراد و سازمانهایی خواهند بود که بتوانند تغییرات آبوهوا را کنترل کرده و بیماریها را ریشهکن کنند. باید مطمئن شد که معتبرترین جایزه دنیا، اینگونه موفقیتها را به رسمیت میشناسد و از پدیدآورندگانش تقدیر میکند. در پی این انتقادها، بنیاد نوبل در پاسخ گفت: «به نظر میرسد که برندگان جوایز علمی، مانند خود آلفرد نوبل بر این اعتقادند که اختراع، کشف و نوآوری، کار افراد خلاق است و نه موسسهها. بدون این که بخواهیم آینده را پیشبینی کنیم، فکر میکنیم کمیته جوایز نوبل، تاکنون در پیگیری پیشرفتهای مهم جامعه مدرن موفق بوده است و بدین ترتیب توانسته است آرزوی نوبل را محقق کند.»