چرا درسهایی را که ادعا می کنند یاد گرفته اند فراموش می کنید؟
آیا قدرت و توانایی لازم را برای یادگیری ندارید؟
چگونه می شود فراموشی خود را به حداقل برسانید؟
از نظر علمی حافظه عنوانی است در مورد توانایی انسان در یادگیری، نگهداری، یادآوری و استفاده از آن اطلاعات و دانش در مواقع لزوم. بطور کلی انسان سه نوع حافظه دارد:
۱- حافظه حسی: اطلاعات در این حافظه یک تا سه ثانیه دوام می آورد و گنجایش آن نسبتاً زیاد است و درصورتی که به ورودی این حافظه توجه و دقت صورت گیرد وارد حافظه کوتاه مدت می شود.
۲- حافظه کوتاه مدت: اطلاعات دراین حافظه ۱۵تا۳۰ثانیه نگهداری میشود. گنجایش آن ۵ تا ۹ قطعه است و نوع اطلاعات آن شنیداری، رویدادی و معنایی است و دلیل عمده فراموشی دراین حافظه جانشین سازی یا محو شدن اثر است. درصورتی که اطلاعات موجود دراین حافظه تکرار یا رمزگردانی شود به حافظه ی بلند مدت انتقال پیدا می کند.
۳- حافظه بلند مدت: اطلاعاتی که به این نوع حافظه انتقال پیدا می کند ماندگاری نامحدود دارد و گنجایش آن هم نامحدود است و اطلاعات ذخیره شده هم عمدتاً معنایی و قدری هم شنیداری و دیداری است.
از آنجایی که تمام مطالبی که درک شده و ابعاد معنایی آن برای دانشآموز روشن شده در این حافظه قرار میگیرد لذا درک معنایی مطالب برای آنها بسیار مهم و بخاطر سپاری آنهم آسان است. البته فراموشی در این حافظه هم به علل سرکوبی، تداخل و مشکلات بازیابی رخ می دهد، اما مقایسه میزان بازیابی آن با فراموشی قابل مقایسه نیست. بنابراین تلاش براین است که دانشآموزان با شیوه های مناسب اطلاعات را به حافظه بلندمدت بسپارند.
دانشآموزان چگونه درس بخوانند تا فراموشی آنها به حداقل برسد؟
حقیقت این است که بسیاری از دانش آموزان درست درس خواندن را نمی دانند. بسیاری از آنها کلی تلاش می کنند و زحمت می کشند اما زمان یادآوری مطالب دچار مشکل می شوند. در یک مطالعه خوب و سازگار با کشفیات علمی بهتر است موارد زیر را مد نظر داشته باشیم تا ضمن یادگیری صحیح، فراموشی را به حداقل برسانیم.
۱- درک معنای مطالب: مطالبی که فهمیده و استنباط می شود بهتر در حافظه می ماند. لذا باید روی معنا و مفهوم مطالب تمرکز شده و تفکر صورت گیرد.
۲- درک کل و جزء: دانش آموز هر مطلبی را که می خواند ممکن است جزئی از یک کل باشد. لذا مطالبی که زیر مجموعه یک عناوین کلی هستند بایدارتباط ذهنی داده شوند و دانش آموز بتواند بفهمد که مطالبی را که میخواند مربوط به کلیتی است که این بخش مربوط به آن است.
۳- بازگویی مطالب برای خود: مطالبی که از حفظ برای خود بازگو میکنیم ماندگاری بیشتری پیدا می کند.
۴- تمرین و تکرار: این شیوه ای است که مطالب حتی اگر برای شخصی بی معنی باشد از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت انتقال پیدا می کند.تمرین و تکرار باید به تدریج و با فاصله های زمانی خاص صورت گیرد.
۵- استراحت قبل از یادگیری و بعد از یادگیری: تحقیقات نشان داده است که بعد از یک استراحت و خواب آرام انسان مطالب را بهتر یاد میگیرد. همچنین اگر بعد از یادگیری مطلبی کمی استراحت کنیم یا به خواب برویم یادگیری با دوامتر است.
۶- یادگیری تدریجی: تحقیقات نشان می دهد که یادگیری باید تدریجی و در زمانهای مختلف باشد. سعی در یادگیری مطالب زیاد در وقت کم منجر به فراموش می شود. برخی از دانش آموزان از اینکه سعی می کنند مطالب انباشته شده را بدون استراحت و در وقت کوتاه بخوانند جز فراموشی چیزی عایدشان نمی شود.
۷- ایجاد تصویر ذهنی: از آنجایکه انسانها خالق تصاویر ذهنی هستند می توانند در دنیای ذهن خود برای مطالب آموخته شده تصاویر ذهنی خلق کنند که خود مبتکر آن هستند.
۸- ارتباط آموختهها به هم: انسان هرمطلبی را که می آموزد می تواند دردنیای آموخته های ذهنی خود مفاهیم و مطالب به آنها مرتبط سازد.
۹- وجود نظم و آهنگ: اگر برخی از مطالب درسی را به صورت شعر و آهنگ موزون در بیاوریم یادگیری و ماندگاری آن هم آسان و هم طولانی می شود. انسان ذاتا گرایش به هارمونی و نظم و آهنگ دارد برای همین است که بچه ها خیلی زود مطالب را که درقالب شعر و آهنگ باشند یاد گرفته و به خاطر می سپارند. همچنین اضطراب و نگرانی و ترس اجازه نمی دهد که انسان به درستی مطالب را یاد بگیرد و در صورت یادگیری زود فراموش می شوند. بنابراین انگیزه و آرامش روحی و روانی مقدمه ای برای طی فرایندی یادگیری است.