محققان دانشگاه واشنگتن، تحقیقی را در زمینه تفاوت های عملکرد مغزی بین کودکان عادی، کودکان مبتلا به اختلال خواندن1 و اختلال نوشتن2 انجام داده اند. نتایج این پژوهش دز مجله آنلاین نوروایمیج بالینی3 (2015) منتشر شده است. در این پژوهش محققان، عملکرد مغز در ناحیه خاکستری و سفید بافت مغزی را مورد در کودکان عادی و کودکان مبتلا به هر یک از اختلالات خواندن و نوشتن مورد بررسی قرار داده اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که تفاوت هایی بین سطح عملکرد بافت خاکستری و سفید مغز در بین این سه گروه وجود دارد.
ویرجینیا برنینگر4، روان شناس و از محققین ارشد این پژوهش در این باره توضیح می دهد که نتایج حاکی از آن است که اختلالات یادگیری همه یکسان نیستند و هر یک از اختلالات خواندن و نوشتن، قسمت های مختلفی از مغز را درگیر کرده و عملکرد متفاوتی را در مغز سبب می شوند. بنابراین هر یک از این اختلالات مختلف یادگیری نیازمند تشخیص و درمان متفاوتی هستند و نمی توان با روش های یکسان و مشابهی با مبتلایان به این اختلالات متفاوت برخورد کرد و به نتایج مثبت رسید.
در این پژوهش 40 کودک از کلاس های چهارم تا نهم انتخاب شده بودند که 17 نفر از آنها دارای تشخیص اختلال خوانش پریشی (دشواری در خواندن کلمات و تلفظ)، 14 نفر دارای اختلال نوشتن (دشواری در نوشتن شامل وارونه نویسی، قربنه نویسی، بد خطی و ...) و بقیه را کودکان عادی تشکیل می دادند. روی صفحه تلویزیون یکی از حروف الفبا نشان داده می شد و از کودکان خواسته می شد، حرف بعدی را بنویسند، همچنین کلماتی با حروف جاافتاده نشان داده می شد و از کودکان خواسته می شد حرف جامانده را در کلمه بازنشانی کنند. سپس یک دوره استراحت برای کودکان در نظر گرفته می شد و بعد از آنها خواسته می شد متنی را در مورد فضانوردان آماده کنند. در حین آزمایش کودکان از قلم های همراه با فیبر نوری استفاده می کردند تا امکان ردیابی همزمان عملکرد دانش آموزان هنگام نوشتن و مطابقت آن با عملکرد مغز این دانش آموزان که توسط دستگاه اسکن مغزی انجام می گرفت، فراهم شود.
هر سه گروه تفاوت هایی را در عملکرد مغز هنگام رو به رو شدن با تکالیف خواندن، نوشتن و فعالیت های شناختی (ذهنی) نشان می دادند. گروه کنترل (کودکان عادی) در هنگام مواجهه با تکالیف زبانی شامل خواندن و نوشتن و فعالیت های ذهنی، استفاده بیشتری را از بافت سفید رنگ مغزشان نشان می دادند. در عوض کودکان دارای اختلال خواندن یا نوشتن، فعالیت کمتری را در ناحیه سفید مغز و در مقابل فعالیت بسیار بیشتری را در بافت خاکستری مغزشان نشان می دادند. به عبارت دیگر مغز آنها برای انجام تکالیفی که در این آزمایش به آنها داده شده بود، با شدت بیشتری فعالیت می کرده و بیشتر به زحمت افتاده است.
تاد ریچاردز5، استاد رادیولوژی دانشگاه واشنگتن در این باره می گوید " مغز کودکان دارای اختلالات یادگیری، قابلیت کمتری در پردازش زبان دارد بنابراین برای انجام تکالیف مرتبط با خواندن و نوشتن فعالیت مضاعفی را نشان می دهد و خسته تر می شود."
اما نکته جالب در این تحقیق، تفاوت سطح عملکرد مغز در بین مبتلایان به اختلالات نوشتن و خواندن بوده است. در این پژوهش ثابت شد که در کودکانی که به اختلال خواندن دچار هستند، نواحی متفاوتی از مغز فعال تر است و در کودکانی که اختلال نوشتن دارند، سطح عملکرد و ناحیه درگیر متفاوت است. بنابراین می توان به این نتیجه رسید که تفاوت مغزی آشکاری بین دو اختلال یادگیری نوشتن و خواندن وجود دارد. به بیانی دیگر این دو اختلال به طور کلی با یکدیگر متفاوت هستند و نیاز به مراحل تشخیصی و مداخله درمانی متفاوتی دارند.
متاسفانه در مدارس سراسر جهان، کمتر توجهی به کودکان دارای اختلالات یادگیری می شود و با زدن برچسب تنبل یا کودن به آنها، اختلال یادگیری آنها تشخیص داده نمی شود. اما حتی زمانی که معلمان یا والدین متوجه وجود اختلال یادگیری اعم از اختلال خواندن یا نوشتن می شوند، آنها را در یک گروه دسته بندی می کنند و تمایزی بین آنها قائل نمی شوند اما نتایج این تحقیق نشان می دهد که این دو اختلال دست کم از نظر نوع عملکرد و فعالیت مغز با یکدیگر متفاوت هستند بنابراین به اقدامات تشخیصی و درمانی متفاوتی نیز نیاز دارند.