ریاضی... این همان درسی است که هر وقت اسمش آمد، همچین بفهمی نفهمی حال همه مان یک جوری شد! همان درسی است که تا فصل امتحانات رسید، با خودمان گفتیم: «تمام درس ها یک طرف؛ ریاضی هم یک طرف!»
چرا تقریباً همه ما انقدر از ریاضی میترسیم؟ ایا واقعاً استعداد نداریم؟ ایراد از ماست یا از ریاضی؟!
چرا ریاضی را سخت یاد میگیریم؟
دلیل اول این است که بعضی معلم ها ریاضی را هم سخت جلوه می دهند و هم سخت آموزش می دهند. اگر بچه ها روز اول به خوبی با ریاضی آشنا شوند و مسئله ها را خوب یاد بگیرند، متوجه می شوند ریاضی سخت نیست. در صورتی که بچه ها با ریاضی مثل غول برخورد می کنند.
دلیل دیگر این که اغلب کلاس های ریاضی، کلاس های پویایی نیستند و شیوه تدریس به شکلی نیست که بچه ها از ریاضی و حل مسئله لذت ببرند. البته معلم هایی هستند که کلاس را پویا و شاد و پر انرژی اداره می کنند و بچه ها با انرژی در فراگیری و حل مسئله مشارکت دارند، اما گاهی معلم ها درس را روی تخته می نویسند و توضیح می دهند و کلاس تمام می شود.
آیا دانش آموزی هست که استعداد ریاضی نداشته باشد؟
همه آدم ها استعداد ریاضی دارند، اما حد و حدود این استعدادها کمی متفاوت است. دانش آموز بی استعداد وجود ندارد.
پس ایراد کار کجاست؟
ایراد اول این است که بچه ها خودشان را باور نمی کنند و نسبت به توانایی های شان بی اعتمادند. ایراد دوم این است که اغلب بچه ها با «پیش زمینه» و «پیش فرض منفی» با ریاضی برخورد می کنند. مثلاً دانش آموزی از خواهر یا برادر بزرگ ترش شنیده که «ریاضی خیلی سخته» و... این دانش آموز هم با همین دید با ریاضی روبه رو می شود، در صورتی که شاید او در درس ریاضی از خواهر یا برادرش قوی تر باشد.
بعضی از بچه ها به ریاضی علاقه ای ندارند ... اما مجبور هستند حداقل برای گرفتن نمره، ریاضی بخوانند. چه راهی برای حل این مسئله هست؟
روانشناسان معتقدند اگر نمی توان با موضوعی ارتباط برقرار کرد، باید با آن روبه رو و درگیر شد؛ یعنی موضوع را خوب بشناسیم، به آن نزدیک شویم و راهی برای غلبه بر آن و برطرف کردن مشکل پیدا کنیم. هراس و فرار از موضوع، مشکل ما را بیش تر می کند.
مثلاً هندسه، یک درس شهودی است که می توانیم با دیدن یک ساختمان، مثلاً از نظر طراحی، به شکل های هندسی آن دقت کنیم و از آنچه در کتاب ها خوانده ایم، استفاده کنیم.
یا شما می توانید به سادگی در کارهای روزمره زندگی از مبحث «احتمال» کمک بگیرید. مثلاً حساب کنید که روز 13 هر ماه به چه روزی در هفته می افتد... یا مثلاً احتمال های ساده مثل سکه، تاس، یا این که اگر خانواده ای یک فرزند داشته باشد، آن فرزند دختر است یا پسر و هزاران هزار مطلب دیگر... مسئله های زیادی در ریاضی است که می توان در جهان واقعی از آنها استفاده کرد.
آیا می شود برای همه معلم های ریاضی یک خصوصیت مشترک در نظر گرفت و گفت همه معلم های ریاضی خشک و بداخلاق هستند؟
اصلاً... نمونه های زیادی هستند که این نظر را نقض می کند. همه ما معلم های زیادی را می شناسم که شاد و پرانرژی و مهربان هستند. مهم ترین مسئله در یادگیری دانش آموز، برقراری ارتباط با معلم است. نحوه ارتباط دانش آموز و معلم در میزان علاقه و گرایش و موفقیت دانش آموز در درس بسیار مؤثر است.
چرا وقتی با پدر و مادرمان ریاضی تمرین می کنیم، دعوایمان می شود؟
مشکل پدر و مادرها این است که اول فقط به نمره فکر می کنند و عموماً معتقدند که اگر نمره فرزندشان در ریاضی 16 شده، فرزندشان خنگ است. دوم این که اصلاً با حوصله برخورد نمی کنند. یعنی به محض این که بچه ها مسئله را غلط حل کنند، پدر یا مادر به او می گوید: «غلط حل کردی، راه حلش اینه که من می گم. اینم جوابش» در صورتی که باید با صبر و حوصله بچه ها را در مسیر رسیدن به جواب همراهی و راهنمایی کرد و اگر پاسخ درست نبود او را در رسیدن به پاسخ درست کمک کنند و اجازه بدهند که او متوجه اشتباه خود بشود و به جواب درست برسد.
...
در مورد درس ریاضی و استرس های خاص آن تا به حال زیاد شنیده و خوانده اید. تمام احتمالات و راه حل های کاهش این استرس را هم بررسی کردیم. اما خود این هم استرس زا است. ریاضی هم درسی است مثل سایر درس ها با ۲۰ نمره. همین...