نام: کیا ابوالحسن کوشیار بن لبّان باشهری گیلانی (Abul-Hasan Kūshyār ibn Labbān ibn Bashahri Gilani)
تولد: حدود 330 هجری
وفات: حدود 400 هجری
ملیت: ایرانی
شهرت: ریاضیدان، ستاره شناس
كیا ابوالحسن كوشیار بن لبان باشهری گیلانی ریاضیدان و اخترشناس برجسته ایرانی، در نیمه دوم قرن چهارم تا اوایل قرن پنجم هجری میزیسته است. از زندگی كوشیار اطلاع چندانی باقی نمانده ولی خوشبختانه بیشتر آثار او حفظ شده است. تولد کوشیار به احتمال زیاد در سال352 یا 353 هجری قمری و وفات او بین سالهای 415 تا 439 هجری قمری بوده است. به نوشته استاد معین، واژه كوشیار در اصل گوشیار و مركب از «گوش»، نام فرشته نگهبان چهارپایان سودمند در آیین زرتشتی، و پسوند «یار» است. معنی لغوی گوشیار، داده گوش یا كسی است كه [ایزد] گوش، یار و یاور اوست. در زمان كوشیار هنوز بسیاری از مردم گیلان و طبرستان كیش زرتشتی را نگاه داشته بودند. پیشوند «كیا» هم برای او به كار می رفته كه در شمال ایران ویژه بزرگان و دانشمندان بوده است.
كوشیار در نوشته های فارسی
نام كوشیار گیلانی در موارد متعددی در متنهای ادبی و تاریخی و علمی فارسی دیده میشود. عروضی سمرقندی در مقاله سوم از چهار مقاله از وی در كنار ابومعشر بلخی و ابوریحان بیرونی نام میبرد و میگوید: «... و از شرایط منجم یكی آن است كه مجمل الاصول كوشیار یاد دارد...». در كتاب ذخیره خوارزمشاهی نوشته سید اسمعیل جرجانی نیز آمده است: « مردی بودست بشهر گرگان از ولایت گیلان منجم و فاضل او را كیا كوشیار گفتندی، و بروزگار امیر قابوس كه شمسالمعالی معروف بودست و این كیا كوشیار در خدمت او بودست و بنزدیك او عزیز بوده است ...»
سعدی در باب چهارم بوستان پند گرانبهای خود را از زبان كوشیار چنین بازگو میكند:
یكی در نجوم اندكی دست داشت / ولی از تكبر ســری مسـت داشت
بـــر كوشیـار آمـــــد از راه دور / دلـی پــر ارادت، سری پــر غرور
خــردمـند ازو دیـده بر دوخــتی / یــكی حـــرف در وی نیاموختی
چو بی بـهره عـزم سـفر كرد باز / بــدو گـــفت دانای گـردن فـراز
تو خــود را گمان برده ای پر خرد / انائی كـه پــر شـد دگر چون برد
ز دعوی پری، زان تهی می روی / تــهی آی تا پــر مـعانی شـــوی
ز هستی در آفاق سـعدی صفت / تــهی گرد و باز آی پـر معــرفت
در نسخه خطی رساله اسطرلاب كوشیار در كتابخانه دانشگاه تهران، پیش از شروع متن رساله، در صفحهای این بیت از فلكی شروانی، شاعر فارسی زبان آذربایجان در قرن ششم هـجری كه از نجوم آگاهی داشت، نقل شده است:
رسد به درگه تو هر زمان گروهی نو بسان بوعلی و كوشیار و كاراسی
و به دنبال آن آمده است كه: «كاراسی نام حكیمی بوده كه نزد سلطان محمود افسانه سرائی مینموده».
بر صفحهای دیگر از همان رساله نیز این بیت از ناصر خسرو نوشته شده است:
قول شرع آموز و باقی رنجه دان قول حكیم كان خط بومعشر است و آن كتاب كوشیار
بیت زیر از محمد بن بدیع نسوی (قرن هفتم هجری) نشان می دهد که زیج جامع کوشیار به خاطر دشواری و پیچیدگی مطالب علمی اش معروف بوده است.
چو حل شدست مرا زیج گوشیار سخن کجا به طیره شوم من ز ریشخند و زنخ
ابوریحان بیرونی كه هنگام اقامت در ری با كوشیار ملاقات كرده در تحدید نهایات الاماكن... و مقالید علم الهیئه به مناسبتهایی از كوشیار یاد كرده است. ابوالحسن بیهقی (متوفای 565 هجری قمری) این سخن حكمت آمیز را از كوشیار نقل كرده است: "هر گاه كه دو شخص طالب یك چیز باشند از ایشان بر هر یك عیب آن مطلوب پوشیده باشد، بی شفقتی او بر نفس خود پیش خرد پوشیده نماند."
آثار كوشیار و ترجمههای آن
همه آثار باقیمانده از كوشیار به عربی است. از رساله حساب كوشیار با عنوان اصول حساب الهند یا عیون الاصول فی الحساب چهار نسخه خطی در استانبول، تهران، بمبئی و قاهره بر جا مانده است. این كتاب، هم از لحاظ نقش تاریخی كه در گسترش حساب هندی داشته و هم به خاطر تأثیرش در پیدایش و تثبیت اصطلاحهای ریاضی، در تاریخ ریاضیات اهمیت كم نظیری دارد .در سال 1965میلادی تصویر نسخه استانبول همراه با ترجمه انگلیسی آن منتشر شد. در سال 1967میلادی احمد سلیم سعیدان ویرایشی از متن نسخه استانبول را در مجله معهدالمخطوطات با توضیحات مفصّل منتشر كرد. آقای ابوالقاسم قربانی در سال 1350شمسی تصویر نسخه دانشگاه تهران را در كتاب ریاضیدانان ایرانی چاپ كرد. علی مظاهری در سال 1975میلادی ترجمه فرانسوی این اثر را در دانشگاه نیس فرانسه به چاپ رساند. در سال 1366شمسی ترجمه فارسی این اثر با نام اصول حساب هندی انتشار یافت. در سال1990میلادی، خورشید ف. عبدالله زاده پژوهشگر تاجیك مقیم خُجند، ترجمه روسی رساله حساب كوشیار را به صورت بخشی از یک کتاب با عنوان کوشیار گیلانی چاپ كرد. ترجمه فارسی این کتاب در سال 1388شمسی منتشر شده است. كتاب حساب كوشیار در قرن 15میلادی به دست شالوم بن یوسف عنابی به عبری ترجمه شده كه نسخهای از آن در كتابخانه بادلیان آكسفورد موجود است.
رساله احكام نجوم كوشیار با عنوان المدخل فی صناعه احكام النجوم یا مجمل الاصول فی احكام النجوم در نسخههای متعددی بر جای مانده و چند نسخه هم از ترجمه فارسی آن موجود است. محمد بن ابی عبدالله سنجر كمالی معروف به سیف منجم در 703 هجری قمری شرحی فارسی بر رساله احكام نجوم كوشیار نوشته است كه نسخههای خطی آن در تاشكند و بمبئی موجود است. رساله كوشیار در اواخر قرن 14میلادی به چینی ترجمه و بعدها در چین و تایوان چاپ شد. در سال 1997میلادی می چیو یانو، پژوهشگر ژاپنی، ویرایشی از متن عربی المدخل را همراه با ترجمه انگلیسی و ترجمه چینی آن منتشر كرد. به همین مناسبت در سال 1386شمسی عنوان شهروندی افتخاری گیلان از سوی دانشگاه گیلان و شورای اسلامی شهرستان رشت به ایشان اهداء گردید.
از رساله اسطرلاب كوشیار نیز نسخههای متعددی بر جای مانده است. محمد بن قاسم بن محمد بن موسی عبدلی موصلی خلاصه گزیدهای از این رساله را فراهم كرده كه وجود نسخهای از آن در كتابخانه موزه بغداد گزارش شده است. تارو میمورا در ژاپن ویرایشی از متن عربی رساله اسطرلاب كوشیار را زیر نظر میچیو یانو فراهم كرده است. ترجمه فارسی کهنی از رساله اسطرلاب کوشیار را نیز محمد باقری در سال 1382 شمسی منتشر کرده است.
كوشیار در آغاز باب اول رساله احكام نجوم خود می گوید كه دو زیج به نامهای زیج جامع و زیج بالغ تألیف كرده است. از زیح بالغ تنها باب كوتاهی در دو صفحه در مجموعه مؤسسه خاور شناسی كاما در بمبئی به جا مانده است.
زیج جامع، مهمترین اثر كوشیار در اوایل قرن پنجم هجری در گرگان قدیم (نزدیك گنبد كاووس كنونی) تألیف شده است. الگوهای نجومی و روشهای محاسباتی كوشیار در این زیج اساسا بطلمیوسی است. زیج جامع دارای چهار مقاله است:
1) ابواب،
2) جدولها
3) هیئت،
4) برهان.
مقاله اول در باره روشهای محاسبات نجومی است . مقاله دوم شامل 55 جدول در مورد محاسبات تقویم، جدولهای كميّتهای نجومی مربوط به محاسبه مواضع خورشید و ماه و سیارات، جدول مختصات جغرافیایی شهرها و جدول مختصات سماوی ستارگان است. مقاله سوم شامل 32 باب در باره موضوعهای گوناگون علم هیئت مانند اقلیمها، اندازه زمین، طالعها، ساعتهای مستوی و زمانی، فلكهای جرمهای آسمانی، حركتهای رجوعی، اندازه و فاصله جرمهای آسمانی، اهله قمر و گرفتهای ماه و خورشید است. ویرایشی از باب پایانی این مقاله با عنوان «الابعاد والاجرام» در سال 1948میلادی در هند چاپ شد و ترجمه فارسی آن هم در مجموعه مقالات و سخنرانیهای هزاره كوشیار گیلانی كه در سال 1367 شمسی در دانشگاه گیلان برگزار گردید، درج شده است. مقاله چهارم شامل اثبات درستی روشهای محاسباتی عرضه شده در مقاله اول است.
نسخههای متعدد زیج جامع كوشیار در استانبول، لیدن، اسكندریه، قاهره، برلین و مسكو موجود است. حدود 70 سال پس از تألیف زیج جامع، محمد بن عمر بن ابی طالب منجم تبریزی، مقاله اول زیج جامع را به فارسی ترجمه كرد كه نسخی خطی یكتای آن در لیدن (هلند) نگهداری میشود.
ابوالحسن علی بن احمد نسوی كه به گفته بیهقی شاگرد كوشیار بوده در حدود 438 هجری قمری شرحی عربی بر مقاله اول زیج جامع نوشته است با عنوان اللامع فی امثلهَ الزیج الجامع كه نسخهای از آن در نیویورك موجود است. ادوارد استوارت كندی چكیدهای از محتوای زیج جامع را در كتاب پژوهشی در زیجهای دوره اسلامی آورده است. ج. ل. برگرن مطالب كوشیار در باره مثلثات كروی را كه در فصل سوم از مقاله چهارم زیج جامع آمده، به انگلیسی ترجمه و بررسی كرده است. متن عربی مقاله های اول و چهارم زیج جامع همراه با ترجمه انگلیسی آنها در سال 1388شمسی در فرانکفورت (آلمان ) منتشر شده است.
كوشیاربن لبان باشهری گیلانی از جمله دانشمندان شرق سده های میانی است كه زندگی و خلاقیت او در سده های دهم و یازدهم میلادی / چهارم و پنجم هجری یعنی دوران پیشرفت دانش و فرهنگ ملت های شرق میانی و نزدیك بوده است. در همین دوران، دانشمندان مشهوری همچون بتانی، ابوالوفا، ابو نصر منصور بن عراق،خجندی، بیرونی، ابن سینا و بسیاری دیگر فعالیت هایی داشته اند كه كارهای آنان دوران مهمی از تاریخ فرهنگ جهانی، و دانش به طور كلی، و به ویژه دانش های پایه را تشكیل می دهند.
اصطلاح كیا (بزرگ، حاكم، سرور، قهرمان) را اغلب نه تنها برای سیست مردان، بلكه برای دانشمندان بزرگ گیلان هم به كار می بردند. محمدحسین تبریزی، تاریخ نویس بزرگ سده ی دوازدهم میلادی / ششم هجری، در برهان قاطع می گوید: «كوشیار بر وزن هوشیار،حكیمی بوده است از گیلان و بعضی گویند نام حكیمی بوده است از فارس و شیخ ابو علی سینا شاگردی وی كرده است». به عقیده ی ابوالحسن بیهقی، واژه ی لبان به زبان گیلانیان به معنی شیر است و خود كوشیار را همچون عالم هندسه می داند كه «از در اصلی وارد این كاخ علم شده است».
تاریخ تولد و درگذشت كوشیار در منبع ها نیامده است و به همین جهت درباره ی زندگی او دیدگاه های گوناگون وجود دارد. نام كوشیار در نوشته ی ابن ندیم نویسنده مشهور الفهرست نیامده است. گ. سوتر، ك.شوی و ك.بروكلمان، تاریخ زندگی كوشیار را 971 تا 1029 م / 360 تا 420 ه می دانند و همه تاریخ نویسان علم، به تقریب همین تاریخ را حفظ می كنند. ولی ابوالقاسم قربانی، تاریخ نویس معاصر علم، بر پایه ی پژوهش و مقابله ی نسخه های خطی دوران كوشیار،می پندارد كه او بین 941 و 1009 م / 330-400 ه می زیسته است. تحلیل نوشته های كوشیار كه پس از این مشروح تر خواهیم دید، و برخی واقعیت های دیگر، دیدگاه قربانی را تأیید می كنند. اولا كوشیار در اثر مهم خود در اخترشناسی، زیج جامع، اندازه ی طول اوج خورشید و جدول مختصات ستارگان ثابت را كه خود در آغاز سال 331 یزدگردی / 963 م / 353 ه محاسبه كرده بود می آورد. در ثانی، می دانیم این نوشته به نام زیج كوشیار و نیز رساله فی الابعاد و الاجرام، كه در هندوستان (كتابخانه ی مركزی دولتی 305 و كتابخانه ی شرقی بانكیپور 6/2468) نگهداری می شود، در سال 965 م / 355 ه نوشته شده است كه دیدگاه قربانی را تأیید می كند.
عصر كوشیار (یعنی سده ی چهارم و نیمه ی نخست سده ی پنجم هجری) را می توان دوران پیشرفت دانش های دقیق برای منطقه ی عربی – اسپانیایی و آسیای میانه نامید. در آغاز این دوران ریاضیات و محاسبه های اخترشناسی پدید آمدند. دلیل پیشرفت آن ها از یك سو سنت های ریاضی شرق (مكتب جبری - حسابی) و از دیگر سو ویژگی هایی بود كه از دانش یونانی با نظریه های منطقی اش به ارث رسیده و علاقه به مسئله های كلی اصول و مبانی این دانش بود. علاقه ی ژرف دانشمندان به مسئله های كاربردی كه با نیازهای عملی پیشه ها، داد و ستد و ساختمان سازی پیوند داشت، از ویژگی های دانش های دقیق در این دوره بود. به همین جهت، ریاضی در پیوند تنگاتنگ با دیگر دانشها – اخترشناسی، مساحی و جغرافیا – پیش می رفت و به روشهای محاسبهای و تكمیل آنها توجه ویژه داشت. جست وجوی تازهها، در اصل از راه عمل، آزمایش و تجربه صورت میگرفت. ابوریحان بیرونی معاصر كوشیار می گفت: «تنها كسی حق دارد دانشمند واقعی شمرده شود، كه در همان حال كه فیلسوف است و آشنایی عمیق با مسئله های نظری دارد، به عمل می پردازد و در پژوهش ها دقیق است».
كوشیار گیلانی به عنوان اخترشناسی بزرگ و طراح ابزارهای اخترشناسی مشهور است. در عین حال، كارهای او در رشته ریاضی هم عظیم است. كتاب اصول حساب هندی او كه پایینتر به شرح آن خواهیم پرداخت، نقش مهمی در تاریخ ریاضیات داشته است. شرح كامل دستگاه موضعی شصتگانی – نوشتن عددهای درست و كسری – را، برای نخستین بار، در این كتاب میبینیم : تكامل دستگاه شمار شصتگانی كه دانشمندان بابلی و اخترشناسان یونانی به كار میبردند. منبع اصلی آگاهیها درباره كارهای دانشمندان باستانی در رشته اخترشناسی، برای كوشیار، مجسطی بطلمیوس (سده دوم میلادی) بود. او از نوشتههای ارشمیدس (سده سوم پیش از میلاد) نیز استفاده كرده است.
كوشیار گیلانی میراث بسیاری از خود بهجای گذاشته است: نوشتههای ریاضی، اخترشناسی و ابزارهای اخترشناسی؛ كه تا كنون این اثرها به دست آمده است:
1. كتاب فی اصول حساب الهند به زبان عربی. نسخههای خطی آن، در بمبئی (كتابخانه ملافیروز، شماره 86)، قاهره (كتابخانه دانشگاه، شماره 317) و استانبول (كتابخانه ایاصوفیه، شماره 7/4857) نگهداری میشود.
این نوشته از دو مقاله تشكیل شده است و با این مقدمه آغاز میشود: «این رسالهای است در اصول حساب هندی شامل دو مقاله: مقاله ی اول در قاعده های عادی شناخته شده ی حساب، و دومی در قاعده های مركب حساب و تعیین عمل ها با آن ها، به وسیله ی جدول شصتگانی ...».
كوشیار در مقاله اول كه از 9 فصل تشكیل شده است،در آغاز شیوه هندی نمایش عددها را شرح میدهد و سپس قاعدههای جمع، تفریق، ضرب، تقسیم و ریشه ی دوم و در ضمن آزمایش درستی عملهای حسابی را در دستگاههای دهدهی توضیح میدهد.
در مقاله دوم، كه شامل 16 فصل است، عملهای حساب باعددهای مثبت در دستگاه شصتگانی را شرح می دهد و جدول های ضرب و ریشه ی دوم را در همان دستگاه می آورد. نام فصل های مقاله چنین است:
1) چگونگی ساختن جدول ضرب در دستگاه شصتگانی
2) در رفع عددها (یعنی بردن آن ها از پایین ترین مرتبه به بالاترین) و بردن عددهای درست از دستگاه دهدهی به دستگاه شصتگانی. مزتبه ها را درجه، مرفوع، دو بار مرفوع و ... می نامد.
3) در جمع كسرهای شصتگانی
4) در تفریق كسرهای شصتگانی
5) در ضرب كسرهای شصتگانی
6) در مرتبه های حاصل ضرب عددهای شصتگانی
7) در تقسیم عددهای شصتگانی
8) در مرتبههای خارج قسمت كسرهای شصتگانی
9) در ریشه دوم كسرهای شصتگانی
10) در مرتبه های ریشه ی دوم از كسرهای شصتگانی
11) آزمایش درستی عمل به وسیله طرح نُه نُه با ضرب در 6 (در موازین)
12) در مرتبههای نتیجه ی عمل ها روی عددهای درست در دستگاه شصتگانی
13) جدول ضرب شصتگانی
فصل های 14 و 15 وجود ندارد.
16) در ریشه سوم در دستگاه دهدهی
همان گونه كه گفته شد، در این نوشته برای نخستین بار شرح دستگاه شمار شصتگانی محاسبه دیده می شود كه بررسی آن از مهم ترین خدمت های ریاضیدانان خاور نزدیك و میانه است. كوشیار یافتن ریشه سوم را با روشی كه منطبق بر روش روفینی – هورنر است و در روش مذكور در رساله ی چینی «ریاضی در نُه كتاب» هم به كار رفته است، انجام می دهد.
2. كتاب درباره عملها در حساب هندی به زبان عربی، تنها نسخه خطی شناخته شده كه در تهران نگهداری میشود و در سال 442 ه / 1050 م بازنویسی شده است. این نوشته شامل 12 فصل است و با این سخنان آغاز میشود: (قال كوشیاربن لبان بن یا شهری الجیلی: هذه مقاله عملتها فیما یحتاج الیه من الحساب الهندی فی صناعه النجوم و فی سایر المعاملات التی تجری بین الناس ... )
نام بابهای این كتاب:
در شكل رقمهای هندسی و مراتب آنها
در جمع
در تفریق
در ضرب
در حاصل ضرب
در تقسیم
در حاصل تقسیم
در مرتبههای ریشه دوم
در حاصل ریشه دوم
در ریشه سوم
در حاصل ریشه سوم
در میزانها (امتحان درستی اعمال با طرح نُه نُه).
مقابله نام بابها و مقایسه این كتاب با كتاب پیشین نشان میدهد كه آنها با یكدیگر فرق دارند. این نوشته كه از سه بخش ( حساب عددهای درسته حساب كسرها و «حساب اخترشناسان») تشكیل یافته، یك دوره مختصر حساب كاربردی برای اخترشناسان است و از این رو نیز ارزشمند است كه بلافاصله پس از درگذشت كوشیار بازنویسی شده و اجازه میدهد تا شیوههای نمایش عددها در سده دهم میلادی / چهارم هجری بررسی شود.
3. شرح تجریدی اصول تنظیم -جدول- سینوسها (تجرید اصول تركیب الجیوب) به زبان عربی نسخه خطی آن در استانبول نگهداری میشود. این كتاب به ظاهر نوشته «بتّانی»، از پیشینیان كوشیار و یكی از كارهای نخستین در رشته مثلثات و تنظیم جدولهای مثلثاتی است.
4. مقدار سهمها (احكام سهمیات). نسخه خطی در تهران نگهداری میشود. تاریخ بازنویسی سال 1194 ه است.
5. زیج جامع (الزیج الجامع)، مشهور به كتاب زیج جامع و زیج كوشیار، به زبان عربی كه در سال 965 م / 355 ه نوشته شده است. نسخه خطی در اسكندریه، قاهره، لیدن، مسكو، استانبول و تهران.
برگردان فرسی مقاله اول كه به وسیله محمد بن عمر تبریزی در سال 483 ه انجام گرفته است، در لیدن نگهداری میشود.
مقابله مقالههای سوم و چهارم این نوشته كه در كتابخانه مسكو نگهداری میشود و باید در 1131 م / 525 ه نوشته شده باشد، نشان میدهد كه نام فصلها و مضمون آنها یكی است. نسخه خطی لیدن، بر طبق كولوفون، كه در پایان مقاله چهارم آمده، در ماه محرم 634 ه / سپتامبر 1237 م به پایان رسیده است.
یادداشتهای به جامانده از صاحبان گوناگون بر صفحه عنوان نسخه خطی لیدنف قابل توجهند. در نخستین یادداشت از نظر زمانی (یادداشت زیرین) چنین میخوانیم: «این كتاب از من حقیر به تملك فرزند امیر ابن الاثیر الملطی (از ملطیه شهری در شمال سوریه) در میآید، در سال 792 ه / 1390 م». یادداشت بالایی میگوید: «این كتاب پس از فوت سعید منجم به من خادم حقیر شاگرد یوسف بن عمر واگذار شد»، در تاریخ 920 ه / 1514 م. سرانجام، یادداشتی كه در پی نام كتاب میآید، «این كتاب طبق قانون داد و ستد و بنا به قانون شریعت، به من زین العابدین بن باقرالحسنی، اهل سمنان – شهری در خراسان – واگذار شد، در سال 972 ه / 1565 م در استانبول».
این نوشته كوشیار، مجموعهای كلی از آگاهیهایی در ریاضی، اخترشناسی، گاهشماری و جغرافیاست كه هر واقعیتی در آن با دقت بر اساس برهان ریاضی نهاده شده یا اشاره به مشاهدههای خود نویسنده و پیشینیان او شده است.
6. زیج بالغ كه به زبان عربی نوشته شده، دومین نوشته بزرگ اخترشناسی كوشیار است. این نوشته به طور كامل به ما نرسیده است. نسخه خطی بخش بهجا مانده آن در برلن نگهداری می-شود. این نوشته، به گفته نویسنده آن، پس از زیج جامع نوشته شده است. شرح كوتاهی از این نوشته در كارهای حسن تقیزاده وا. كندی آمده است.
7. رساله فاصلهها و اندازههای جرمها (رساله فی ابعاد و الاجرام) به زبان عربی در سال 965 م / 355 ه نوشته شده و دو نسخه خطی آن، كه تا امروز بهجا مانده، د رهندوستان نگهداری می،شود.
در سال 1948، متن عربی چند رساله ریاضی و اخترشناسی، نوشته پیشینیان و همعصران بیرونی، در حیدرآباد منتشر شد كه رساله فی الابعاد و الاجرام كوشیار هم در بین آنها بود. مضمون رساله به وسیله خود كوشیار در پایان مقاله سوم زیج جامع آورده شده است.
این رساله شامل 13 فصل است:
اندازهگیری كره زمین
فاصله ماه
حجم ماه
قطر خورشید
حجم خورشید
قطر ماه
اندازههای عطارد
اندازههای زهره
اندازههای زحل
اندازههای مشتری
اندازههای مریخ
اندازههای ستارگان ثابت
فاصله تا ستارگان ثابت
8. كتاب درباره اسطرلاب و راههای ساخت آن و كار با آن تا پایان و كامل (كتاب الاسطرلاب و كیفیه عمله و اعتباره علی التمام و الكمال) به زبان عربی. این رساله به نام راهنمای اسطرلاب (ارشاد الاسطرلاب) و رساله در ساخت اسطرلاب (رساله فی صنعه الاسطرلاب) هم معروف است. نسخه خطی آن در برلن، بمبئی، دوبلین، قاهره، پرینستون امریكا،لندن، مشهد، پاریس، استانبول، تهران، تاشكند نگهداری میشود.
این رساله، با نام دوم، درتهران، با نام سوم در كابل وجود دارد.
این كتاب شامل توصیف و شرح مختصر اسطرلابهای گوناگون سدههای میانی است.
9. رساله اسطرلاب و انتخاب -روزها- (رساله در اسطرلاب و اختیارات) به زبان فارسی. نسخه خطی این كتاب در مشهد نگهداری میشود.
10. كتاب مدخل در صنعت احكام نجوم (كتاب المدخل فی صناعه احكام النجوم) مشهور به «مدخل احكام نجوم» و «مجمل الاصول» به زبان عربی. ترجمه فارسی آن به نام مدخل در صنعت احكام نجوم (مجمل الاصول فی احكام النجوم) وجود دارد. این كتاب در سالهای 992 – 993 م / 383 ه نوشته شده است.
این كتاب شامل پیشگفتار و چها ر مقاله است. كوشیار در پیشگفتار دلیلی را كه به علت آن وادار به نوشتن این كتاب شده است، بیان میکند.
مقاله اول رساله، با نام «در اصول این صناعت»، شامل 22 باب است و به احكام نجوم اختصاص دارد. در اینجا مسئلههای اخترشناسی ستارگان و شرایط طلوع و غروب خورشیدی ستارگان بررسی میشود.
مقاله دوم، «پیشگویی امور جهان»، شامل 12 باب است و در آنها احوال ساكنان نواحی گوناگون كره زمین، بیماریها و شیوع بیماریها، سرما، گرما، رطوبت، باد و باران و دیگر عاملهای جوی، با وضع و ترتیب متقابل جرمهای آسمانی (تركیب، تقابل، گذار از نقطهها و دایرههای معین كره آسمان) ارتباط داده میشود كه بر طبق مقاله دوم میتوان پیشبینی كرد.
مقاله سوم، «در پیشگویی طالع مردمان از روی تولد آنها»، از 25 باب تشكیل شده و به پیشگویی احكام نجومی مورد قبول عامه سدههای میانی شرق، برای محاسبه زایچه، یعنی نقطه شرقی تلاقی دایره البروج با افق برای لحظه تولد انسان یا دیگر اتفاقات اختصاص یافته است.
مقاله چهارم، «در انتخاب روزهای مناسب»، شامل سه باب است كه به انتخاب لحظه مناسب برای آغاز یا انجام این یا آن كار یا عمل اختصاص دارد.
11. زیج عضدالدین (زیج عضدی) به زبان فارسی. این نوشته بر جا نمانده است. ابوالفضل علّامی از آن یاد كرده است.
12. اصلاح تعدیل مرّیخ. بیهقی از آن یاد میكند.
13. مِن وعَن نوشتهای است از دستور زبان كه به نام بیرونی نوشته شده و در «فهرست» از آن نامبرده شده است.
چنین است سیاههای كوچك از آثار كوشیار، اما بسیار ارزشمنداز دیدگاه تاریخ علم. نوشتههای كوشیار گیلانی تأثیر عظیمی بر نسلهای بسیاری از دانشمندان مشرق نزدیك و میانی و از آن جمله در آسیای میانی به جا گذاشته است.