شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳
يکشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۲ 7021 0 8

گفتگوی یكی از خوانندگان جام‌جم با اسطوره ریاضیات ایران

مصاحبه و گفتگو: درس شیرین ریاضی

یكی از خوانندگان خوش‌ذوق روزنامه گفتگویی را با یكی از چهره‌های ماندگار علم و دانش كشورمان در حوزه ریاضیات انجام داده است كه در جای خود خواندنی است.
 
دكتر امید علی شهنی كرم‌زاده استاد برجسته ریاضیات كشورمان در این گفتگو با سیده زینب موسوی از خوانندگان روزنامه جام‌جم از دغدغه‌هایش و خاطرات تلخ و شیرین‌اش در طول زندگی سخن گفته است.
 
دكتر امید علی شهنی كرم‌زاده در سال 1323 در مسجدسلیمان متولد شد و تحصیلات خویش تا دیپلم ریاضی را در این شهر به اتمام رساند و برای ادامه تحصیل در رشته ریاضی به دانشگاه تهران رفت و فارغ‌التحصیل ممتاز ریاضی در دانشگاه‌های كشور شد و برای ادامه تحصیل به دانشگاه «اكستر» انگلیس رفت و پس از اخذ دكترا در جبر جابه‌جایی بلافاصله در دانشگاه اهواز مشغول به كار شد. وی در سال 1384 چهره ماندگار كشورگردید.
 
چرا به ریاضیات عشق می‌ورزید؟
من از بچگی علاقه به اسباب‌بازی داشتم، ولی به خاطر شرایط مالی خانوادگی نمی‌توانستم داشته باشم، بنابراین من از كلاس سوم دبستان ریاضی برایم مثل یك اسباب‌بازی و سرگرمی بود و بعدها متوجه شدم كه كسی مثل «هاردی» (ریاضیدان انگلیسی) در سنین پیری اعتقاد داشت كه ریاضی بازی جوانان است. ولی منظور هاردی از بازی چیز دیگری است كه در اینجا نیازی به باز كردن آن نیست.
 
چگونه ریاضی می‌خوانید؟
در هر لحظه كه فرصت كنم حتی زمانی كه در یك مهمانی باشم و كسی نباشد كه با من گفتگو كند به ریاضی فكر می‌كنم و حتی زمانی كه بخواهم بخوابم به یك موضوع ریاضی فكر می‌كنم.
 
چطور یك شاخه از ریاضی را انتخاب كرده‌اید؟
من به تمام شاخه‌های ریاضی علاقه دارم . در دانشگاهی كه من درس خواندم فقط دكترای جبر جابه‌جایی بود و اگر دانشگاه می‌گفت در آنالیز، یا توپولوژی و یا هر شاخه دیگر ادامه تحصیل بده این كار را می‌كردم. من در دانشگاه تهران حتی یك درس در مورد نظریه حلقه‌ها نخوانده بودم كه بعد خودم آن را خواندم. همچنین خودم علاقه به جبر ناجابجایی داشتم كه مجبور شدم خودم این درس را بخوانم و عملا دانشگاه در خارج به من كمكی نكرد و همان قدر به هندسه دبیرستان علاقه دارم. در حال حاضر نیز در رشته جبر جابه‌جایی و ناجابه‌جایی و توپولوژی دكترا دارم.
 
اگر بخواهید بهترین فعالیت خود را انتخاب كنید كدام است و چرا؟
بهترین فعالیت را واقعا نمی‌توان انتخاب كرد. مثلا من از همان دورانی كه در دبیرستان روی هندسه كار كردم خیلی خوشم می‌آید و طرز فكرم در ریاضی و ایده كار كردن و طرح كردن را از آنجا گرفتم و بعد از آن همیشه به تدریس علاقه داشتم. دورانی كه در المپیادها كار كردم را خیلی دوست دارم. چون تجربه‌ای كه در دبیرستان داشتم مال خودم بود و هیچ‌كس به آن تجربه نیاز نداشت و هیچ جا نمی‌شد مطرح كرد . من این تجارب را با یك استاد دانشگاه در میان نمی‌گذاشتم، چون لذت نمی‌بردند، فقط به یك قسمت خاص ریاضی علاقه داشتند و وقتی دانش‌آموزان المپیادی آمدند دیدم برای اولین بار چیزهایی كه من كار كرده بودم از زمان بچگی برای آنها مفید است و از اینكه می‌توانستم به تعدادی از علاقه‌مندان سودی برسانم، خوشحال بودم.
 
آیا ریاضیدانانی وجود داشته‌اند كه قهرمان شما باشند؟
بله، پرفسور هشترودی. درواقع باید بگویم من در خارج از ایران خیلی ریاضیدانان برجسته دیده‌ام، ولی فقط چند تا ریاضیدان برجسته در دنیا هست. وقتی با آنها كار می‌كنم و حرف می‌زنم یاد هشترودی می‌افتم. هشترودی توانایی‌اش در ریاضی بی‌نظیر بود. برای او ریاضیات ابتدایی، متوسطه، نظریه اعداد تا ریاضیات عالی به یك اندازه مهم بود و از آنهایی بود كه هم به ریاضی عشق می‌ورزید و هم مخاطب خود را عاشق ریاضی می‌كرد. سال‌هایی كه با ایشان كلاس داشتم پیر بودند و سر كلاس درباره قسمت‌های مختلف ریاضی سخنرانی می‌كردند درواقع به ما درس نمی‌دادند، ولی ما مجبور می‌شدیم به خاطر فهمیدن صحبت‌های ایشان كتاب بخوانیم. یعنی به من انگیزه می‌داد، ایده می‌داد. در واقع در ریاضی ایده دادن مهم است نه مقاله نوشتن معمولی كه بعد داخل قفسه برود. در دبیرستان معلمی داشتم به اسم «گیتی‌زاده». معلم ریاضی‌مان بود و واقعا از آن ایده گرفتم و خیلی هم مشوق من بود. خیلی از معلم‌ها بی‌توجه بودند ولی ایشان وقتی علاقه من به ریاضی را دیدند سوال‌های خیلی سخت می‌گذاشتند و جایزه برای آن قرار می‌دادند و به این صورت ما را تشویق به كار جدی در ریاضی می‌كردند. دلیل این بود كه به ریاضی علاقه داشت و معلم موفقی هم شد.
 
چه چیز باعث شده تا الان در ایران و حتی در اهواز بمانید؟
حقیقت این است كه برای من سخت است كه یك ایرانی دوست داشته باشد در خارج از ایران زندگی كند. كشور اگر در هر شرایط سختی به سر ببرد در هر شرایط سیاسی و اجتماعی، وطن ما این است. با من كه به عنوان یك فرد ریاضیدان صحبت می‌كنید، خود را مدیون مردم كشورم می‌دانم. مردم كشورم مالیات دادند كه من تحصیل كردم. من از دولت بورس گرفتم و اگر این بورس را به خیلی‌های دیگر می‌دادند ممكن بود آنها هم دكترایشان را بگیرند. من این شعار را كه می‌گویند «علم مرز نمی‌شناسد» قبول ندارم. علم مرز می‌شناسد. این شعار فقط به نفع كشورهای پیشرفته شده. چون این را گفته‌اند برای كشورهایی كه از لحاظ علمی جلو نرفته‌اند و بعد جوان‌هایی كه در این كشورها برترند را به كشورهای خود ببرند و آن كشورها پیشرفته‌تر شوند.
 
دوست داشتید چه هدیه‌ای به اساتید خود بدهید؟
یادم می‌آید به اساتید دانشگاه تهران كتاب ریاضی خوب هدیه دادم و بعد دوست داشتم به آنها نشان دهم كه چقدر معلمی آنها روی من اثر گذاشته است.
 
در مورد گذشته ریاضی در ایران و پیشرفت‌های آن تا حالا صحبت كنید.
یك‌سری از پیشرفت‌ها طبیعی‌اند. تا قبل از انقلاب 40 ـ 30 سال از عمر دانشگاه‌ها می‌گذشت. ما حتی اوایل انقلاب دیپلم ریاضی در اهواز برای دختران نداشتیم و بنابراین كسانی كه دیپلم گرفتند و بعد هم متقاضی دانشگاه بودند كم بودند و بنابراین ما علم‌آموزی كردیم، یعنی الفبای علم را یاد گرفتیم و به طور طبیعی 40 ـ 30 سال طول می‌كشد و احترامی كه من به «هشترودی» می‌گذارم به خاطر همین است. وی با آن دانش و توانایی كه داشت آمد ریاضیات عمومی، دبیرستان و حتی به معلم‌ها درس داد و كسانی مثل «هشترودی» وقتشان را روی تدریس به جوانان گذاشتند و به معنای امروز مقاله ندادند. البته رساله خیلی خوب داشتند كه به آن زیاد ارجاع شده است. وقتی انقلاب شد وارد دوره تحقیق در ریاضیات به صورت پیشرفته شدیم. البته ایجاد دوره‌های دكترا بعد از انقلاب واقعا جزو سیاست‌های خیلی خوب آموزش عالی بود، ولی باید توجه داشت این امتیازها را نباید كمی كنیم، یعنی خیلی گسترده كنیم. باید در فكر كیفیت باشیم و نباید تعداد زیادی دانشجوی دكترا بگیریم و یك جاهایی باید دانشجو را به خارج بفرستیم. چون اگر ما بخواهیم دانشجویان دكترا در هر زمینه‌ای را خودمان پرورش دهیم باید از كیفیت بزنیم چون ما در همه زمینه‌ها عالی نیستیم و این برای آینده كشور بد است.
 
در مورد خیام چه نظری دارید؟
به نظر من خیام یك پدیده باورنكردنی است، با توجه به زمانی كه می‌زیسته و آن افكاری كه داشته. الان و امروزه با این پیشرفت كه جهان داشته افكارش حالا برای جهان تازه است و می‌فهمند. خیام نشان می‌دهد كه یك انسان تا چقدر می‌تواند اوج داشته باشد. باید سعی كنیم كه این روز جهانی شود. خیام نه‌تنها به عنوان یك انسان افتخار ما ایرانیان است بلكه افتخار بشریت است.

آی هوش: گنجینه دانستنی ها و معماهای هوش و ریاضی

نظراتی که درج می شود، صرفا نظرات شخصی افراد است و لزوماً منعکس کننده دیدگاه های آی هوش نمی باشد.
آی هوش: مرجع مفاهیم هوش و ریاضی و انواع تست هوش، معمای ریاضی و معمای شطرنج
 
در زمینه‌ی انتشار نظرات مخاطبان، رعایت برخی موارد ضروری است:
 
-- لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
-- آی هوش مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
-- آی هوش از انتشار نظراتی که در آنها رعایت ادب نشده باشد معذور است.
-- نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.
 
 
 
 

نظر شما

پرطرفدارترین مطالب امروز

پالیندروم چیست؟
طنز ریاضی: اثبات 5=2+2
طنز ریاضی: لطیفه های ریاضی!
قواعد بخش پذیری بر اعداد  1 تا 20
طنز ریاضی: اثبات 2=1
زندگینامه بزرگان ریاضی: گوتفرید لایب نیتس
زندگینامه بزرگان ریاضی: سرینیواسا رامانوجان
زندگینامه ریاضیدانان: جان فوربز نش
پس‌ خبا؛ فن بهسازی حافظه